بریدههایی از کتاب اصل گرایی
۳٫۸
(۱۶۸)
بدیهی است که در مواجهه با انتخاب میان دو چیزی که میخواهیم، ترجیح میدهیم به هر دو بله بگوییم. ولی به همان اندازه که دوست داریم هر دو را داشته باشیم، داشتن هر دو واقعاً ممکن نیست. رویکرد فرد فرعگرا در برابر موازنه آن است که بپرسد «چطور میتوانم هر دو را انجام دهم»؛ اصلگرایان سؤالی سختتر، ولی در نهایت آزادیبخشتری میپرسند: «کدام مشکل را میخواهم؟»، دیر جواب دادن به ایمیل یا دیر رسیدن به جلسه. فرد اصلگرا موازنهها را آگاهانه انجام میدهد. او، به جای اینکه منتظر بماند و طبق خواستهٔ دیگران عمل کند، با ارادهٔ خودش عمل میکند و معتقد است اگر زندگیاش را اولویتبندی نکند، فرد دیگری آن را برایش اولویتبندی میکند.
دیار
«به من بگو، برای زندگی سرکش و گرانبهایت چه نقشهای کشیدهای؟»
عاطش
اگر برای قطع کردن درختی شش ساعت به من فرصت دهید، چهار ساعت اول را صرف تیز کردن تبرم میکنم.
mohamadh
کی از دلایل پدیدهٔ روانشناختی بسیار شایعی به نام «خطای هزینهٔ هدررفته» است.
خطای هزینهٔ هدررفته میل به ادامه دادن سرمایهگذاری زمان، پول یا انرژی در کاری است که میدانیم نتیجهای ندارد فقط به دلیل اینکه هزینهای غیرقابلجبران را متحمل شده یا از دست دادهایم. البته، این ممکن است بهسادگی به دور باطل تبدیل شود: هرچه بیشتر سرمایهگذاری کنیم، برای به پایان رساندن کار و دیدن نتیجهٔ نهایی سرمایهگذاریمان مصممتر میشویم. هرچه در کاری بیشتر سرمایهگذاری کنیم، رها کردن آن دشوارتر میشود.
سینا
تحقیقات نشان میدهند برای چیزهایی که داریم، بیشتر از ارزش واقعیشان ارزش قائلیم و بنابراین، دور انداختنشان برایمان دشوارتر است. اگر کاملاً برای رها کردن آن گرمکن آماده نیستید، این سؤال سرنوشتساز را بپرسید: «اگه اینو نداشتم، چقدر برای خریدنش هزینه میکردم؟» به همین ترتیب، در زندگی، در زمان تصمیمگیری دربارهٔ فعالیتهایی که میخواهید کنار بگذارید، میتوانید این سؤال سرنوشتساز را بپرسید: «اگه این فرصت در اختیارم نبود، برای به دست آوردنش چه کارهایی میکردم؟»
سینا
مانند اکثر افراد باانگیزه و جاهطلب، موفقیت اولیهاش باعث غفلت از تعیین هدفی شفاف شده بود.
سینا
در پژوهش مشهوری که اندرس اریکسون روی ویولونیستها انجام داد و مالکوم گلدول آن را با عنوان «قاعدهٔ ۰۰۰ ر ۱۰ ساعت» به محبوبیت رساند، معلوم شد که بهترین ویولونیستها نسبت به ویولونیستهای خوب زمان بیشتری را صرف تمرین میکردند. یافتههای او مؤید منطق اصلگرایانه است، زیرا نشان میدهد رسیدن به درجهٔ استادی مستلزم تلاش متمرکز و آگاهانه است و مایهٔ دلگرمی است که پی میبریم سرآمدی فقط مختص به بااستعدادترینها نیست، بلکه رسیدن به سرآمدی کاملاً به خودمان بستگی دارد.
سینا
برای کاهش اصطکاک با فرد دیگر، از رویکرد «با عسل مگسهای بیشتری بگیرید» استفاده کنید. برایش ایمیلی بفرستید، ولی بهجای اینکه بپرسید کار را برایتان انجام داده است یا خیر (که قطعاً انجام نداده است)، از او قرار ملاقاتی بگیرید. از او بپرسید: «چه موانع یا تنگناهایی باعث محقق نکردن فلان هدف شده و چطور میتونم برای رفع این موانع کمکت کنم؟» بهجای اینکه به او پیله کنید، محترمانه به او پیشنهاد کمک دهید. در این صورت، نسبت به حالتی که فقط تقاضای دیگری را برایش ایمیل میکنید، پاسخ گرمتری میگیرید.
neginyp
بهجای اینکه بپرسید: «احتمال داره یه روزی این لباس رو بپوشم؟»، سؤالات سختتر و منضبطتری بپرسید: «عاشق این لباسم؟» و «بهم خیلی میاد؟» و «اینو اغلب میپوشم؟» اگر پاسخ نه باشد، متوجه میشوید این لباس جزء دستهٔ قابل حذفهاست.
saeedkh
اصلگرا، بهجای انتخابهای منفعلانه، آگاهانه چند کار حیاتی را در میان انبوه کارهای بیاهمیت انتخاب میکند و کارهای غیرضروری را کنار میگذارد و بعد موانع را برمیدارد تا کارهای ضروری مسیری مشخص و هموار داشته باشند.
smy
ویراستاری مستمر زمان و فعالیتهایمان باعث میشود بتوانیم بهتدریج اصلاحات کوچک ولی سنجیدهای انجام دهیم. اصلگرا شدن یعنی حذف کردن، خلاصهسازی و تصحیح بخشی ذاتی از برنامهٔ روزمرهٔ زندگیمان که این ویراستاری را به یکی از ضربآهنگهای طبیعی زندگیمان تبدیل میکند.
Farzaneh Yazdani
«قانون پارتو» چیزهایی شنیدهاند؛ قانونی که ویلفردو پارتو در اواخر قرن هفدهم میلادی مطرح کرد و میگوید بیست درصد تلاش به هشتاد درصد نتیجه منجر میشود.
Farzaneh Yazdani
دنبال کردن چیزی فقط به دلیل خوب بودنش دلیل کافی برای داشتن اثربخشی بالا نمیشود. همانطور که رالف والدو امرسون گفته است: «خطای مهلکی که انسانها و دولتها را به ورطهٔ سقوط میبرد مربوط به نحوهٔ کار کردن است، یعنی منحرف شدن از طرح اصلیمان برای اینکه هر جا شد مفید باشیم».
کاربر ۱۴۷۱۹۹۰
با این حال، به نوشتهٔ استوارت براون، از میان همهٔ گونههای مختلف حیوانات، انسان بیشترین تمایل را به بازی دارد. ما برای بازی کردن و از طریق بازی کردن ساخته شدهایم. وقتی بازی میکنیم، درگیر خالصترین جلوهٔ انسانیتمان و حقیقیترین جلوهٔ فردیتمان میشویم. با این اوصاف، آیا جای تعجب دارد که سرزندهترین لحظات عمرمان، زمانهایی که معمولاً بهترین خاطراتمان شکل میگیرند، همان لحظاتیاند که مشغول بازی هستیم؟
علیرضا خلیفه
وقتی به خودمان اجازه میدهیم در انتخاب کارهایی که انجام میدهیم سختگیرانهتر عمل کنیم، همه چیز تغییر میکند. به یکباره، کلید سطح بعدی موفقیت در زندگیمان را به دست میآوریم. با پی بردن به اینکه میتوانیم چیزهای غیرضروری را از زندگیمان حذف کنیم، اینکه دیگر تحت کنترل اهداف دیگران نیستیم و اینکه حق انتخاب داریم، به آزادی فوقالعادهای میرسیم. با این قدرت شکستناپذیر، میتوانیم بالاترین سطح اثربخشیمان را نه فقط در زندگی و شغلمان، بلکه در جهان پیدا کنیم.
علیرضا خلیفه
رهبر یکی از شرکتها دربارهٔ تجربههایش از شرکتی به من گفت که در آن از «اولویت ۱، اولویت ۲، اولویت ۳، اولویت ۴ و اولویت ۵» صحبت میکردند. این موضوع این تصور را به وجود میآورد که چیزهای بسیاری در اولویتاند، ولی در واقع به این معنا بود که هیچ چیز در اولویت نیست.
Mohammad Ali Zareian
جسارت کلید فرآیند حذف چیزهای غیرضروری است
F.Amini
«دارم روی فعالیتهای درستی سرمایهگذاری میکنم یا نه؟»
حُسنیه'
چه میشود که در نظرمان ارزش کارهای بیشتر را بیشتر و ارزش انجام کارهای کمتر را کمتر جلوه ندهند؟ چه میشود اگر پرمشغله بودن را بهعنوان معیاری برای سنجش اهمیت، ارج ننهیم؟
F.Amini
یا آگاهانه انتخاب میکنیم چه کاری را انجام ندهیم، یا میگذاریم دیگران ما را به مسیری ببرند که خودمان نمیخواهیم.
F.Amini
حجم
۹۲۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۷ صفحه
حجم
۹۲۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۷ صفحه
قیمت:
۸۹,۰۰۰
۴۴,۵۰۰۵۰%
تومان