بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دعبل و زلفا | صفحه ۴ | طاقچه
کتاب دعبل و زلفا اثر مظفر  سالاری

بریده‌هایی از کتاب دعبل و زلفا

نویسنده:مظفر سالاری
انتشارات:به نشر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۳۱۳ رأی
۴٫۸
(۳۱۳)
- تو سخنگوی قلب منی.
fatemeh
- اگر آن‌که (حضرت قائم) هر روز امیدش را دارم نبود، قلبم در حسرت و اندوه اهل‌بیت (ص) پاره‌پاره می‌شد! امامی که بی‌شک رخ نمایان می‌کند و به نام خدا و برکاتش قیام خواهد کرد. او حق را از باطل جدا می‌سازد و با نعمت و نقمتش، پاداش و جزای هر کسی را می‌دهد. پس ای دعبل! شاد باش و تو را مژده باد که هر چه آمدنی است، دور نخواهد بود!
faezeh
در این شهر، اشرافِ مست را حد نمی‌زنند؟ حد و قصاص و تعزیر برای بیچارگان است؟
faezeh
موسی‌بن‌جعفر پادشاهی در لباس زاهدان است و هارون، گدایی در لباس پادشاهان.
faezeh
افسوس که برزخی میان حق و باطل نیست. از حق که گذشتی، دیگر هر چه هست باطل است.
راحیل 🍃
بهشت، تجسم اعمال نیکوکاران باایمان است. آن‌جا چشمی به ما می‌دهند که ملکوت کارهایمان را به عیان می‌بینیم و لذت می‌بریم.
sss
شصت تن از فرزندان فاطمه؟ عها؟ را گردن بزند.
sayyedali🇮🇷
افسوس که برزخی میان حق و باطل نیست. از حق که گذشتی، دیگر هر چه هست باطل است.
کاربر ۱۳۶۲۷۶۴
زبانی که به حق نچرخد، به درد همان لقمه در دهان چرخاندن می‌خورد و بس!
maryam1375
ما پس از شب‌نشینی و آکندن توبره‌مان از گناه، می‌رویم تا چون سگان ولگرد بکپیم و این زمانی است که مردان خدا برای راز و نیاز با معبودشان برمی‌خیزند.
کاربر ۲۴۶۹۵۶۴

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۳۲ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۳۲ صفحه