بریدههایی از کتاب پیرمرد صدسالهای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد
نویسنده:یوناس یوناسون
مترجم:شادی حامدی
ویراستار:مجتبی پورمحسن
انتشارات:انتشارات بهنگار
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۳از ۳۳۲ رأی
۴٫۳
(۳۳۲)
اما علاقۀ بسیارِ آلن به رویدادهای جهان اصلاً شامل تلاش برای تغییر آنها نمیشد.
از نظر سیاسی، کودکی آلن بسیار مبهوتکننده بود. از سویی، او از طبقۀ کارگر بود. برای پسربچهای که در دهسالگی مدرسه را ترک میکند تا دنبال شغلی در صنعت بگردد، هیچ توصیف دیگری نمیتوان استفاده کرد. از سوی دیگر، او یاد پدرش را هم گرامی میداشت و پدرش در زندگی کوتاه خود دیدگاه سیاسیاش را کاملاً عوض کرده بود. او از چپ شروع کرده بود، در ادامه به ستایش تزار نیکلای دوم پرداخته، و جانش را بهخاطر نزاعی بر سر مِلک با ولادیمیر ایلیچ لنین از دست داده بود.
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
سربازرس آرنسن از روند ماجراها دلِ خوشی نداشت. اگر میتوانست پیرمردی را از چنگال گروهی تبهکار نجات بدهد خیلی هیجان بیشتری داشت تا اینکه ـ حالاـ نمیتوانست گروهی تبهکار را از دست پیرمردی نجات بدهد!
StarShadow
آلن وسط حرف دو برادر پرید و گفت که همۀ دنیا را گشته و اگر یکچیز یاد گرفته باشد این بوده که بزرگترین و ظاهراً ناممکنترین نبردها روی زمین بر اساس این گفته شکل میگیرند که: «تو احمقی... نه، تویی که احمقی... نه، این خودتی که احمقی...»
StarShadow
او پیش از فروش هندوانهها به هریک نیملیتر محلول شکر تزریق میکند.
«به این ترتیب، هندونهها دو برابر سنگینتر، به نفع من، و سه برابر خوشمزهتر، به نفع مشتریهام، میشن.»
آلن گفت: «اینم از شعورته.» و همچنان طعنهای در کلامش نبود.
StarShadow
آلن در تعجب بود که پیکه با آن چتر داخل لیوانش چه غلطی میخواهد بکند. آن را که نمیشد خورد!
StarShadow
وقتی حرفی برای گفتن نداری، بهتر است چیزی نگویی.
روزنامههای عصر، همان جراید نیمقطع و مصوّر سوئد، کمی بیشتر مقاومت کردند. با این استدلال که اگر چیزی برای گفتن نداری، همیشه میتوانی با کسی مصاحبه کنی که هنوز متوجه نشده چیزی برای گفتن ندارد.
StarShadow
پسرک بزرگ شد و عقاید خودش را نیز به پندهای والدینش اضافه کرد. آلن فکر میکرد کشیشها و سیاستمدارها به یکاندازه بدند، فرقی هم نمیکند که کمونیست باشند یا فاشیست، کاپیتالیست یا هر «ـیست» سیاسی دیگری.
HeLeN
«انتقام خوبچیزی نیست. انتقام مثل سیاست میمونه، همیشه یک چیز باعث یک چیز دیگه میشه تا اینکه بد به بدتر تبدیل میشه و بدتر به بدترین.»
HeLeN
تنها نتیجۀ هر انقلاب احتمالاً انقلاب بعدی بود، البته در جهت مخالف.
HeLeN
آلن فکر میکرد کشیشها و سیاستمدارها به یکاندازه بدند، فرقی هم نمیکند که کمونیست باشند یا فاشیست، کاپیتالیست یا هر «ـیست» سیاسی دیگری. اما با پدرش موافق بود که آدمهای قابلاعتماد آبمیوه نمینوشند. و با مادرش هم موافق بود که در هر حالی، حتی اگر کمی بیش از حد عاقلانه نوشیده باشی، باید درست رفتار کنی
زهرا92
برای حکومتکردن بر مردم بهتر است که آنها حامیات باشند.
زهرا92
شبهجزیرۀ کره بعد از جنگ جهانی دوم بهنوعی زیاد آمده بود! استالین و ترومن هریک گوشهای از آن را با توافقی برادرانه تسخیر کرده و تصمیم گرفته بودند که عرض جغرافیایی ۳۸ درجه، کرۀ شمالی را از کرۀ جنوبی جدا کند. بعد از آن مذاکراتی ابدی آغاز شده بود که کره چطور قرار است اداره شود، اما از آنجا که استالین و ترومن دیدگاههای سیاسی یکسانی (درواقع بههیچوجه یکسان) نداشتند، همهچیز مانند مورد آلمان به پایان رسیده بود. نخست، ایالات متحده کرۀ جنوبی را تشکیل داد که اتحاد شوروی هم با تشکیل کرۀ شمالی تلافی کرد. بعد هم امریکاییها و روسها کرهایها را رها کردند که خودشان مشکلاتشان را حل کنند.
omega
پیرمرد صدساله هرگز اجازه نداده بود رفتار مردم آزارش بدهد، حتی وقتی دلیل کافی برای آزاردیدن وجود داشت.
ناهید
روح او در آشوب بود. نه به این سبب که نیمی از جمعیت کشور بیکار بودند، نه به این سبب که از هر پنج نفر یک نفر ایدز داشت، نه بهسبب کمبود نومیدکنندۀ آب آشامیدنی، نه به این سبب که بیابانها در آن کشور در حال گسترش بودند و همان مقدار اندک زمینهای حاصلخیز را هم میبلعیدند. نه، آن مرد از این عصبانی بود که چرا امریکا در کشورش پایگاه نظامی برپا کرده بود.
ناهید
ناگهان دریافت که باوجود همۀ شرایط، و بدون اینکه خیلی به پیرشدن فکر کرده باشد، پیر شده است.
MediaAsvad
بازیکردن نقش احمقها وقتی احمق باشی اصلاً کار سختی نیست. آلن گفت که نمیداند این کار چقدر سخت است چون تمام احمقهایی که آلن تا به حال در زندگیاش شناخته سعی میکردند برعکس عمل کنند.
MediaAsvad
تجربۀ او نشان میداد که عدالت بهندرت به اندازهای که باید، عادل بود
MediaAsvad
ه نظر او قانون همیشه یک چیز میگفت، درحالیکه اخلاق به نتیجهای متفاوت میرسید و او فکر نمیکرد لازم است فراتر از فعالیتهای کوچکمقیاس خودش نگاه کند تا مثالی بیابد از کارهایی که بتوان در آنها قانون را، به شرط بالا گرفتن سر، نادیده گرفت.
MediaAsvad
سه ساعت بعد، دو مرد همدیگر را هری و آلن صدا میکردند که نشان میدهد دو بطری تکیلا چهکارها که با روابط بینالملل نمیکند.
MediaAsvad
آلن گفت: «سنپترزبورگ، پتروگراد، لنینگراد... نمیتونین تصمیم بگیرین؟»
یوری گفت: «صبح شما هم بهخیر.»
Elhamtarang
حجم
۳۷۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۴۴ صفحه
حجم
۳۷۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۴۴ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰۵۰%
تومان