بریدههایی از کتاب در روزگار آلودگی
نویسنده:پائولو جوردانو
مترجم:محیا بیات
ویراستار:امیلی امرایی
انتشارات:نشر برج
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۷از ۷۷ رأی
۳٫۷
(۷۷)
آلودگی دعوتی است به فکرکردن. قرنطینه فرصتی است برای این کار. فکرکردن به چه؟ به اینکه ما تنها عضوی از اجتماع بشریت نیستیم. ما گونهٔ تهاجمیترِ این اکوسیستم متعالی و شکنندهایم.
hedgehog
دنیا هنوز هم جایی عجیب وحشی است. گمان میکنیم که سر از همهچیز درآوردهایم، اما عالمی میکروبی وجود دارد که هیچ تصوری از آن نداریم، تعاملاتی بین گونهها که در مخیلهمان هم نمیگنجد.
تجاوز ما به محیطزیست همیشه احتمال مواجهه با این عوامل بیماریزای جدید را بالا میبرد، عوامل بیماریزایی که تا چندی پیش در زیستگاه طبیعی خود آرام گرفته بودند.
جنگلزدایی و گسترش بیرویهٔ شهرها ما را به زیستگاههایی که حضور ما را پیشبینی نمیکرد، نزدیک میکند. انقراض روبهرشد چندین گونهٔ حیوانی، باکتریها را که در بدن آنها زندگی میکردند وامیدارد تا به جایی دیگر نقلمکان کنند. دامهای اهلی ناخواسته مزرعهای میشوند که در آن، به معنای واقعی کلمه، همهچیز تکثیر میشود. کدامیک از ما میداند که تابستان گذشته آتشسوزی گسترده در آمازون باعث رهاسازی چه چیزهایی شد؟ چه کسی میتواند پیشبینی کند که قتلعام حیوانات که اخیراً در استرالیا پیش آمد، چه پیامدی خواهد داشت؟ میکروارگانیسمهایی که تابهحال در شمارش دانشمندان نیامدهاند ممکن است نیازی مبرم به زیستگاهی جدید داشته باشند و کدام سرزمین بهتر از ما، که چنین زیاد و روبه افزایشیم، که چنین در معرضیم و چنین روابط فراوانی داریم و با همه در رفتوآمدیم؟
hedgehog
در روزگار آلودگی، علم ما را ناامید میکند. ما قطعیت میخواستیم و چیزی که یافتیم تعدد نظرات بود. ما فراموش کردهایم که همیشه همین بوده است، که حتی همیشه فقط همین بوده است، که برای علم، تردید حتی از حقیقت هم مقدستر است. اما الان، برایمان بیاهمیت است. مثل کودکانی که دعوای پدر و مادرشان را از پایین پای آنها نگاه میکنند، به دعوای متخصصان نگاه میکنیم. بعد خودمان به همان دعوا مشغول میشویم.
مریم
ترافیک هوایی به ویروس اجازه داد در سرزمینهای بسیار دور، بهسرعت سکنی گزیند و سرنوشتش عوض شود؛ اما فقط بهخاطر پروازها نیست. قطارها و اتوبوسها و اتومبیلها و حالا اسکوترها هم هستند. سرگردانی هفت میلیارد و پانصد میلیون آدم: این است شبکهٔ حملونقل ویروس کرونا. سریع، راحت، مویرگی؛ درست همان چیزی که خوشایند ماست. در روزگار آلودگی کارآمدی ما عامل شکستمان است.
hedgehog
آلودگی دعوتی است به فکرکردن. قرنطینه فرصتی است برای این کار. فکرکردن به چه؟ به اینکه ما تنها عضوی از اجتماع بشریت نیستیم. ما گونهٔ تهاجمیترِ این اکوسیستم متعالی و شکنندهایم.
مریم
اگر سرمای سختی بخوریم، ویروس درون ما با ما جابهجا میشود و تا میلان و لندن و مغازههایی که از آنها خرید روزانهمان را میکنیم و تا خانهٔ پدر و مادرمان، جایی که برای نهار یکشنبه رفته بودیم، میآید. آلودگی علیالسویه است، بهخصوص اگر با عطسهکردن منتقل شود و اثرش بازهم بیشتر است اگر اکثر مبتلایان نشانهای نداشته باشند. همانطور که باد یا زنبورها گردهها را پخش میکنند، ما هم تشویشها و عوامل بیماریزای خود را همهجا میپراکنیم.
hedgehog
. ما همیشه میخواهیم تاریخ آغاز و پایان اتفاقات را بدانیم تا با دقت زیاد برای زندگیمان برنامه بریزیم. عادت کردهایم که زمانبندیمان را به طبیعت تحمیل کنیم. این است که نیاز داریم بیماری تا یک هفتهٔ دیگر تمام شود، که به وضعیت عادی برگردیم. نیاز توأم با امیدواری؛ اما در شرایط آلودگی باید بدانیم چه قسم امیدواری مجاز است. در انتظارِ غیرممکنها و نامحتملها بودن، منجر به ناامیدیهای مکرر میشود.
نقص تفکر جادویی، در بحرانهایی مثل این نهفقط اشتباه است، که ما را سوی اضطراب سوق میدهد.
مریم
از بیماری نمیترسم.
پس از چه میترسم؟
از همهٔ چیزهایی که آلودگی تغییرشان میدهد. از اینکه بفهمم این داربستِ تمدن که میشناسم کاخی کاغذی باشد. از فنا میترسم اما از خلافش هم بیم دارم: از اینکه ترس بگذرد، بیآنکه تغییری برجا بگذارد.
مریم
سالها فکر میکردم دیوار چین تنها ساختهٔ دست بشر است که از ماه دیده میشود. چون اینطور میگفتند و میشود بدون اندیشیدن چنین چیزی را باور کرد. اما وقتی از آن بالا رفتم و یکساعتی دورش چرخ زدم، فهمیدم این حرف بیمنطق است. دیوار شاهکار بود، اما چندان ضخامتی نداشت. دلیلی نداشت که بشود از آن بالا دیدش.
اخبار اشتباه مثل اپیدمی منتشر میشوند. مدلی که این شکل از انتشار را مطالعه میکند یکسان است. ما نسبت به اطلاعات اشتباه یا در معرضیم، یا مبتلا و یا محذوف و هر چه این اطلاعات بیشتر ما را بترسانند و مبهوت یا برانگیختهمان کنند، در برابر آلودگی بیشتر آسیبپذیر میشویم.
saman
برویم سراغ تغییرات اقلیمی. افزایش دمای زمین به سیاستهای قیمت نفت و برنامههای ما برای تعطیلات و خاموشکردن چراغهای راهرو و رقابت اقتصادی بین چین و آمریکا ربط دارد؛ به گوشتی که از فروشگاه میخریم و به جنگلزدایی وحشیانهمان ربط دارد. انسان و جهان چنان معماوار باهم در تعاملاند که پیش از آنکه موفق شویم رشتهای را دنبال کنیم از نفس افتادهایم.
saman
آلودگی دعوتی است به فکرکردن. قرنطینه فرصتی است برای این کار. فکرکردن به چه؟ به اینکه ما تنها عضوی از اجتماع بشریت نیستیم. ما گونهٔ تهاجمیترِ این اکوسیستم متعالی و شکنندهایم.
saman
ارتباط بین خفاش و گوریل که میتواند بهسادگی ابولا را به انسان منتقل کند، بهاحتمالزیاد نتیجهٔ وفور میوههای رسیده بر درختان است که خود متعاقب بارشهای غیرطبیعی و دورههای خشکسالی است که درنتیجهٔ تغییرات اقلیمی ایجاد میشود... سر انسان گیج میرود! زنجیرهای مهلک از علتها و معلولها. اما انسانهای بیشتری باید بهفوریت برای زنجیرههایی مثل این، که بسیارند، فکری بکنند. چراکه در پایان این زنجیرهها ممکن است با پاندمی جدیدی روبهرو شویم، پاندمیهایی بسیار وحشتناکتر از این. و نیز از این بابت که بههرصورت منشأ آنها ما هستیم، ما و رفتارهای ما.
saman
این میکروبهای جدید نیستند که در جستجوی ما هستند، بلکه ماییم که آنها را بیرون میکشیم. نیاز فزاینده به غذا میلیونها انسان را وامیدارد تا حیواناتی را بخورند که بهتر بود به حال خود رها شوند.
saman
کدامیک از ما میداند که تابستان گذشته آتشسوزی گسترده در آمازون باعث رهاسازی چه چیزهایی شد؟ چه کسی میتواند پیشبینی کند که قتلعام حیوانات که اخیراً در استرالیا پیش آمد، چه پیامدی خواهد داشت؟ میکروارگانیسمهایی که تابهحال در شمارش دانشمندان نیامدهاند ممکن است نیازی مبرم به زیستگاهی جدید داشته باشند و کدام سرزمین بهتر از ما، که چنین زیاد و روبه افزایشیم، که چنین در معرضیم و چنین روابط فراوانی داریم و با همه در رفتوآمدیم؟
saman
جنگلزدایی و گسترش بیرویهٔ شهرها ما را به زیستگاههایی که حضور ما را پیشبینی نمیکرد، نزدیک میکند. انقراض روبهرشد چندین گونهٔ حیوانی، باکتریها را که در بدن آنها زندگی میکردند وامیدارد تا به جایی دیگر نقلمکان کنند.
saman
این است شبکهٔ حملونقل ویروس کرونا. سریع، راحت، مویرگی؛ درست همان چیزی که خوشایند ماست. در روزگار آلودگی کارآمدی ما عامل شکستمان است.
saman
آلودگی علیالسویه است، بهخصوص اگر با عطسهکردن منتقل شود و اثرش بازهم بیشتر است اگر اکثر مبتلایان نشانهای نداشته باشند. همانطور که باد یا زنبورها گردهها را پخش میکنند، ما هم تشویشها و عوامل بیماریزای خود را همهجا میپراکنیم.
saman
هیچ انسانی جزیره نیست.
saman
سالخوردگان و افرادی که وضعیت سلامتشان ضعیف است. این دسته را افراد شدیداً در معرض مینامیم. هرچه آدمهای جوان و سالم خود را بیشتر در معرض ویروس قرار دهند، بهطور خودکار ویروس را به آن دسته نزدیکتر کردهاند. در وضعیت اپیدمی، افراد در معرضِ خطر باید برای محافظت از دیگران از خودشان محافظت کنند. افراد در معرضِ خطر مثل واسطهاند.
saman
تصمیم درست، آن تصمیمی نیست که تنها بر مبنای منفعت شخصی من گرفته شود. تصمیم درست تصمیمی است که منافع شخصی من و دیگران را همزمان در نظر بگیرد.
saman
حجم
۱۹۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۴ صفحه
حجم
۱۹۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۴ صفحه
قیمت:
رایگان