بریدههایی از کتاب در روزگار آلودگی
نویسنده:پائولو جوردانو
مترجم:محیا بیات
ویراستار:امیلی امرایی
انتشارات:نشر برج
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۷از ۷۷ رأی
۳٫۷
(۷۷)
آنچه از سر میگذرانیم تعلیقی است در روزمرگی، وقفهای در آهنگ زندگی، مثل وقتیکه هنگام اجرای ترانهای، صدای طبل قطع میشود و بهنظر میرسد که موسیقی در سکوت متعاقبش کش میآید. مدرسهها تعطیلاند، تعداد کمی هواپیما در آسمان است، در راهروی موزهها صدای قدمها میپیچد، همهجا بیش از معمول ساکت است.
hedgehog
جمیع انسانها برای ویروس به سه دسته تقسیم میشوند: افراد در معرض، یعنی آنهایی که هنوز ممکن است آلوده شوند؛ مبتلایان، کسانی که پیشازاین آلوده شدهاند؛ و محذوفان، کسانی که دیگر مبتلا نمیشوند. در معرض، مبتلا، محذوف: SIR
محمد جواد
با افسوس بسیار گفت در این شرایط، تنها شجاعت ممکن تسلیمشدن است.
faezefr
کوو-۲ بدویترین شکل حیات است که میشناسیم. برای فهمیدن عملکردش، باید به هوش احمقانهاش وارد شویم و خودمان را از منظر او ببینیم و یادمان باشد که کوو-۲ به هیچوجهی به ما توجه ندارد، نه به سنمان، نه جنسیتمان، نه ملیتمان و نه به ترجیحاتمان.
faezefr
وقتی در بزرگراه اتومبیلی از ما سبقت میگرفت، میگفت قطعاً رانندهاش نمیداند خطر تصادف نه متناسب با سرعت که متناسب با مربع سرعت افزایش پیدا میکند.
Vfan
تصور سوراخ لایهٔ ازون ساده بود، یک سوراخ بود و سوراخ را همه میتوانند ببینند. اما چیزی که امروز از ما خواسته میشود درکش کنیم بسیار انتزاعی است.
کاربر ۴۵۰۶۰۹۷
در مقیاس بالا، هر رفتار ما چنان پیامد فراگیری خواهد داشت که گاهی انتزاعی و از درک خارج است.
کاربر ۴۵۰۶۰۹۷
خطر تصادف نه متناسب با سرعت که متناسب با مربع سرعت افزایش پیدا میکند.
کاربر ۴۵۰۶۰۹۷
از همهٔ چیزهایی که آلودگی تغییرشان میدهد. از اینکه بفهمم این داربستِ تمدن که میشناسم کاخی کاغذی باشد. از فنا میترسم اما از خلافش هم بیم دارم: از اینکه ترس بگذرد، بیآنکه تغییری برجا بگذارد.
کاربر ۴۵۰۶۰۹۷
بیماری مثل تودهای از ابرهای طوفانی در افق پیدا بود، اما چین دور است و به خیالمان اینکه «اینجور چیزها اینجا اتفاق نمیافتد».
کاربر ۴۵۰۶۰۹۷
به اعتقاد یونانیان باستان، وحشت، از آفرینشهای واگیردار پَن است. گاهی او چنان فریادهای بلندی میکشید که از صدای خودش به هراس میافتاد و وحشتزده از خودش میگریخت.
Alireza Yoonesi
سیمون ویل میگفت: «چیزی که در علم مقدس است، حقیقت است.»
اما حقیقت کدام است وقتی از تجمیع دادههای یکسان، از اشتراک مدلهای یکسان، نتیجههای متفاوت بهدست میآید؟
Alireza Yoonesi
میتوانیم کووید-۱۹ را اتفاقی مجرد، بداقبالی یا مصیبت تعریف کنیم، میتوانیم فریاد بزنیم که تقصیر آنهاست. مختاریم. یا میتوانیم به آلودگی معنا بدهیم. از این زمان استفادهٔ بهتری ببریم، آن را به کارِ اندیشیدن به چیزی ببندیم که وضعیت عادی ما را از فکرکردن به آن بازمیدارد: چطور شد که به اینجا رسیدیم، چطور میخواهیم از نو شروع کنیم؟
شمارش ایام. تصاحب دلی فرزانه. نگذاریم که این روزها بیهوده بگذرند.
fati
در این فشار نامرئی، دلمان میخواهد به وضعیت عادی برگردیم، به خودمان حق میدهیم که بخواهیم وضعیت عادی شود. ناگهان وضعیت عادی مقدسترین چیزی شده که داشتهایم، هرگز اینقدر به آن اهمیت نداده بودیم و چون نیک در خود بنگریم حتی نمیدانیم وضعیت عادی چیست: چیزی است که میخواهیم پسش بگیریم.
fati
آلودگی دعوتی است به فکرکردن. قرنطینه فرصتی است برای این کار. فکرکردن به چه؟ به اینکه ما تنها عضوی از اجتماع بشریت نیستیم. ما گونهٔ تهاجمیترِ این اکوسیستم متعالی و شکنندهایم.
fati
اجتماعی که باید نگرانش باشیم نه محله یا شهرمان است، نه یک ناحیه و نه حتی کل ایتالیا یا کل اتحادیهٔ اروپا. در روزگار آلودگی، اجتماع تمام بشریت است. اگر از خودمان بابت تلاشهایی که برای حمایت از سرویس بهداشت ملی میکنیم، قدردانی میکردیم، میتوانیم همین حالا از آن دست بکشیم.
فاطمه
بهاینترتیب اپیدمی ما را تشویق میکند که خود را اعضای یک قبیله بدانیم. فکرمان را چنان درگیر میکند که در حالت عادی معمول نیست. روابطمان با دیگران کلافی سردرگم است و حضورشان بر هر انتخاب ما اثرگذار. در روزگار آلودگی ما یک پیکر واحدیم. در روزگار آلودگی دوباره یک جامعه میشویم.
فاطمه
من اما گمان میکنم که مقصود مزامیر شمارش دیگری است: میخواهد به ما یاد دهد روزهایمان را بشماریم تا به آنها قدر و ارزش دهیم. به همهٔ روزها، حتی این ایام که دورانی زجرآورند.
ولنسی پارسی
میتوانیم کووید-۱۹ را اتفاقی مجرد، بداقبالی یا مصیبت تعریف کنیم، میتوانیم فریاد بزنیم که تقصیر آنهاست. مختاریم. یا میتوانیم به آلودگی معنا بدهیم. از این زمان استفادهٔ بهتری ببریم، آن را به کارِ اندیشیدن به چیزی ببندیم که وضعیت عادی ما را از فکرکردن به آن بازمیدارد: چطور شد که به اینجا رسیدیم، چطور میخواهیم از نو شروع کنیم؟
شمارش ایام. تصاحب دلی فرزانه. نگذاریم که این روزها بیهوده بگذرند.
ولنسی پارسی
سالها فکر میکردم دیوار چین تنها ساختهٔ دست بشر است که از ماه دیده میشود. چون اینطور میگفتند و میشود بدون اندیشیدن چنین چیزی را باور کرد. اما وقتی از آن بالا رفتم و یکساعتی دورش چرخ زدم، فهمیدم این حرف بیمنطق است. دیوار شاهکار بود، اما چندان ضخامتی نداشت. دلیلی نداشت که بشود از آن بالا دیدش.
اخبار اشتباه مثل اپیدمی منتشر میشوند.
ولنسی پارسی
حجم
۱۹۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۴ صفحه
حجم
۱۹۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۴ صفحه
قیمت:
رایگان