بریده‌هایی از کتاب کلکسیونر عطر

ایمان، یک حقۀ شعبده‌بازی‌ که در آن فرد هم تردست بود و هم تماشاچی ــ هم فریب‌دهنده و هم فریب‌خورنده. بااین‌حال، چه ‌کسی می‌توانست در برابر یک حقۀ شعبده‌بازی خوب مقاومت کند؟

از همۀ جنبه‌های ناراحت‌کنندۀ اشغال، اِوا نقاب عادی‌زدن را فاسدترین یافت. آیا زخمی دردناک‌تر از زخمی هست که از چشم همگان نهان است؟

" چون او به تو متصل بود؛ چون حتی باوجود غیبتش، او وجود داشت و تو وجود داشتی. شما حقیقتی در زندگی هم هستید؛ همان‌طور که دریا وجود دارد حتی اگر هرگز به کنار دریا نرفته باشید."

" نهنگ عنبر وقتی ماهی مرکب را می‌بلعد، آن را بالا می‌آورد. متمایل به سبز است، تودۀ تنفرآوری که روی سطح اقیانوس شناور می‌شود. در آفتاب و باران به‌عمل می‌آید تا اینکه به کنار ساحل آورده ‌شود و از این شروع حقیرانه، توصیف‌ناپذیرترین رایحه ایجاد می‌شود. حقیقتاً روی سطح پوست گسترش می‌یابد و رایحه‌اش در ذهن ثبت می‌شود."

یک شغل خوب داشتن، باید خوب باشد. میز کاری مرتب‌چیده‌شده، قفسه‌ای بایگانی‌‌‌‌‌‌‌شده و مهم‌تر از همه، هدف‌داشتن!

هیچ‌چیز فوری‌تر و کامل‌تر از حس بویایی نیست. در یک لحظه، قدرت دارد تو را به هر جایی انتقال دهد. حس بویایی‌ات، نه با حافظۀ خودت، بلکه با احساساتی که وقتی آن خاطره را می‌سازی و حس می‌کنی ارتباط دارد. خلق دوبارۀ حافظۀ بویایی یکی از چالش‌برانگیزترین و فصیح‌ترین حرفه‌های ممکن است؛ شعر است، در فوری‌ترین شکل ممکن."

غروررش فقط واکنشی دفاعی در برابر حس طردشدگی اجتناب‌ناپذیری بود که او بی‌تردید حس می‌کرد پیش خواهد آمد.

جهان با ریسمانی نامرئی محدود شده است

حس بویایی‌ات، نه با حافظۀ خودت، بلکه با احساساتی که وقتی آن خاطره را می‌سازی و حس می‌کنی ارتباط دارد.

دکتر ساده‌لوحانه، با تکبری دوست‌داشتنی گمان می‌کرد همه می‌خواهند تا ابد زندگی کنند.

" تو هنوز خیلی جوانی که درک کنی برکنار شدن از زندگی کسی شبیه چیست؛ شخصی که دوستش داری."

زنی که عطر خودش را بخرد، مخلوق بیچاره‌ای است

" گاهی‌اوقات فکر می‌کنم تنها چیز مشترکی که بین ما آدم‌هاست، کمبودهایمان است."

هیچ‌چیز بیشتر از خلوص زیبا نیست

" گذشته تمام شده است."

" عطر شبیه موزیک است. یک ارکستراسیون است و عرق شبیه سکوت؛ دلیلی که چرا آهنگساز اولین‌بار برای قلمش دست دراز می‌کند."

گاهی‌اوقات فکر می‌کنم تنها چیز مشترکی که بین ما آدم‌هاست، کمبودهایمان است.

می‌دانی گناه چه معنایی می‌دهد؟" " انجام چیزی اشتباه؟" مادام سرش را تکان داد. " آن یکی از معانی‌اش است، اما معنای دیگری به یونانی وجود دارد، هامارشیا که ترجمه می‌شود به ’به‌هدف‌نزدن‘. این معنا را ترجیح می‌دهم."

به‌یاد داشته باش، فقط وقتی نمی‌دانی چه می‌کنی، قمار است

بعد هرگز زمان خوبی نیست. حالا انجامش بده