بریدههایی از کتاب رد پای نور؛ دفتر اول
۴٫۶
(۲۱)
...اما آنان که رشد کردهاند و از پوستهاشان بیرون آمدهاند، دیگر نمیتوانند به پوستهاشان بازگردند و دیگر نمیتوانند به زندان روی بیاورند؛ زیرا وسعت وجودی آنها در این تنگنا نمیگنجد. و این حرفی است که باید ستار و فرنود ودولت آبادی، همه با هم به آن بیاندیشند و از رشد و وسعت و سعه وجودی انسان، به راز شهادت و اشتیاق به مرگ برسند.
Chamran_lover
آن طور زندگی کن که مرگ مزاحم زندگی ات نباشد. «نامه های بلوغ، ص ۱۳۵»
Chamran_lover
. روز تشییع جنازه مرا به داخل غسالخانه راه نمیدادند. میگفتند با دیدن جنازه حاج آقا دیوانه میشود. پشت در غسالخانه آنچنان ضجه زدم تا بالاخره راهم دادند. یکی گفته بود این همین الانش هم دیوانه شده فرقی نمیکند شیخ را ببیند یا نه، بگذارید جنازه را ببیند شاید دیدن حاج آقا کمی آرامش کند.
Chamran_lover
آدمها به خاطر راحت طلبی و برتریطلبی، دیگران را به زیر بار میکشند و از نقطه ضعفهای آنها برای تسخیر آنها استفاده میکنند. آنها که زرنگتر هستند بار خود را با منت بر شانههای دیگران میگذارند و آنها را خام میکنند. وقتی آدمیبیشتر فهمید، زرنگی را در این میبیند که خالی و با ظرفیت خنثی حرکت نکند، اینجاست که منت میپذیرد و بار میکشد. با این مهربانی و باربرداری هم خودش دست خالی نمانده و هم درس مهربانی و عهدهداری را به دیگران داده است. «وارثان عاشورا، ص: ۲۰۵»
Chamran_lover
حضرت با وجودهایی کار و حرکت خود را آغاز میکرد که وقتی راه میافتادند راه هم میبردند. «حرکت، ص: ۲۴۱»
Chamran_lover
چه بسا هزاران بشکه بنزین در یک بیابون بسوزه و جز حرارت سودی نداشته باشه ولی جایی که حتی قطرهها در جایگاه خودشون قرار بگیرن، قطره قطرهٔ اون حرکت میاره، پس انرژی خودت رو جایی مصرف کن که حرکتی بیاره، اون رو جایی خرج کن که طلب باشه. خرج شدن توی دلی که طالب نیست ظلم به دلهای طالب و جویای حقه.
Chamran_lover
چه بسا هزاران بشکه بنزین در یک بیابون بسوزه و جز حرارت سودی نداشته باشه ولی جایی که حتی قطرهها در جایگاه خودشون قرار بگیرن، قطره قطرهٔ اون حرکت میاره، پس انرژی خودت رو جایی مصرف کن که حرکتی بیاره، اون رو جایی خرج کن که طلب باشه. خرج شدن توی دلی که طالب نیست ظلم به دلهای طالب و جویای حقه.
Chamran_lover
وقتی چشمهایم مقداری به حقایق بازتر شد و دیدم ما در این دنیا فرصتی نداریم و حتی با تمام تلاش باز هم کم میآوریم و وقتی دیدم حضرت علی (علیه السلام) با آن عظمت و ابهت ناله هم میکند که: «آه مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِیقِ و به این باور رسیدم که حضرت علی (علیه السلام) تعارف و شکسته نفسی نمیکند و واقعا راه دراز است و توشهها اگر چه به اندازهٔ کولهبار علی (علیه السلام) باشد کم، با دیدن آدمهایی که مثل آب خوردن آتش به فرصتها میزدند و عین خیالشان هم نبود، آتش میگرفتم و میسوختم. دردناکتر این بود که خیلی از این انسانها عزیزان من و از کسانی بودند که از صمیم قلب دوستشان داشتم، بنابراین باید حرکتی میکردم، چراغی روشن مینمودم و حقیقتها را نشانشان میدادم.
Chamran_lover
عیش تمام، به بیان حضرت رضا (ع)، آن نیست که قدرت و ثروت و یا ایمان و تقوا داشته باشی. بلکه این است که در زندگی مادّی و معنوی و در وسعت وجود تو، دیگران بهرهمند و بارور شوند.
«زندگی تمام، زندگی زاینده و سازنده است.» «نامههای بلوغ، ص: ۱۲۶»
Chamran_lover
چرا آقای صفایی من رو به خوندن کتابهای خودشون توصیه نکردن؟ من که با خوندن کتابهای ایشون به مشکلی بر نمیخوردم و اونها را خوب میفهمیدم؟
پدر جواب دادند:
این روش ایشون بود که ذهن و فکر افراد را به قول خودش به آب نمیبست و در عوض تو رو با قرار دادن در متن جریان زندگیاش، با نوع زندگی و روش تربیتیای که داشت، بارور میکرد. اگر میبینی مطالب رو میفهمی، نه به این دلیله که از اول اینجوری بودی، بلکه از اونجاست که مدتها با ایشون زندگی و انس پیدا کردی. نوشتههای ایشون چیزی جز منش و روش زندگیشون نیست و تو با نگاه به صفحات کتاب انگار داری تجربیات زندگی با ایشون رو مرور میکنی.
Chamran_lover
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه