بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بایگانی همیشگی | صفحه ۱۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بایگانی همیشگی

بریده‌هایی از کتاب بایگانی همیشگی

۴٫۵
(۳۵)
همهٔ ابزارهایی که روزانه با آن‌ها سروکار داریم، از تلفن همراه تا کامپیوترهای خانگی و لپ‌تاپ‌ها همگی مأموران سرشماری کوچکی هستند که در جیب و کیف خودمان می‌گذاریم و همه جا همراهمان هستند. مأمورانی که همه‌چیز یادشان می‌ماند و فراموشی هم در کارشان نیست.
yahya
طی نسل‌های پی‌درپی، گسترش ابزار ارتباطی همیشه تأکید بر حفظ حریم خصوصی داشته ولی کسی از ابرداده سخنی به میان نیاورده و کاری به آن نداشته است. دقیقاً توجه آژانس‌های جاسوسی به همین ابرداده‌ها بوده و آن‌ها هم کار چندانی به محتوای ارتباطات ندارند. آن‌ها از راه بررسی همین ابرداده، تصویر بزرگ‌تری را از کلیت ماجرا به‌دست می‌آورند و بعد نقشهٔ دقیق خود را برپایهٔ محتوای ارتباطات یک نفر می‌ریزند و تصویری کامل از رفتار، منش و خلقیات او تصویر می‌کنند.
yahya
وقتی در حال جابجا شدن در شهر هستید دستگاه تلفن همراهتان بدون اینکه از شما بپرسد، همیشه سعی می‌کند نزدیک‌ترین آنتن مخابراتی را بیابد و از آن آنتن بگیرد و خودش را به آن بشناساند و این‌جوری معلوم است کجایید. دستگاه‌ها دروغ هم بلد نیستند.
yahya
محتوا همیشه آن چیزی است که شما با آگاهی تمام تولید کرده‌اید و قطعاً می‌شود این‌جوری فرض کرد که شما خیلی خوب حواستان بوده که موقع گفتگوی تلفنی چه بگویید و توی ایمیل‌تان چه بنویسید. ولی اختیار چندانی بر ابرداده‌های همراه محتوایتان ندارید چون این ابرداده‌ها همیشه به‌کل خودکار تولید می‌شوند. دستگاه‌ها به‌شکلی منظم این‌ها را می‌سازند و منتقل می‌کنند و بی‌خبر از شما پردازش آن‌ها انجام می‌شود.
yahya
نهاد پایشگر می‌تواند دقیقاً بگوید شما دیشب کجا خوابیده‌اید و صبح حدوداً چه ساعتی بلند شدید چون کامپیوتر شما در آن ساعت‌ها خاموش و روشن شده و ابرداده‌های مرتبط را فرستاده. تک‌تک جاهایی که در طول روز بودید معلوم می‌شود چون در میانهٔ روز بارها با تلفن‌تان تماس گرفته‌اید و حتی می‌شود فهمید که در هر مکان چقدر مانده بودید. با این داده‌ها معلوم می‌شود به چه کسانی مرتبط شده‌اید و چه کسانی با شما مرتبط شده‌اند.
yahya
ابردادهٔ یک ایمیل هم به همین ترتیب فهرست بلندبالایی از داده‌هاست: از نوع کامپیوتری که ایمیل را فرستاده تا اطلاعات سخت‌افزاری دقیقش و نام مالک و محل جغرافیایی آن و کسی که ایمیل را فرستاده و نام و نشانی اینترنتی‌اش و اینکه چه کسانی غیر از فرستنده و گیرنده به این ایمیل دسترسی داشته‌اند و مشخصات همان‌ها و اینکه کی و کجا این ایمیل فرستاده شده و کلی اطلاعات دیگر.
yahya
یک تماس تلفنی را در نظر بگیرید: دادهٔ اصلی آن همان محتوای منتقل‌شده است اما ابرداده‌اش، می‌شود زمان برقراری تماس و طول تماس و شماره‌های مبدأ و مقصد و جای هر کدام از طرفین روی نقشه.
yahya
هر نظام مدیریتی در آژانس کافی بود چند دکمه را بفشارد و در لحظه، هر کسی را که به تلفن یا کامپیوتری دسترسی داشته زیر نظر بگیرد و بداند کجای زمان او در چه محلی بوده و چه می‌کرده و با که بوده و در گذشته چه راه‌ها را رفته.
yahya
هر انسانی بدل به یک الگوریتم می‌شد که در بایگانی آژانس به‌راحتی قابل ردیابی و بررسی بود.
yahya
آمریکا در این استراق سمع و فضولی در کار همهٔ مردم جهان فعال است و این را دست‌کم من به روشنی می‌دیدم. در عین حال چنین نبود و همیشه دولت دست در کار انکار این حقیقت داشت و برای رویارویی با هرگونه ادعایی از این دست چنان قامت می‌افراشت و از خودش دفاع می‌کرد که ذهن بدبین‌ترین مخالفان را هم آسوده می‌ساخت که اصلاً هیچ‌گاه کاری به این کارها نداشته و آن حرف‌های بدگویان، همه تراوشات اذهان بیمار و فرضیهٔ توطئه بوده است
yahya
سیم‌کشی، ماهواره‌ها، سرورها و برج‌های مخابراتی و بیشتر زیرساخت‌های اینترنت تحت مالکیت و اختیار آمریکا است و بیش از ۹۰ درصد ترافیک اینترنتی جهان از فناوری گسترده‌ای می‌گذرد که یا در آمریکا رشد یافته، یا دولت و شرکت‌های آمریکایی آن را توسعه داده و مالک‌اش هستند و بیشترشان هم در خود آمریکا مستقرند
yahya
اینترنت از بنیاد، پدیده‌ای آمریکایی است اما برای درک درست این مسئله لازم بود حتماً خارج از این کشور باشی. شاید خود پدیدهٔ وب نخستین بار در لابراتوارهای سازمان سرن در ژنو پایه‌گذاری شده باشد ولی رابطهٔ وب و آمریکا، مثل رابطهٔ این کشور است با پدیدهٔ بیس‌بال. جاهای دیگر هم بازی‌اش می‌کنند اما مال ماست!
yahya
بحران سال ۲۰۰۸ که اثرش را بر همهٔ آدم‌های آن سال و نسل‌های بعد از آن گذاشت و موجب شکل‌گیری پوپولیسم در آمریکا و اروپا شد، این نکته را به من آموخت که معمولاً آنچه موجب بدبختی و تیره‌روزی مردم و جامعه است، جای دیگری موجب رونق و رفاه یک عدهٔ اندک‌شمار می‌شود. این درسی بود که در سالیان پس از آن از ملاحظهٔ خود دولت آمریکا فرا گرفتم و بر دانسته‌هایم مهر تأییدی زد.
yahya
ژنو کلانشهری بسیار لوکس است که به‌ویژه در آن سال ۲۰۰۸ این زیبایی و روزآمدی‌اش بیش از همیشه توی ذوق می‌زد. خیلی از آدم‌های بسیار ثروتمند این شهر هم از حوزهٔ خلیج فارس بودند و بیشتر اهل عربستان سعودی.
yahya
چیزهایی را یادمان می‌دادند که شبیه اَجی‌مجی بود: یاد گرفته بودیم که با کار گذاشتن فرستنده‌ای کوچک بر روی سیم رابط هر مونیتور کامپیوتری، این نوسانات ناچیز توی سیم را به کمک یک آنتن کوچک در جای دیگری بازیابی کرده و تصویر روی آن مونیتور اول را عیناً ببینیم و اسم این شیوه هم «وان اک» بود
yahya
سازمان بین خارجی‌های متحد ما و دشمنان‌مان هیچ فرقی نمی‌گذاشت و از نظر سیا هرگونه اعتماد به خارجی‌ها اشتباه شمرده می‌شد
yahya
هدف جامعهٔ اطلاعاتی آمریکا این نیست که مطمئن شود تو صددرصد پاک و درستکاری، چون در این صورت که دیگر کسی نمی‌ماند که بتوانند استخدامش کنند. نکته این است که همهٔ راه‌های نفوذ به تو را بدانند: اینکه صادقی و راز سر به مهر و نهفته‌ای نداری که بعداً یک دشمن خارجی همان را دستاویز نفوذ به تو (و در عمل، نفوذ به سازمان) قرار دهد.
yahya
در همان دوران نقاهت این را دریافتم و فهمیدم که اگرچه این تجربه غرورم را شکسته اما اعتمادبه‌نفسم را بالا برده است. حالا قوی‌تر از همهٔ عمرم بودم و از درد نمی‌ترسیدم بلکه به‌عکس خودم را با آن درمان می‌کردم.
yahya
خیلی لذت‌بخش است که کاری را پای دلت انجام بدهی، آن هم خالصانه و بدون چشمداشت.
yahya
امروزه بیشتر پایگاه‌های اینترنتی برای هر فایلی یک لینک یگانه و مخصوص به آن می‌سازند و این‌جوری باقی نشانی از چشم شما مخفی می‌ماند و دیگر نمی‌توانید سر در بیاورید که توی پوشه‌های پایگاه داده‌ها چه خبر است.
yahya

حجم

۴۳۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

حجم

۴۳۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

قیمت:
۱۳۷,۰۰۰
تومان