بریده‌هایی از کتاب برنامه‎ ریزی به روش بولت ژورنال

خالی‌کردن ذهن از افکار اضافی چیزهایی را که از مفیدبودنشان مطمئن نیستید یا فکر می‌کنید زیبا نیستند، در خانه نگه ندارید. ویلیام موریس

وقتی به کاری که می‌کنیم ایمان داشته باشیم، با بی‌خیالی کار نمی‌کنیم. خلاق‌تر و فعال‌تر می‌شویم. دیگر فقط سخت کار نمی‌کنیم، بلکه هوشمندانه‌تر کار می‌کنیم چراکه هم قلب و هم ذهنمان هم‌زمان درگیر کاری هستند که انجام می‌دهیم.

بولت ژورنال فقط دوست دوران خوشی ما نیست. این دفتر به شایستگی در کنار من هم از سختی‌های زندگی‌ام رنج کشیده و هم اوقات خوشی را در کنارم جشن گرفته است. مانند برده‌ای برای تمام شخصیت‌های اربابی گذشتهٔ من کار کرده است: برای منِ دانشجو، منِ کارآموز، منِ شکست عشقی خورده، منِ طراح و خیلی شخصیت‌های دیگر. او همیشه بدون قضاوت یا انتظاری به من خوشامد می‌گوید. زمانی‌که داشتم آماده می‌شدم تا این کتاب را بنویسم، می‌خواستم بولت ژورنال برای شما هم چنین چیزی باشد. این کتاب طراحی شده است تا اولین اردوگاه دفتر بولت ژورنال شما باشد. قرار است شما را برای اولین صعود آماده کند و زمانی هم که نیاز به استراحت داشته باشید کنار شما خواهد بود.

قدم بعدی برای بالابردن معدلتان در ترم بعد چیست؟ اینکه در همهٔ درس‌ها نمرهٔ عالی بگیرید؟ نه! بهتر است ریزتر نگاه کنیم. در کدام کلاس بیشتر از همه مشکل دارم؟‌ تکلیف بعدی این کلاس چیست؟ نوشتن یک مقاله. باشد. برای نوشتن این مقاله باید از روی چه کتابی بخوانم؟‌ قدم بعدی این است که آن کتاب را از کتابخانه امانت بگیرم. این مهم‌ترین قدمی است که الان باید بردارم. پس تکلیف تمرین‌های اختیاری که نمرهٔ اضافی دارند چیست؟ الان وقت‌گذاشتن برای آنها مساوی با وقت هدردادن است.

با این اوصاف راه‌حل بهره‌وری بیشتر این است که ما بتوانیم ریشهٔ حواس‌پرتی‌های دیجیتال را قطع کنیم. اینجاست که بولت ژورنال وارد عمل می‌شود. بولت ژورنال یک راه‌حل آنالوگ است که به ما فضای لازم برای فکرکردن، عمل‌کردن و تمرکزکردن می‌دهد. درحقیقت وقتی دفترمان را باز می‌کنیم، به‌صورت خودکار از دنیای بیرون فاصله می‌گیریم. انگار رشتهٔ ورود اطلاعات قطع می‌شود تا مغز بتواند به خودش بیاید. ابرها کنار می‌روند و می‌توانیم به زندگی با وضوح بیشتری نگاه کنیم. بولت ژورنال به شما کمک می‌کند ذهن آشفته‌تان را از افکار بیهوده خالی کنید و درنهایت افکارتان را واقع‌گرایانه بسنجید.

همیشه فکر می‌کردم اختلال کم‌توجهی من باعث شده است با دیگران تفاوت داشته باشم. این جامعه به من کمک کرد تا بفهمم مدت‌ها پیش چیزی را حل کرده بودم که الان به بیماری شایعی در عصر آنلاین تبدیل شده است: عدم وجود خودآگاهی

دفترهایم چیزی بین یک دفتر برنامه‌ریزی، دفترخاطرات، دفترچه‌یادداشت، لیست کارها و دفتر طراحی بود. سیستمی که یک ابزار عملی و درعین‌حال بخشنده را برای من فراهم می‌کرد تا بتوانم به ذهن آشفته‌ام سروسامان دهم. به‌تدریج حواس‌پرتی‌ام کمتر شد، دستپاچگی‌ام از بین رفت و بسیار مفیدتر از قبل شدم. فهمیدم که خودم باید چالش‌هایم را حل کنم و از همه مهم‌تر، فهمیدم که توانایی حل‌کردنشان را دارم!

بگذارید هیچ‌چیز را عقب نیندازیم. بگذارید هر روز تعادل را در زندگی برقرار کنیم... کسی که هر روز چیزی را در زندگی‌اش بهتر می‌کند هیچ‌وقت به زمان اضافه نیاز ندارد. سنکا، نامه‌های اخلاقی به لوسیلیوس

زندگی ما شروعی خشن و بی‌شکل دارد. هر انتخابی که می‌کنیم، مانند یک بار قلم‌زدن روی این سنگ است. هر عملی زمان را مصرف می‌کند و برگشتی در کار نیست. هیچ اقدامی آن‌قدر ناچیز نیست که نیاز به توجه ما نداشته باشد. درحقیقت بی‌توجهی است که منجر به تصمیمات سنگین و برجسته‌ای می‌شود که تمام عمر آزارمان می‌دهند.

«آن چیزی را که بدون شما شاید هرگز به چشم نیاید، نشان دهید.»