بریدههایی از کتاب با اقتدار برخاستن؛ آنهم وقتی زمین خوردهایم و تنهاییم
۳٫۰
(۶۳)
«پذیرش داستانمان و عشق به خودمان از طریق آن فرایند، شجاعانهترین چیزی است که تابهحال انجام دادهایم.»
Golnaz Javaheri
ین منتقد نیست که اهمیت دارد؛ فردی که اشاره میکند مردی قوی چطور میلغزد یا کسی که کاری را انجام میدهد چطور میتوانست آنرا بهتر انجام دهد، اهمیتی ندارد. اعتبار ازآنِ فردی است که واقعاً در میدان نبرد است؛ فردی که صورتش با غبار و عرق و خون پر شده و دلاورانه کوشش میکند؛ ...فردی که میداند درپایان بهترین حالت این است که فاتح دستاوردهای سطحبالا شود و در بدترین حالت، اگر شکست بخورد، دستکم درحالیکه جرئت بسیاری نشان داده است، شکست میخورد.
مریم
حقیقت این است که زمینخوردن دردناک است.
جسارت در این است که شجاع بمانید و مسیرِ برخاستن را بجویید.
Sabereh Ahmadzadeh
به افراد بهدلیل کسی که هستند احترام بگذاریم و آنها را برای آنچه واقعاً انجام میدهند، پاسخگو بدانیم. این یعنی عشق به افراد را برای آنچه «میتوانند باشند» کنار بگذاریم و آنها را برای کسی که «هستند»، دوست داشته باشیم.
zahra
فن بیرونماندن از حوزهٔ بیزاری این است که مرزها را بهتر حفظ کنیم؛ یعنی کمتر دیگران را سرزنش کنم و بیشتر روی خودم حساب کنم تا چیزی را که نیاز دارم و میخواهم، درخواست کنم
hamid rezam
ریچارد روهر که راهب پیرو فرانسیس مقدس است، مینویسد: «بعد از هر تجربهٔ واقعاً آموزنده، متوجه میشوید بخشی از کلی بسیار بزرگتر هستید. زندگی از این بهبعد درمورد شما نیست، خودِ شما زندگی هستید.»
hamid rezam
میخواهم در میدان نبرد باشم. میخواهم در زندگیام شجاع باشم. وقتی انتخاب میکنیم جرئتِ بسیار داشته باشیم، درواقع در برابر اینکه به ما حمله شود، اعلام آمادگی میکنیم. میتوانیم شجاعت را انتخاب کنیم یا راحتی را، اما نمیتوانیم هر دو را داشته باشیم، نه بهصورت همزمان.
آسیبپذیری بُرد یا باخت نیست، بهمعنای داشتن شجاعت ابراز وجود و دیدهشدن در زمانی است که هیچ کنترلی بر پیامد آن نداریم.
hamid rezam
میخواهم در میدان نبرد باشم.
خورشیدِ تاریک"
نکتهٔ طعنهآمیز این است که تلاش میکنیم پذیرش داستانهای دشوارمان را انکار کنیم تا کاملتر یا پذیرفتنیتر بهنظر بیاییم؛ اما تمامیتمان، حتی صداقتمان، واقعاً به پیوستگیِ همهٔ تجاربمان، ازجمله زمینخوردنها بستگی دارد.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
ترس و کمبود فوراً باعث مقایسه میشود
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
«دانش تا وقتی در بازو ساکن نشود، فقط در حد شایعه است.»
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
آسیبپذیری ضعف نیست، بزرگترین سنگ محکمان برای سنجشِ شجاعت است.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
میتوانیم شجاعت را انتخاب کنیم یا راحتی را، اما نمیتوانیم هر دو را داشته باشیم، نه بهصورت همزمان.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
ما سازنده به دنیا آمدهایم؛ آنچه را با مغزمان یاد میگیریم، با دستهایمان به قلبمان میبریم.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
«لعنتی؛ واقعاً درد داره، ولی این قضیه واسهم مهمه و دوباره تلاش میکنم»، واکنش درونیام این است: «عجب آدم کلهخری.»
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
«همیشه نمیتوانید آنچه را میخواهید بهدست بیاورید، اما اگر گاهی تلاش کنید، ممکن است آنچه را نیاز دارید بهدست بیاورید»
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
اگر بهقدر کافی و بهمدت کافی شجاع باشیم، بالاخره زمین میخوریم.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
سنت در دانشکدهٔ من دست بالاتر را داشت و آموزش درزمینهٔ روشهای کیفیِ دردسترس کم بود یا اصلاً وجود نداشت و تنها گزینه برای تز دکتری، روش کمّی بود. تنها یک کتابِ درسی بود که تحقیقِ کیفی را پوشش میداد و چون جلدش صورتیِ روشن بود، اغلب کتاب تحقیق «دخترانه» خوانده میشد.
محمد فروهر
همانطور که پائولو کوئلیوی رماننویس در کتابش با عنوان کیمیاگر میگوید، وقتی در مسیر خود هستید، کائنات دست به دست هم میدهند تا به شما کمک کنند.
کاربر ۷۷۳۹۹۲۲
لحظههای «برخاکافتادن» میتوانند لحظاتی مثل اخراجشدن یا اطلاعیافتن از رابطهای مخفی باشند یا لحظههای کوچکی مثل فهمیدن دروغ فرزند دربارهٔ کارنامهاش یا تجربهٔ ناامیدی در کار. میدانهای نبرد همیشه عظمت را به ذهن میآورند، اما میدان نبرد درواقع هر لحظه یا مکانی است که در آن برای حضور و دیدهشدن خطر کردهایم. پذیرفتن خطرِ اینکه در کلاس تمرینی جدید ناشی و احمق بهنظر بیاییم، نوعی میدان نبرد است. هدایت تیم در محل کار نوعی میدان نبرد است. لحظات دشوار پدر و مادر بودن، ما را وارد میدان نبرد میکند. عاشقبودن قطعاً نوعی میدان نبرد است.
کاربر ۷۷۳۹۹۲۲
حجم
۳۱۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
حجم
۳۱۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان