بریدههایی از کتاب با اقتدار برخاستن؛ آنهم وقتی زمین خوردهایم و تنهاییم
۳٫۰
(۶۳)
مهم نیست آمادهٔ ماجراجوییِ هیجانی باشید یا خیر، درد و آسیب اتفاق میافتد و برای تکتک ما رخ میدهد، بدون استثنا. تنها تصمیمی که باید بگیریم این است که در زندگیِ خودمان چه نقشی ایفا خواهیم کرد: آیا میخواهیم داستان بنویسیم یا آن قدرت را به دست شخصِ دیگری بدهیم؟ انتخاب نوشتن داستان خودمان به این معناست که ناراحت میشویم؛ درواقع انتخاب شجاعت در برابر راحتی است.
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
استیو جایز بر این باور بود که «خلاقیت فقط ارتباط برقرار کردن میان چیزهای مختلف است». او اعتقاد داشت خلاقیت یعنی وصلکردنِ تجربههایی که داشتهایم، برای تولید چیزهای تازه. او اینطور استدلال کرد که این اتصال تنها در صورتی امکانپذیر است که تجارب بیشتری داشته باشیم یا زمان بیشتری را صرف تفکر دربارهٔ تجاربمان کنیم
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
نکتهٔ طعنهآمیز این است که تلاش میکنیم پذیرش داستانهای دشوارمان را انکار کنیم تا کاملتر یا پذیرفتنیتر بهنظر بیاییم؛ اما تمامیتمان، حتی صداقتمان، واقعاً به پیوستگیِ همهٔ تجاربمان، ازجمله زمینخوردنها بستگی دارد.
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
انقلاب
براساس آموختههای کلیدی از مرحلهٔ اکتشاف، پایان جدیدی برای داستانمان بنویسیم و از این داستانِ جدیدِ شجاعانهتر برای تغییر چگونگی درگیری با دنیا و تبدیل نهاییِ روش زندگی، عشقورزی، پدرومادربودن و رهبریِ خود استفاده کنیم.
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
مواجهه: ورود به داستانمان
هیجان را بشناسیم و دربارهٔ احساساتمان و چگونگی ارتباطِ آنها با روش تفکر و رفتارمان کنجکاو شویم.
اکتشاف: پذیرش داستانمان
درمورد داستانهایی که دربارهٔ کشمکشمان ساختهایم صادق باشیم؛ سپس این تعبیرات و فرضیات را به چالش بکشیم تا تعیین کنیم حقیقت چیست، خودحفاظتی چیست و اگر بخواهیم زندگیِ صادقانهتری داشته باشیم، چهچیزی باید تغییر کند.
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
بخش ۳: شخصیت اصلی باید ثابت کند درس را یاد گرفته است؛ که معمولاً به اثبات آن به هر قیمتی تمایل نشان میدهد. همهچیز دربارهٔ رستگاری است؛ شخصیت هدایتشدهای که میداند برای حل تناقض چه کند.
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
بخش ۲: شخصیت اصلی در جستوجوی هر روش راحتی برای حل مشکل است. او در اوجِ این بخش یاد میگیرد واقعاً چهچیزی مشکل را حل میکند. این بخش شامل «عمیقترین دره» است.
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
بخش ۱: شخصیتِ اصلی برای ماجراجویی احضار میشود و این ماجراجویی را میپذیرد. قوانین جهانِ داستان تعیین شده و پایان بخش اول «رویداد شورانگیز» است.
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
بخش ۱: شخصیتِ اصلی برای ماجراجویی احضار میشود و این ماجراجویی را میپذیرد. قوانین جهانِ داستان تعیین شده و پایان بخش اول «رویداد شورانگیز» است.
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
داستانْ تصویرِ بزرگ است.
داستان فرایند است.
داستان تحقیق است.
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
«روز دوم» یا هرچیزی که فضای میانی در فرایند شماست، وقتی است که «در تاریکی» هستید؛ در پشتسرتان بسته شده است. خیلی دورتر از آن هستید که برگردید و بهاندازهٔ کافی نزدیک نیستید که نور را ببینید
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
پائولو کوئلیوی رماننویس در کتابش با عنوان کیمیاگر میگوید، وقتی در مسیر خود هستید، کائنات دست به دست هم میدهند تا به شما کمک کنند.
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
قدرتش رو از اُزبودن نگیره، یعنی از همهچیزدانبودن و قدرت مطلق بودن.»
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
زنان بیشترین ترس را از این موضوع دارند که اجازه دهند مردان از اسب سفید آرزوهایشان پیاده شوند و همچنین از آسیبپذیری آنها انتقاد کنند.
اغلب میگویم: «زنی رو بهم نشون بده که بتونه توی ترس و آسیبپذیریِ واقعی، فضایی رو برای یه مرد نگه داره؛ من هم بهت زنی رو نشون میدهم که یاد گرفته آسیبپذیریِ خودش رو بپذیره و قدرت یا جایگاهش رو از اون مرد نگیره. بهم مردی رو نشون بده که کنار یه زنِ واقعاً ترسیده و آسیبپذیر بشینه و بدون اینکه سعی کنه مسئلهٔ زن رو حل کنه یا نصیحتش کنه، فقط بهش گوش کنه؛ من هم بهت مردی رو نشون میدم که با آسیبپذیربودن خودش مشکل نداشته باشه و قدرتش رو از اُزبودن نگیره، یعنی از
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
میانهٔ راه آشفتهبازار است؛ اما معجزه دقیقاً همینجا اتفاق میافتد.
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
بعضی از ما آن قدرت بزرگتر از خود را خدا مینامیم. بعضی این نام را به کار نمیبرند. بعضی معنویت خود را در کلیسا، کنیسه، مسجد یا سایر عبادتگاهها تجلیل میکنند؛ درحالیکه دیگران این ذات برتر را در انزوا از طریق مراقبه یا در طبیعت پیدا میکنند. برای مثال، من از اهالیِ قومی هستم که باور دارند ماهیگیری عبادت است و یکی از نزدیکترین دوستانم بر این باور است که غواصی مقدسترین تجربه است. اینطور که بهنظر میرسد، تجلیِ معنویت برای ما بهاندازهٔ تعداد خود ما متنوع است
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
«معنویت بهمعنای شناخت و تجلیل این مسئله است که همهٔ ما بهواسطهٔ قدرتی بزرگتر از همهمان، با یکدیگر ارتباطی ناگسستنی داریم و ارتباط ما با آن قدرت و با یکدیگر ریشه در عشق و تعلق دارد. تمرین معنویت به زندگیِ ما حس روشنبینی، معنا و هدف میبخشد.»
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
ریچارد روهر که راهب پیرو فرانسیس مقدس است، مینویسد: «بعد از هر تجربهٔ واقعاً آموزنده، متوجه میشوید بخشی از کلی بسیار بزرگتر هستید. زندگی از این بهبعد درمورد شما نیست، خودِ شما زندگی هستید.»
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
شجاعت مسری است. با اقتدار برخاستن نهتنها شما را تغییر میدهد، بلکه افراد اطرافتان را نیز عوض میکند
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
درحقیقت فکر میکنم تلاش برای فروش دارویی ساده علیه درد، بدترین نوع کلاهبرداری است.
کاربر ۷۲۷۰۸۷۶
حجم
۳۱۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
حجم
۳۱۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان