بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فلسفه برای زندگی و دیگر موقعیت‌های حساس | صفحه ۷ | طاقچه
کتاب فلسفه برای زندگی و دیگر موقعیت‌های حساس اثر جولز اونز

بریده‌هایی از کتاب فلسفه برای زندگی و دیگر موقعیت‌های حساس

۳٫۸
(۳۶)
پاسخ اپیکتتوس این بود که همواره به خود یادآوری کند چه‌چیزی در کنترلش است و چه‌چیزی نیست. در اولین صفحهٔ رسالهاش می‌خوانیم: «بعضی چیزها در اختیار ماست و دیگر چیزها نیست.» اپیکتتوس فهرستی از چیزهایی که کنترل‌شان را نداریم تهیه می‌کند (من چند مورد اضافه کرده‌ام): در کنترل ما نیست: بدن؛ دارایی؛ شهرت؛ شغل؛ والدین؛ دوستان؛ همکاران؛ رئیس؛ آب‌وهوا؛ اقتصاد؛ گذشته؛ آینده؛ این حقیقت که قرار است بمیریم.
رضا عابدیان
چگونه اشتباه در کنترل ما را می‌رنجاند اپیکتتوس استدلال می‌کند بسیاری از رنج‌ها از این ناشی می‌شوند که دو اشتباه می‌کنیم: اول، سعی می‌کنیم کنترل حاکمیت مطلق خود را روی چیزی در محدودهٔ ۲ نشان دهیم؛ چیزی که در اختیار و کنترل‌مان نیست. سپس، زمانی که در کنترلش شکست می‌خوریم، احساس بیچارگی، بی‌اختیاری، عصبانیت، گناه، اضطراب، یا افسردگی می‌کنیم. دوم، مسئولیت محدودهٔ ۱، یعنی افکار و باورهای‌مان را که در کنترل‌مان هستند، برعهده نمی‌گیریم؛ درعوض، دنیای بیرون، والدین‌مان، دوستان‌مان، شریک زندگی‌مان، اقتصاد، محیط، یا سیستم طبقاتی را مسئول باورهای‌مان می‌دانیم و سپس دوباره کارمان به احساس ناراحتی، بیچارگی، فریفتگی، بی‌اختیاری و ناتوانی در برابر شرایط بیرونی می‌کشد. بسیاری از بیماری‌های روانی و اختلالات هیجانی از این دو اشتباه سرچشمه می‌گیرند
maryam
دانشجویان نیز امید چندانی نداشتند که آن‌چه خوانده‌اند ممکن است واقعاً در زندگی‌شان کاربردی باشد، چه برسد به این‌که بتواند جامعه را بهبود دهد
قمار عاشقانه
همهٔ استادان به عقلانیتِ انسان و تواناییِ فلسفه برای بهترکردنِ زندگی‌مان خوش‌بین‌اند.
قمار عاشقانه
باید «دو دایره را در نظر بگیریم»: دایره‌ای خارجی که کُوی آن‌را «دایرهٔ دغدغه‌ها» می‌نامد و چیزهایی را شامل می‌شود که ممکن است نگران‌شان شویم، ولی نمی‌توانیم تأثیری روی‌شان بگذاریم و دایرهٔ داخلیِ کوچک‌تر که کُوی آن‌را «دایرهٔ تأثیرات» می‌نامد و چیزهایی را شامل می‌شود که کنترل‌شان را در دست داریم و باید مسئولیت‌شان را بپذیریم. کُوی معتقد است هرچه بیش‌تر انرژی‌مان را روی دایرهٔ تأثیرات متمرکز کنیم، شادتر و موفق‌تر خواهیم بود.
امیرحسین
اپیکتتوس استدلال می‌کند بسیاری از رنج‌ها از این ناشی می‌شوند که دو اشتباه می‌کنیم: اول، سعی می‌کنیم کنترل حاکمیت مطلق خود را روی چیزی در محدودهٔ ۲ نشان دهیم؛ چیزی که در اختیار و کنترل‌مان نیست. سپس، زمانی که در کنترلش شکست می‌خوریم، احساس بیچارگی، بی‌اختیاری، عصبانیت، گناه، اضطراب، یا افسردگی می‌کنیم. دوم، مسئولیت محدودهٔ ۱، یعنی افکار و باورهای‌مان را که در کنترل‌مان هستند، برعهده نمی‌گیریم؛ درعوض، دنیای بیرون، والدین‌مان، دوستان‌مان، شریک زندگی‌مان، اقتصاد، محیط، یا سیستم طبقاتی را مسئول باورهای‌مان می‌دانیم و سپس دوباره کارمان به احساس ناراحتی، بیچارگی، فریفتگی، بی‌اختیاری و ناتوانی در برابر شرایط بیرونی می‌کشد.
امیرحسین
معتقدم بهتر است مدرسه‌ها و دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزشیِ بزرگ‌سالان راهنمایی‌هایی را به مردم عرضه کنند؛ نه‌فقط این‌که راهنمای آن‌ها برای حرفه‌شان باشند، آن‌ها را برای زندگی‌شان در بهترین یا بدترین وضعیت راهنمایی کنند. این چیزی است که استادانی که در نقاشیِ مکتب آتن به تصویر کشیده شده‌اند زمانی آن‌را فراهم کردند؛ آن‌ها به دانشجویان‌شان آموختند چطور احساسات‌شان را بهبود بدهند، چطور با مشکلات مقابله کنند و همچنین چطور بهترین زندگیِ ممکن را تجربه کنند. کاش می‌توانستم در آن سال‌های سخت با آموزه‌های آن‌ها آشنا شوم
امیرحسین
«وقتی شب فرامی‌رسد، به خانه بازمی‌گردم و به اتاق مطالعه‌ام می‌روم. در آستانهٔ اتاقْ جامه‌های گِلین و عرقین و کاری خود را از تن بیرون می‌کنم و ردای دربار و کاخ می‌پوشم. با این جامهٔ مناسب‌تر به دربارهای کهنِ پیشینیان پای می‌گذارم. آن‌ها به من خوشامد می‌گویند. در آن‌جا غذایی را می‌چشم که تنها برای من است و برای آن به دنیا آمده‌ام. نیز آن‌جا شجاعت به خرج می‌دهم که با آن‌ها سخن بگویم و از انگیزهٔ کارهای‌شان بپرسم و آن‌ها، با انسانیت خود، به من پاسخ می‌دهند. برای چهار ساعت دنیا را فراموش می‌کنم، هیچ رنجشی به‌یاد نمی‌آورم، دیگر از فقر نمی‌هراسم و دیگر از مرگ بر خود نمی‌لرزم... .»
f.r
کسانی که بیش‌ترین کمک را از خودنوشته دریافت کرده‌اند، عمدتاً از کاربرد ضمیر اول‌شخص (من، مرا، برای من) در نوشته‌شان به‌سمت کاربرد دسته‌ای از ضمایر متفاوت (شما، آن‌ها، ما، آن) و کلمات ربط غیررسمی (چون، پس، به این دلیل) حرکت کرده‌اند. (۹) آن‌ها موقعیتی دشوار را از حالت شخصی درمی‌آوردند، از آن فاصله می‌گرفتند و حقیقتاً با آن کنار می‌آمدند.
رضا عابدیان
۱. انسان‌ها می‌توانند خود را بشناسند. ما می‌توانیم با به‌کاربردن عقل‌مان باورها و ارزش‌های ناخودآگاه‌مان را بررسی کنیم؛ ۲. انسان‌ها می‌توانند خود را تغییر دهند. ما می‌توانیم از عقل‌مان استفاده کنیم تا باورهای‌مان را تغییر دهیم. این کار احساسات‌مان را تغییر خواهد داد، زیرا احساسات‌مان از باورهای‌مان پیروی می‌کنند؛ ۳. انسان‌ها می‌توانند به‌صورت آگاهانه عادت‌های جدیدِ فکری و احساسی و عملی خلق کنند.
mohsen

حجم

۳۸۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۳۸۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان