بریدههایی از کتاب فلسفه برای زندگی و دیگر موقعیتهای حساس
نویسنده:جولز اونز
مترجم:فاطمه حسینی سارانی
ویراستار:پوریا محمودی، محسن فرهمند
انتشارات:انتشارات میلکان
امتیاز:
۳.۸از ۳۶ رأی
۳٫۸
(۳۶)
ما بیش از اندازه دربارهٔ این نگرانیم که دیگران چه فکری دربارهمان میکنند و از نارضایتیشان وحشتزدهایم؛ درنتیجه، کارمان به اضطراب و بدبختی و گیرافتادن در زندگیهایی غیرواقعی میکشد.
پویا پانا
دیوژن گفت: «بهجای زحمتهای بیفایده، انسانها باید چیزی را انتخاب کنند که طبیعت توصیه میکند؛ شاید بتوانند بهوسیلهٔ آن خوشبخت زندگی کنند. باوجوداین، دیوانگیشان بهصورتی است که بدبختی را انتخاب میکنند.»(۱)
چرا بدبختبودن را انتخاب میکنیم؟ چون میخواهیم تمدن ما را بپذیرد. زندگی در کلانشهرِ متراکم ما را مجبور میکند باادب باشیم که از واژهٔ یونانیِ پولیس بهمعنی دولتشهر میآید. همچنین زندگی در کلانشهر ما را وامیدارد مبادی آداب باشیم که از واژهٔ لاتینِ اربس بهمعنای شهر میآید. اگر میخواهیم در شهر موفق باشیم، اگر میخواهیم از خودمان کسی بسازیم، باید به این فکر کنیم که رفتارمان روی میلیونها نفر در اطراف ما چه تأثیری میگذارد. باید خوشرفتار باشیم و طبق رفتار کلانشهر رفتار کنیم؛ چون در غیر این صورت در جامعهای متمدن پذیرفته نخواهیم شد. لازم است رضایت غریبههایی را که با آنها زندگی میکنیم به دست بیاوریم و از نارضایتیشان دوری کنیم. این احساس ذاتیِ شرم و آرزویمان برای جلب رضایتِ همگانی است که امکان وجودِ تمدن را میسر میکند.
پویا پانا
نظریهٔ تکامل داروین، نهتنها باید برای این سیاره، باید برای تمام جهان هم صادق باشد. این گزاره این احتمالِ ناراحتکننده را بهدنبال دارد که اشکال دیگری از زندگیِ بیرون از اینجا در فضا وجود دارند که ممکن است بااینکه حتی قاتلانِ پیشرفتهتری باشند، خودآگاهی و آگاهیِ اخلاقیِ انسانها را نداشته باشند. ممکن است روزی چنین قاتلان پیشرفتهای به زمین سر بزنند و ما را استعمار کنند و همانطور که ما از گونههای دیگر استفاده کردهایم، از ما بهعنوان غذا یا حیواناتِ بارکش استفاده کنند.
پویا پانا
ما اَبَرانسان رواقی شکستناپذیریِ نیستیم که تنها در قلعهٔ خلوت خود محفوظ باشد و البته نباید هم سعی کنیم اینطور باشیم؛ ما به یکدیگر احتیاج داریم. باید به این نیاز اقرار کنیم و آنرا بپذیریم.
SaNaZ
برای زندهماندن بخورید، برای خوردن زندگی نکنید
SaNaZ
«آشفتگی انسانها از اتفاقات نیست، بلکه از نظرشان
کاربر ۲۳۷۷۳۷۸
ارسطو تأکید میکند، همانطور که اپیکور باور داشت، خوشبختیِ حقیقی تنها احساسات خوشایند یا نبود رنج نیست، نه، خوشبختی حقیقی اودایمونیا یا همان خوشروانی است؛ لذتی است که از برآوردن چیزی به دست میآید که برترین و بهترین در ذاتمان است. او نوشته است: «خوشبختی فعالیت روح طبق فضیلت است.» حتی ممکن است چنین خوشبختیِ برتری را در فداکردنِ زندگیمان برای «آرمان برتر»، مانند کشورمان یا خدا، پیدا کنیم؛ اپیکوریها فکر میکردند چنین چیزی احمقانه است.
🌵مهدی🌵
انسانها بهطرز گریزناپذیری موجوداتی اجتماعیاند و ما نمیتوانیم کاری بهجز تقلید و پیروی از افراد اطرافمان بکنیم، ولی لزومی ندارد این رویّه کاملاً ناخودآگاه و ناخواسته باشد؛ ما میتوانیم تا حدی الگوهایی را که از آنها تقلید میکنیم آگاهانه انتخاب کنیم تا با این کار سعی کنیم بهترین و بالاترین چیزهایی را که در وجودمان است، درعوض بدترین و پستترین چیزها، بیرون بکشیم.
🌵مهدی🌵
انسانها بهطرز گریزناپذیری موجوداتی اجتماعیاند و ما نمیتوانیم کاری بهجز تقلید و پیروی از افراد اطرافمان بکنیم، ولی لزومی ندارد این رویّه کاملاً ناخودآگاه و ناخواسته باشد؛ ما میتوانیم تا حدی الگوهایی را که از آنها تقلید میکنیم آگاهانه انتخاب کنیم تا با این کار سعی کنیم بهترین و بالاترین چیزهایی را که در وجودمان است، درعوض بدترین و پستترین چیزها، بیرون بکشیم.
🌵مهدی🌵
گمان میکنم موضوع بر سر پذیرشِ بدیهیبودنِ فرارسیدنِ مرگتان در زمانی معین است. معنایش این نیست که بیاحتیاط باشید یا هیچ هدف یا خواستهای نداشته باشید، برعکس، معنایش این است که هر روز با این آگاهی زندگی کنید که ممکن است امروز، فردا یا یک سال بعد برایتان اتفاقی رخ دهد. پس کارهایی را که میخواهید انجام دهید عقب نیندازید؛ توپبازی با فرزندتان را عقب نیندازید.
maryam
حجم
۳۸۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۳۸۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان