بریده‌هایی از کتاب فوق‌العاده باش

«نباید بترسم، ترس قاتل فکر است، ترس مرگ کوچکی است که نابودی کلی را موجب می‌شود. من با ترسم مواجه می‌شوم، به او اجازه می‌دهم که از من عبور کند. وقتی از من گذشت چشم درونی خود را می‌گشایم تا مسیرش را ببینم. من در جایی که ترس رفته است، ماندگارم.»

همه ما گهگاهی روزها و فصل‌های سخت را تجربه می‌کنیم زیرا من و شما شاگردان مدرسهٔ به عظمت رسیدن هستیم.

زندگی در نهایت، عادل است، به آن اعتماد کن.

با دقت گوش کنید این سخنان بسیار مهم بروس ماو، طراح بسیار مشهور را بخوانید که من شما را در آن سهیم می‌کنم. هر کسی که به مدار شما وارد می‌شود، با خود دنیای عجیب‌تر و پیچیده‌تر از آن‌چه تصور می‌کنید، به‌همراه می‌آورد. با گوش کردن به جزئیات نامحسوس احتیاجات‌شان، خواسته‌های‌شان و اهداف‌شان، ما دنیای آن‌ها را در دنیای خود احاطه می‌کنیم.

هفته پیش برای استراحت و تفریح، بیرون شهر رفتم، برای این‌که بهتر فکر کنم و روحم تازه شود. تابلوی یک مؤسسه تعلیم سگ را در زمین چمن خانه‌ای دیدم. در مورد حصارهای نامرئی بود. سیستمی است که یک حصار نامرئی برای سگ‌ها ارائه کرده است که سگ‌ها از آن محدوده خارج نشوند. یک سگ، به‌تدریج، چنان به آن سیستم نامرئی خو می‌گیرد که حتی هنگامی که حصار برداشته می‌شود، از محدوده خود خارج نمی‌شود. سگ محدوده تصویری خود را بر اساس آن سیستم پایه‌گذاری می‌کند. ما هم مثل آنیم. همان‌طور که رشد می‌کنیم، به عقاید منفی و فرضیه‌های غلط و ترس‌های اطراف‌مان خو می‌گیریم. این‌ها حصارهای نامرئی می‌شوند. باور کنید که آن‌ها واقعی‌اند. وقتی با آن‌ها در محیط کار و در زندگی مواجه می‌شویم، عقب‌نشینی می‌کنیم، فکر می‌کنیم که آن محدوده حقیقت دارد؛ بنابراین از تمام چیزهایی که می‌توانستیم داشته باشیم و از کارهایی که می‌توانستیم انجام دهیم، محروم می‌مانیم. این توهم، حقیقی جلوه می‌کند ولی حقیقت ندارد. لطفاً آن را به خاطر بسپارید.

چیزی را که اشتباه می‌نامیم، منبع بزرگی برای یادگیری ماست، یک موقعیت است تا آگاهی بیشتری به‌دست بیاوریم و تجربه‌های گران‌بهایی را کسب کنیم. تجربه‌هایی که موجب بهتر شدن اعمال‌مان، احساسات‌مان و بهتر بودن‌مان می‌شوند. هر چه در زندگی شما اتفاق افتاده، خوبی‌ها و مشکلات، برای ساختن شما به شکلی که هستید، مورد احتیاج بوده‌اند.

. بزرگی و عظمت شما، در بسیاری از موارد با نظر گرفتن آن‌که آیا شما از شکست‌ها سر بلند بیرون می‌آیید یا مغلوب آن می‌شوید، تعیین می‌شود.

انجام دادن کارهای کوچک نموداری است، برای این‌که کارهای بزرگ را چگونه انجام می‌دهی و در حد وسط ماندن، برای انجام دادن امور کوچک، به حد وسط ماندن شما درامور بزرگ‌تر منجر می‌شود.

رهبری یعنی خود را به استانداردهای جهانی رساندن و مسئولیت شخصی را پذیرا شدن، بدون آن‌که خود را قربانی بدانی

پشت هر ترس، هدایای زیبایی وجود دارد که شامل رشد شخصیتی، اعتماد به نفس و دانایی است. من این را بارها و بارها دیده‌ام. حدس می‌زنم که این قانون زندگی است؛ بنابراین به سمت ترس بدوید، به‌تدریج شروع کنید، آهسته و پیوسته رفتن موفقیت را همراه دارد و موفقیتی که لایق آن هستید، کم‌کم آشکار می‌شود، وقتی که واقعاً به آن احتیاج دارید.