بریدههایی از کتاب تفکر انتقادی
۴٫۳
(۱۲)
پس متفکران منتقدان، دو معیار مهم برای استدلالها دارند؛ یکی عینی (اعتبار داشتن) و دیگری ذهنی (مستدل بودن). توجه داشته باشید که جنبهٔ ذهنی داشتن مستدل بودن دلیل نمیشود بر این که با همه چیز همراه شود. بعضی قضاوتهای درونگرا از دیگر قضاوتها منطقیترند.
جویا
دقت کنید، هرچند وسوسه میشوید که اول محتوا را بررسی کنید.
سیاستمدارها از این وسوسهٔ انسان سوءاستفاده میکنند و میکوشند تا محتوا را پیش از ساختار قرار دهند. ممکن است یک سیاستمدار استدلال زیر را فراهم نماید:
۱. جنگ وحشتناک است.
۲. تحصیل خوب است.
۳. مردم باید با یکدیگر کار کنند.
- بنابراین، باید به من رأی بدهید.
اگر بر محتوای این استدلال تمرکز کنید، ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرید. چه کسی میتواند مخالفت کند؟ در واقع مشکل در جایی بروز میکند که استدلال درست درنمیآید. مقدمهها الزاماً به نتیجه نمیرسانند. هیچ رابطهٔ خاصی بین پیشنهاد آخر و آنچه پیشتر در بخش مقدمات گفته شده است، وجود ندارد.
زمانی که با استدلالی از این قبیل روبهرو میشوید، ادامه ندهید! آن را از خود دور نمایید و دوباره شروع کنید. فقط و فقط زمانی میتوانید به بررسی محتوای یک استدلال بپردازید که بدانید معتبر است.
جویا
تنها داشتن عقاید، برای موفقیت شما در کاری که میکنید، کافی نیست. شما باید بتوانید عقیدهٔ خود را به یک «موضع» تبدیل کنید. تفاوت بین عقیده و موضع در این است که موضع، پشتوانهای از استدلال دارد. هر کسی میتواند استدلال کند، اما بیایید این واقعیت را بپذیریم که: بعضی استدلالها بهتر از استدلالهای دیگرند.
Javad Barghi
شما باید بتوانید عقیدهٔ خود را به یک «موضع» تبدیل کنید. تفاوت بین عقیده و موضع در این است که موضع، پشتوانهای از استدلال دارد. هر کسی میتواند استدلال کند، اما بیایید این واقعیت را بپذیریم که: بعضی استدلالها بهتر از استدلالهای دیگرند.
برای داشتن استدلال خوب، به «منطق» نیازمندیم. منطق اساس تمام افکار و اندیشههای آدمی است.
احسان رضاپور
در هر حال گاهی استدلالهایی مانند استدلال زیر افراد را فریب میدهند:
۱. سیب یک میوه است.
۲. موز یک میوه است.
- بنابراین، گلابی یک میوه است.
مقدمههای این قضیه، الزاماً به نتیجهٔ آن منتهی نمیشوند، پس این استدلال معتبر نیست. آیا این قضیه میتواند مستدل باشد؟ نخیر نمیتواند مستدل باشد، چون معتبر نیست؛ اما مقدمهها و نتیجه، صحیحاند!
بسیار خوب! در نهایت تکلیف چیست؟ این فقط چیزی شبیه یک فهرست است. ما نمیتوانیم فهرستی از اظهارات را استدلال بنامیم. مستدل بودن، بهترین تعریف برای استدلال است. این تعریف را برای استدلالهایی که به نظرمان کامل هستند، به کار میبریم. استدلالی که مقدمات آن ضرورتاً ما را به نتیجهٔ آن نرساند، با کامل بودن بسیار فاصله دارد. اگر میخواهید حرفی در مورد استدلالی از قبیل همان نمونهٔ مربوط به میوهها داشته باشید، میتوانید بگویید که این استدلال محتوی اظهارات صحیح است؛ ولی هرگز آن را مستدل ننامید.
جویا
مستدل بودن، بهترین تمجیدی است که میتوانیم در باب استدلالی به کار بریم، برای آن که نشان میدهد که استدلال به نظر ما معتبر است و مقدمههای آن صحیحاند.
ممکن است تعجب کنید که چرا در تعریف مستدل بودن نیامده است که نتیجه باید درست باشد. جواب این است که در واقع نیازی نیست. در این مورد فکر کنید:
نتیجهٔ صحیح = اعتبار + مقدمههای صحیح.
دو جزء تعریف مستدل بودن، به صحیح بودن نتیجه اشاره میکنند.
جویا
مستدل بودن، قضاوتی ذهنی است، در حالی که معتبر بودن، قضاوتی عینی است. با نگاهی به بحث گذشتهٔ خود در مورد معتبر بودن استقرا میتوانیم این را ببینیم:
۱. پول داشتن از ظاهر خوب داشتن ارزشمندتر است.
۲. آزادی از پول داشتن ارزشمندتر است.
- بنابراین، آزادی از ظاهر خوب داشتن ارزشمندتر است.
پیش از این معلوم کردیم که در این مورد، مقدمهها الزاماً به نتیجه میرسانند، از این رو استدلال معتبر است، اما آیا مقدمهها صحیحاند؟ در این مورد نظریههای متفاوتی ایجاد میشوند و هیچ راهی وجود ندارد که با آن معلوم کنیم کدام صحیح است. بعضی افراد خواهند گفت که این قضیه، مستدل است و بعضی دیگر با آن مخالفت خواهند کرد. اشکالی ندارد. ما از افراد انتظار نداریم همان اندازه که دربارهٔ معتبر بودن همرأیاند، در مورد مستدل بودن نیز همفکر باشند.
به یاد داشته باشید که تردید در مقدمهها از نشانههای استدلال استقرایی است.
جویا
معیار دوم در ارزیابی استدلال استقرایی، «درستی» یا «مستدل بودن» است. همانند کلمهٔ «معتبر»، کلمهٔ «مستدل» نیز در گفتوگوی روزانه در معنایی غیراصطلاحی به کار میرود؛ به عنوان نمونه، اگر بگویید «ارل مستدل قضاوت میکند»، اساساً موافقت خود را با وی اعلام میکنید. در هر حال، در منطق، «مستدل بودن»، مفهومی اصطلاحی دارد. استدلال، زمانی مستدل است که (۱) معتبر باشد و (۲) مقدمههای آن صحیح باشند.
جویا
۱. لیندی مثل لری است.
۲. لیندی متأهل است.
- بنابراین، لری نیز متأهل است.
این یک استدلال استقرایی نیست، میتوانیم بگوییم به این دلیل که هر دو مقدمه میتوانند صحیح باشند، اما ممکن است نتیجه غلط باشد. شبیه بودن دو نفر به یکدیگر، دلیل نمیشود که آنها از هر لحاظ شبیه یکدیگر باشند. در واقع، غیرممکن است دو فرد ـ چه دوقلو باشند، چه نباشند ـ دقیقاً از هر لحاظ شبیه هم باشند. بنابراین، هرچند هر دو مقدمه صحیحاند، در نتیجه، ابهام وجود دارد. از آنچه پیشتر گفتیم، به خاطر دارید که ابهام در نتیجه، از ویژگیهای استدلال قیاسی است، نه استدلال استقرایی.
جویا
به خاطر داشته باشید که در استدلال استقرایی، اگر مقدمهها صحیح باشند، باید نتایج نیز صحیح باشند، اما اگر مقدمهها صحیح نباشند، تمام نتایج نادرست خواهند بود. به این دلیل، زمانی که استدلالهای استقرایی را ارزیابی میکنیم، مقدمهها را مورد توجه قرار میدهیم و به چالش میگیریم، نه نتیجه را. نتیجه تابع مقدمههاست؛ پس اگر مشکلی در نتیجه وجود دارد، از یک یا چند مقدمه سرچشمه میگیرد. ارزیابی استدلال استقرایی، به معنی حمله به مقدمهای است که از نظر شما بحثبرانگیزتر است
جویا
حجم
۷۷۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۷ صفحه
حجم
۷۷۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۷ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
۳۱,۵۰۰۳۰%
تومان