بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب در باب حرف مفت | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب در باب حرف مفت

بریده‌هایی از کتاب در باب حرف مفت

۳٫۰
(۲۷)
کارِ دیگر، که میتوان آن را از زیرمجموعه‌هایِ کارِ قبلی، نیز، تلقّی کرد، این است که، در مواجهه با هر گوینده (یا نویسنده)، از او بخواهیم، و بر این خواسته پای بفشریم، که: اوّلاً: مدّعایِ خود را ایضاح کند، یعنی آن را از هر گونه ابهام، ایهام، و تعقید و پیچیدگی بزداید؛ و ثانیاً: دلیلِ مدّعایِ خود را بیاورد. این دو سنگِ‌محکّ به هر حرفِ‌مفت‌ای بخورند آن را رسوا و مشتِ خالیِ گوینده‌یِ آن را باز میکنند.
Parvane
یکی از کارهایی که در مقابله با حرفِ‌مفت باید کرد یادگیریِ عمیق و ممارستِ جدّیِ تفکّرِ نقدی و روشهایِ نقدِ اندیشه‌ها است. عجیب است که ما، برایِ خریدِ چند کیلو عسل یا یک انگشتری، خود را محتاجِ علم به روشِ تشخیصِ عسل یا انگشتریِ تقلّبی از عسل یا انگشتریِ واقعی میدانیم، امّا، برایِ ردّ و قبولِ آراءونظرات، خود را نیازمندِ دانستنِ روشِ تشخیصِ سره از ناسره‌یِ آراءونظرات نمی‌انگاریم.
Parvane
مقابله با حرفِ‌مفت صداقت و شجاعتِ بسیار میخواهد، چرا که، متأسّفانه، حرفِ‌مفت به حدّی رواج و شیوع دارد که مقابله با آن آدمی را به تقابل با بیشترین کسانی که با آنان سروکار دارد میکشاند، و این بدین معنا است که مقابله با حرفِ‌مفت چشم‌اندازای جز تنهاماندن در پیشِ رویِ شخص نمینهد. وانگهی، متأسّفانه، ترجیحِ آدابِ معاشرت (etiquette) بر اخلاق (ethics) چنان رسوخ یافته است که، در موضوعِ بحثِ ما، در بسیاری از اوقات، شخص، با این که میداند که اخلاق مقتضیِ آن است که در برابرِ حرفِ‌مفت‌زن، صریحاً و علناً، بایستیم، از سرِ رعایتِ آدابِ معاشرت و ادب، راهِ محافظه‌کاری و سکوت در پیش میگیرد
Parvane
حرفِ‌مفت‌زن، چون یک‌سره دل‌مشغولِ متقاعدسازی و همراه‌گردانیِ دیگران است، از دیگران قوت و قُوَّت میگیرد، یعنی منبعِ تغذیه و تقویت‌اش دیگران اند؛ و این بدین معنا است که استقلال، خودگردانی، و اتّکاء به خود را از دست میدهد؛ و حاصلِ این وضع چیزی جز احساسِ عجز، ضعف، بیپناهی، و درماندگی، در صورتِ پشت‌کردنِ دیگران، نیست. زندگیِ حرفِ‌مفت‌زن زندگیی انگل‌مانند و طفیلی‌آسا است - انگل و طفیلی‌ای که منبعِ تغذیه‌اش، به هیچ روی، ضمانِ بقاء ندارد.
Parvane
به گفته‌یِ جوزف باتلر (Joseph Butler)، حکیم، فیلسوف، و الاهی‌دانِ انگلیسی (۱۶۹۲-۱۷۵۲)، "هر چیزی همان است که هست، و نه چیزی دیگر" و "اشیاء و اعمال همان اند که هستند، و پی‌آمدهایِ آنها همان خواهند بود که خواهند بود؛ پس، چرا میل به فریب‌خوردن داشته باشیم؟"
Parvane
شخصِ حرفِ‌مفت‌زن از وفق‌دادنِ خود با حقائق و واقعیّات غافل میماند و، به عنوانِ انسانی اسیرِ توهّم‌زدگی، مدام سراش به سنگِ این حقائق و واقعیّات میخورد و هر راهی برای‌اش به بن‌بست تبدیل میشود.
Parvane
۲) به ذکرِ اسامی، القاب، و عناوینِ کسانی که با سخنِ او موافق اند حرص و وَلَع دارد. ۳) از سخنانِ کسانی که در موافقتِ با او دم میزنند، حتّا وقتی که سخنانِ‌شان را درست فهم نکرده است، استقبال میکند. ۴) از این که سخنانی که در موافقت با او گفته میشوند، خود، با یک‌دیگر ناسازگار باشند باکی ندارد. ۵) با به‌میان‌آمدنِ هر سخنِ بدیل و مخالف با سخنِ خود مشوّش و آشفته میشود.
Parvane
سخنی حرفِ‌مفت است که گوینده‌یِ آن لااقلّ یکی از این ویژگیها را داشته باشد: ۱) به قبولِ سخن‌اش از سویِ مخاطبان بسی بیشتر از فهمِ سخن‌اش از سویِ آنان اهمّیّت میدهد. به عبارتِ دیگر، اهتمام‌اش عمدتاً معطوفِ آن است که سخن‌اش را قبول کنند، خواه فهم‌اش کرده باشند و خواه نکرده باشند.
Parvane
۶) رجوعِ دل‌بخواهانه و خودسرانه به مجموعه‌یِ امثال‌وحِکَم و اشعار و کلماتِ قصار طرزِتهیّه‌یِ دیگرِ حرفِ‌مفت این است که، به وقتِ اضطرار و به قدرِ رفعِ حاجت، به "گنجینهٔ ضرب‌المثلها، سخنانِ حکمت‌آمیز، کلماتِ قصار، مصراعها و ابیاتِ شعری، و ...، خلاصه، آن چه در نزدِ مخاطبان از حجّیّت و اعتبار برخوردار است رجوع کنیم و از میانِ آنها چیزی را که خوش‌آیند و مطبوعِ طبعِ ما است برگزینیم و آن را مبنا یا شاهدِ سخنِ خود بگیریم و از آن سلاح و سپر بسازیم و با آن هم به مخالفانِ خود حمله کنیم و هم از خود دفاع؛ تو گویی هر چه در این "گنجینه" است به مقامِ اثبات یا تأییدِ عینی و همگانی رسیده است و تو گویی هر چه در این "گنجینه" است نقیض و/یا ضدّ و/یا معارض‌اش نیز در همین "گنجینه" نیست.
Parvane
۵) تعمیمِ شتاب‌زده طرزِتهیّه‌یِ دیگرِ حرفِ‌مفت این است که حکمی را که در خصوصِ یک یا دو یا چند مصداق از مصادیقِ یک مفهوم صادق است به همه‌یِ مصادیقِ آن مفهوم تسرّی دهیم و، از این طریق، به حکمی عامّ دست یابیم که چیزی جز حرفِ‌مفت نیست. چون یک یا دو یا چند سفیدپوست یا زن یا فرانسوی یا پیرمرد یا روستایی یا دولت‌مرد یا یهودی یا ... ویژگیی داشته‌اند دست به تعمیمِ شتاب‌زده بزنیم و آن ویژگی را به همه‌یِ سفیدپوستان یا زنان یا فرانسویان یا پیرمردان یا روستاییان یا دولت‌مردان یا یهودیان یا ... نسبت دهیم.
Parvane
هر چه را که خوش دارند که باشد اعلام میکنند که هست؛ گویی که جهانِ هستی منتظر ایستاده است که اینان از چیزی خوشِ‌شان بیاید تا آن را احضار کند. بخشی عظیم از حرفهایِ مفتِ ما آرزوهایِ ما اند که در هیأتِ مبدّل ظاهر شده‌اند.
Parvane
همه‌یِ ما، بحقّ، گاهی، میگوییم: "خوش‌ام میآید که ..." یا "لذّت میبرم از این که ..." یا "راضی ام که ..." یا "خشنود میشوم از این که ..." یا "آرزو دارم که ...". تا این جایِ کار عیب‌وایرادای ندارد. امّا، اگر متعلَّقِ خوش‌آیند یا التذاذ یا رضایت یا خشنودی یا آرزویِ خود را، فقط بدین جهت که متعلّقِ یک حالتِ ذهنیِ مطلوبِ‌مان است، موجود قلم‌داد کنیم، مرتکبِ مغالطه‌یِ آرزواندیشی (wishful thinking) شده‌ایم.
Parvane
عاملِ اجتماعیِ سوم سیطره‌یِ کمّیّت بر کیفیّت در مقامِ ارزش‌گذاریِ انسانها است. ناگفته پیداست که مادام که در مقامِ ترجیحِ کسی بر دیگری به کمّیّت و تعدادِ کتابها، رسائل، مقالات، درس‌گفتارها، سخن‌رانی‌ها، مصاحبه‌ها، گفت‌وگوها، مناظره‌ها، و میزِگردِهایِ او استناد شود و به این نکته التفات نشود که کیفیّتِ مطالبِ نوشته و گفته‌یِ او در چه حدّی است افراد، برایِ ارتقاء در سلسله‌مراتبِ شغل و حرفه‌یِ فرهنگیِ خود، چاره‌ای جز افزایشِ تعدادِ آثارِ خود نمیبینند - افزایشی که، در بیشترِ موارد، جز با یاوه‌گویی و یاوه‌نویسی امکان‌پذیر نیست.
Parvane
اوّلین عاملِ فردی، که به باورهایِ حرفِ‌مفت‌زن ربط دارد، شکّاکیّت و لاادری‌گویی است. کسی که، به لحاظِ معرفت‌شناسی، شکّاک و لاادری‌گوی است بر این عقیده است که ما انسانها امکانِ دست‌رسیِ یقینی و قطعی به واقعیّاتِ عینیِ خارجی، یعنی امکانِ شناختِ ماهیّت و نحوه‌یِ وجودِ اشیاء و امور، را نداریم و، بنابراین، هر گونه تلاشِ حقّ‌طلبانه و بیغرضانه در جهتِ معرفت و فهمِ اشیاء و امور تلاشی مذبوحانه و محکوم به شکست و، در نتیجه، لغو و بیهوده است.
Parvane
مخاطبِ حرفِ‌مفت کیست؟ حرفِ‌مفت‌زن، بالطّبع، برایِ هر مخاطبی حرفِ‌مفت میزند؛ امّا، در دو موقعیّت برایِ حرفِ‌مفت‌زدن انگیزه‌مندتر است: یکی در آن جا که همراهیِ دیگران با او برای‌اش نفعِ چشم‌گیر و صَرفِ‌نظرناکردنی دارد؛ عرصه‌هایی مانندِ تبلیغات (propaganda) برایِ فروشِ کالا، مدیریّتِ یک سازمان یا مؤسّسه، سیاست و حکومت، و دین و مذهب عرصه‌هایی اند که در آنها جلبِ مشتری اهمّیّتِ بسیار دارد و، به همین جهت، در آنها بیشترین حرفهایِ مفت زده میشوند. دیگری در آن جا که مخاطبان قدرتِ تشخیصِ حرفِ‌مفت را ندارند، مانندِ عرصه‌هایی که مخاطبان در آنها بی‌اطّلاع یا کم‌اطّلاع اند.
Parvane
ناگفته پیدا است که فقدان هر گونه ارتباط معنادار میان عقاید شخص با ادراکش از واقعیّت قضیّه را جدّی‌تر خواهد کرد
Parvane
هر گاه اوضاع‌واحوال مستلزمِ این باشند که کسی حرف بزند بی آن که بداند دارد دربارهٔ چه حرف می‌زند، گریز و گزیری از حرف‌مفت نیست. بدین سان، تولید حرف‌مفت رونق می‌گیرد
Parvane
آگوستین قدّیس در رسالهٔ "دروغ‌گویی" هشت نوع دروغ را از هم تمیز می‌دهد، که بر طبق نیّت یا توجیه خاصّی که دروغ بر پایهٔ آن گفته می‌شود دسته‌بندی شده‌اند. هفت نوع از این هشت نوع دروغ تنها به این سبب گفته می‌شوند که فرض گویندگان‌شان این است که ابزارهایی ضروری برای هدفی متمایز از صِرف خلق عقایدی کاذب اند.
Parvane
پیامدهای گیرافتادن برای دروغ‌گو عموماً وخیم‌تر از حرف‌مفت‌زن است. در واقع، ما انسان‌ها معمولاً حرف‌مفت را بیش از دروغ تحمّل می‌کنیم، شاید به این سبب که معمولاً آن را کم‌تر توهین شخصی تلقی می‌کنیم. احتمالاً می‌کوشیم تا خودمان را از معرض حرف‌مفت دور کنیم، امّا به احتمال بیش‌تر با شانه‌بالاانداختنی حاکی از بی‌قراری و کلافگی این کار را می‌کنیم، نه با احساس خشونت یا خشمی که غالباً دروغ در ما برمی‌انگیزد.
Parvane
در رمان داستان کثیف، به قلمِ اِریک اَمبلِر، شخصیّتی به نامِ آرتور اَبدِل سیمپسون به یاد نصیحتی می‌افتد که پدرش در کودکی به او کرده: با این که فقط هفت سالم بود که پدرم را کشتند، باز هم او و برخی از چیزهایی را که می‌گفت خیلی خوب به خاطر دارم ... . یکی از اوّلین چیزهایی که یادم داد این بود که: “Never tell a lie when you can bullshit your way through.” (هیچ وقت دروغ نگو، وقتی که می‌توانی کارت را با حرف‌مفت‌زدن پیش ببری.)
Parvane

حجم

۶۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

حجم

۶۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
۶۳,۰۰۰
۱۰%
تومان