بریدههایی از کتاب در باب حرف مفت
نویسنده:هری فرانکفورت
مترجم:محسن کرمی
ویراستار:مالک حسینی
انتشارات:نشر کرگدن
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۰از ۲۷ رأی
۳٫۰
(۲۷)
در واقع، حرفِمفت جملهای است (عموماً اخباری و گهگاه وصفالحالی) که گویندهاش اصلاً دغدغهیِ حقیقت، و صدق یا کذباش، را ندارد، بل، فقط در صدد است که دیگری را متقاعد کند.
این که گویندهیِ حرفِمفت اصلاً دغدغهیِ حقیقت، و صدق یا کذبِ سخناش، را ندارد راهِ او را هم از راهِ راستگویان جدا میکند و هم از راهِ دروغگویان.
1258580
نمونههای بارزی از حرفمفت ناشی از این اعتقاد رایج اند که مسئولیّت شهروند در یک نظامِ مردمسالار است که دربارهٔ هر چیزی، یا دستکم هر چیزی که به ادارهٔ امور کشورش ربط دارد، عقیدهای داشته باشد.
Payam
راقمِ این سطور امیدوار است که، در مقامِ مذمّتِ حرفِمفت، خود حرفِمفت نزده باشد.
Juror #8
یادداشت دبیرمجموعه
فکورترین انسانها اعتقاد داشتهاند که انسان بودن انسان به فکر است و انسان هرچه زندگی را بیشتر به فکر کردن بگذراند بهرهٔ بیشتری از انسان بودن دارد و هرچه کمتر و کمتر به این فعالیت شریف مشغول باشد به دیگر
کاربر ۲۱۰۷۱۱۵
برایِ جلوگیری از رواج و شیوعِ حرفِمفت چه باید کرد؟ نخستین و مهمّترین و مؤثّرترین کار، البتّه، این است که خود حرفِمفت نزنیم.
Parvane
هنگامی که گفتهای را باد هوا توصیف میکنیم، مرادمان این است که آن چه از دهان گوینده بیرون میآید فقط باد هوا است؛ دمِ صرف است. سخن گوینده تهی است، بی هیچ مایه یا محتوایی.
Parvane
حرفِمفتزن دغدغهیِ صدق و کذبِ سخنِ خود را ندارد. نه، مانندِ راستگویان، با صدق و حقیقت عقدِ اخوّت بسته است و نه، مانندِ دروغگویان، با کذب و خطا. فقط عاشقِ متقاعدکردنِ دیگران و همراهکردنِ آنان با خوداش است.
Payam
در یک کلام، قصد حرفمفتزن خودنمایی و جلوهفروشی است؛ میخواهد خود را در نظر مخاطبان بزرگتر و مهمّتر از آن چه هست جلوه دهد.
Parvane
تعریفِ مفهومیِ حرفِمفت عبارت است از: جملهای که گویندهاش اصلاً دغدغهیِ حقیقت، و صدق و کذباش، را ندارد، بل، فقط در صدد است که دیگری را متقاعد کند.
Juror #8
ما انسانها معمولاً حرفمفت را بیش از دروغ تحمّل میکنیم، شاید به این سبب که معمولاً آن را کمتر توهین شخصی تلقی میکنیم. احتمالاً میکوشیم تا خودمان را از معرض حرفمفت دور کنیم، امّا به احتمال بیشتر با شانهبالاانداختنی حاکی از بیقراری و کلافگی این کار را میکنیم، نه با احساس خشونت یا خشمی که غالباً دروغ در ما برمیانگیزد.
Juror #8
قلمرو تبلیغات و روابط عمومی، و قلمرو سیاست، که امروزه به نحو وثیقی با یکدیگر مرتبط اند، پر از نمونههایی آنچنان تمامعیار از حرفمفت اند که میتوانند در زمرهٔ مثالهای اعلای غیرقابلمناقشه و کلاسیک این مفهوم باشند.
Juror #8
تعریفِ مفهومیِ حرفِمفت عبارت است از: جملهای که گویندهاش اصلاً دغدغهیِ حقیقت، و صدق و کذباش، را ندارد، بل، فقط در صدد است که دیگری را متقاعد کند.
Juror #8
دشمنانِ حقیقت و عدالت، برایِ پیشبردِ مقاصدِشان، به پشتیبانیِ فریبگاری و خشونت سخت مستظَهر اند: فریبگاری برایِ کسانی که، به علّتِ فقدان یا قصورِ معرفت، فهم، و حکمتِشان، استعدادِ فریبخوردن دارند، و خشونت برایِ کسانی که فریب نمیخورند. وظیفهیِ اخلاقیِ هر دوستدارِ حقیقت و عدالت ایستادگی در برابرِ هر گونه فریبگاری و خشونت است. با شناختن، شناساندن، و رسواساختنِ حرفهایِ مفت گامی اساسی در راهِ مقابله با فریبگاری برداریم و لااقلّ یکی از دو سلاحِ دشمنانِ حقیقت و عدالت و، در واقع، انسانستیزان را بیاثر سازیم.
Juror #8
تمایزی هست میان شخصی که دروغ میگوید و شخصی که دروغگو است. اوّلی آدمی است که با اکراه دروغ میگوید، حال آن که دومی عاشق این است که دروغ بگوید و وقتش را به تفریحِ دروغگویی بگذراند ... . دروغگو از دروغگویی لذّت میبرد و از نفس کذب به وجد میآید.
Juror #8
پس، حرفِمفتزن فقط به یک حقیقت اعتناء دارد و در راهِ کتماناش سخت کوشا است، و آن این که: "منِ حرفِمفتزن حقیقت را به هیچ میگیرم". و کتمانِ این حقیقت یگانه فریبگاریی است که حرفِمفتزن به آن دست مییازد؛ و، البتّه، بزرگترین فریبگاری هم هست.
نسرین نیکبخت
(حرفمفتزن) دغدغهٔ ارزشصدق سخن خود را ندارد.
Parvane
یکی از کارهایی که در مقابله با حرفِمفت باید کرد یادگیریِ عمیق و ممارستِ جدّیِ تفکّرِ نقدی و روشهایِ نقدِ اندیشهها است. عجیب است که ما، برایِ خریدِ چند کیلو عسل یا یک انگشتری، خود را محتاجِ علم به روشِ تشخیصِ عسل یا انگشتریِ تقلّبی از عسل یا انگشتریِ واقعی میدانیم، امّا، برایِ ردّ و قبولِ آراءونظرات، خود را نیازمندِ دانستنِ روشِ تشخیصِ سره از ناسرهیِ آراءونظرات نمیانگاریم.
مهدی
در مورد حرفمفتزن، همهٔ این شروط لغو میشوند: او نه جانب امر صادق را میگیرد و نه جانب امر کاذب را. مثل آدمِ صادق و آدمِ دروغگو نیست که امور واقع را در نظر داشته باشد؛ اصلاً کاری به امور واقع ندارد، مگر این که ربطی داشته باشند به دغدغهٔ درامانماندن از تبعات آن چه میگوید. هیچ پروای این را ندارد که چیزهایی که میگوید وصف درست واقعیّت هستند یا نه. به تناسب مقصودش، فقط دستچینشان میکند، یا این که جعلشان میکند.
Juror #8
امکان ندارد کسی دروغی بگوید بدون این که معتقد باشد که حقیقت امر را میداند. تولید حرفمفت مستلزمِ چنین اعتقادی نیست.
Juror #8
امری که حرفمفتزن دربارهٔ خودش پنهان میکند این است که ارزشصدق گزارههایی که بیان میکند در مرکز توجّهش قرار ندارد؛ آن چه قرار نیست ما بفهمیم این است که قصد او نه گزارشکردن حقیقت است و نه کتمانکردن آن. این به معنای آن نیست که سخنش تابعِ انگیزههای آنی هرجومرجطلبانه است، بل این است که انگیزهٔ راهنُما و ضبطومهارکنندهٔ سخنش ربطی به این امر ندارد که چیزهایی که دربارهشان سخن میگوید حقیقتاً از چه قرار اند.
Juror #8
حجم
۶۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۶۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۶۳,۰۰۰۱۰%
تومان