بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سقوط | صفحه ۲۷ | طاقچه
کتاب سقوط اثر آلبر کامو

بریده‌هایی از کتاب سقوط

نویسنده:آلبر کامو
انتشارات:انتشارات مجید
امتیاز:
۳.۵از ۸۴ رأی
۳٫۵
(۸۴)
آدم‌ها خوشبختی و موفقیت‌هایی را که نصیب‌تان می‌شود به شما نمی‌بخشند مگر این‌که آن‌ها را هم سهیم کنید.
hosein mousavi
آدم‌هایی هستند که اعتقاد مذهبی‌شان بر این پایه است که همهٔ توهین‌ها و آزارها را ببخشند و به‌راستی همین کار را هم می‌کنند، ولی هرگز از یاد نمی‌برند. اما من از آن قماش آدم‌ها نبودم که توهین‌ها را ببخشم، ولی سرانجام همیشه آن‌ها را فراموش می‌کردم
hosein mousavi
بین خودمان بماند، خدمت‌کردن با چهرهٔ خندان، به‌طور پرهیزناپذیری برای هر کسی خوشایند است. اما نباید برده‌داری را تأیید کنیم. کسی که نمی‌تواند از خدمت برده‌ها چشم بپوشد، بهتر نیست آن‌ها را انسان‌هایی آزاد بنامد؟ اول به‌خاطر مسایل اخلاقی و دوم برای پرهیز از نومیدکردن‌شان. ما جبران‌کردن خدمات‌شان را به این‌طرز به آن‌ها مدیونیم، این‌طور نیست؟ با این روش آن‌ها همیشه لبخند به‌لب خواهند داشت و ما هم آسودگی وجدان‌مان را حفظ خواهیم کرد.
hosein mousavi
دربارهٔ مردی با من حرف زدند که دوستش زندانی شده بود و او هر شب برای همدلی و ابراز همدردی با او که رفاه و آسایشش را گرفته بودند، در اتاقش روی زمین می‌خوابید؛ چه کسی، چه کسی آقای عزیز، به‌خاطر ما روی زمین خواهد خوابید؟
hosein mousavi
ما بچه‌های نیمهٔ قرن نیازی به توضیح و تفسیر نداریم تا پی ببریم این اردوگاه‌ها چه‌گونه جاهایی بوده‌اند. صدوپنجاه سال پیش فکر و ذکر مردم جنگل‌ها و دریاچه‌ها و دل‌سوزاندن به‌حال آن‌ها بود. امروزه ما دربارهٔ زندان‌ها غزل می‌سراییم.
Mohammad Hassan Hajivandi
بی‌تفاوتی که آن‌همه در من جا خوش کرده بود دیگر سد و مانعی سرراهش نمی‌یافت و بر انبوه‌بودن تاروپود خود می‌افزود. از تأثر و هیجان دیگر خبری نبود! خلق‌وخویی بی‌اعتنا داشتم، یا به‌کلی بی‌خلق‌وخو. ریه‌های مبتلا به سل با خشک‌شدن شفا می‌یابند و دارندهٔ خوشبخت‌شان را رفته‌رفته خفه می‌کنند. من هم به‌همین‌ترتیب با مداواشدن به‌آرامی می‌مردم.
Mohammad Hassan Hajivandi

حجم

۱۱۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۱۱۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۲۶
۲۷
صفحه بعد