بریدههایی از کتاب سقوط
۳٫۴
(۸۶)
خدا نیازی به خلق گناهان یا تنبیه ندارد. خود همنوعانمان برای این کار کافیاند، ما هم کمکشان میکنیم.
AλI
باور کنید آقا، هیچ کاری، هرقدر هم عجیب باشد، ناممکن نیست. من آدم پاکدلی را میشناختم که به هیچچیز بدگمان نبود. آدمی بود صلحطلب، آزادیخواه، هم آدمها و هم حیوانها را به یک اندازه دوست داشت. آدمی فرهیخته با روحی پاک، در این تردیدی نیست. خب، طی یکی از آخرین جنگهای مذهبی در اروپا، رفت در یکی از روستاها ساکن شد. روی سردر خانهاش نوشته بود: «اهل هرکجا که باشید و از هر جا که آمدهاید، قدمتان روی چشم، بفرمایید تو.» بهنظر شما چه کسی به این دعوت پاسخ گفت؟ چریکهایی انگار خانهٔ خودشان باشد، رفتند تو و دل و رودهاش را بیرون کشیدند.
Mamadovsky
متأسفانه ما آدمها هرچه زمان میگذرد، هرچه دانش و فنآوری پیشرفت میکند، آزمندتر و قدرتطلبتر میشویم و بهنام انساندوستی، به آدمها و به خودمان خیانت میکنیم.
جلال مهدی پورحدیقه
اصل این است که آدم بتواند اجازهٔ هر کاری را به خودش بدهد، بتواند گهگاه و بهصدای بلند به بیلیاقتی و ناشایستگیاش اعتراف کند. من بار دیگر و اینبار بدون خندیدن، همهکاری را برای خودم مجاز میشمارم. روش زندگیام را عوض نکردهام، به دوستداشتن خودم و بهرهبردن از دیگران ادامه میدهم، فقط اعتراف به خطاهایم بهمن اجازه میدهد آنها را بهطرزی سبکتر ازسر بگیرم و دوبار بیشتر لذت ببرم. ابتدا از سرشتم و سپس از پشیمانیای دلپذیر.
Hamid_R_khani
مرگ فردی است و بردگی دستهجمعی. دیگران هم همزمان مانند ما حساب و کتابی برای خودشان دارند، اهمیت موضوع هم در همین است. سرانجام همه گرد هم میآیند و یکپارچه میشوند، اما زانو به زمین زده و سربهزیر افکنده.
Hamid_R_khani
نمیدانستم که آزادی یک پاداش نیست و نه اعطای مدالی در جشنی با شادخواری. نه حتا یک هدیه، یا جعبهٔ شکلاتی برای لذت چشایی را بهشما بخشیدن. آه، نه، برعکس گونهای جبر کاری است، یک دو استقامت که در تنهایی کامل و با بیشترین فرسایش و خستگی انجام میشود. نه شرابی در کار است، نه دوستانی که مهربانانه نگاهتان کنند و محتوی جامشان را بهسلامتی شما بنوشند. در تالاری غمانگیز، در جایگاه متهمان، دربرابر داوران و دربرابر خودتان برای تصمیمگیری، یا دربرابر قضاوت دیگران تنها هستید. در پایانِ هر آزادی، حکمی صادر شده؛ بههمین دلیل است که آزادی برای حملکردن بسیار سنگین است، بهویژه هنگامیکه آدم در آتش تب میسوزد، یا رنج میبرد و یا هیچکس را دوست ندارد.
Hamid_R_khani
راستگو باشید، اما به بهترین وجهی که ممکن است دروغ تحویلشان بدهید. به این ترتیب هم به علاقهٔ فراوانشان پاسخ میدهید و هم محبتتان را بهشیوهای دوگانه به آنها ثابت میکنید.
Hamid_R_khani
هیچ آدمی در لذتبردنهایش ریاکار نیست.
Hamid_R_khani
از ابراز انزجار آدمها از گداییکردنم لذت میبردم.
Hamid_R_khani
این موضوع چنان حقیقت دارد که ما راز دلمان را کمتر با آنهایی که از خودمان بهتر هستند در میان میگذاریم و بیشتر از همنشینی با آنها میگریزیم. خیلی وقتها برعکس با کسانی درددل میکنیم که شبیه خودمان هستند و همان نقطهضعفهای ما را دارند. بنابراین نه در اصلاح خودمان میکوشیم و نه میخواهیم آدم بهتری بشویم: چون دراینصورت باید به ناتوانیمان اعتراف کنیم.
hosein mousavi
حجم
۱۱۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۱۱۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰۵۰%
تومان