مشکل بزرگ زندگی، دانستن این امر است که چگونه باید با آدمها کنار آمد.
پویا پانا
«این عربها روبنده روی صورت دخترهاشان میگذارند. آه! هنوز متمدن نشدهاند.»
پویا پانا
«آدم روی زمین چه کاره است؟ مدام میجنبد و باز هم میجنبد.»
پویا پانا
در سینما. زن که اهل اوران است کنار شوهرش نشسته و به خاطر تیرهروزیهای قهرمان داستان به شدت میگرید. شوهر از او خواهش میکند دست از گریستن بردارد. زن میگوید: «ولم کن، بگذار از این موقعیت برای گریهکردن استفاده کنم.»
پویا پانا
آه! بهخوبی میدانم. عیب و ایرادهایی وجود دارند که آدم هرگز به آنها اعتراف نمیکند.
پویا پانا
بیگناهی یک فرد هماهنگ شدن مطلق با جهانی است که در آن زندگی میکند.
مثال: بیگناهی گرگ.
بیگناه کسی است که توضیحی نمیدهد.
پویا پانا
نمیدانم جز این تنهابودن خودم با خودم، چه چیز بهتری را میتوانم آرزو کنم. اکنون آرزوی خوشبخت بودن را ندارم، اما فقط میخواهم آگاه باشم.
rain_88
روزهایی هستند که دنیا دروغ میگوید و روزهایی که راست. امشب راست میگویدــ و با چه پافشاری و چه زیبایی غمانگیزی.
فی. ا
فرودستی و عظمت این دنیا: هیچ حقیقتی را ارایه نمیدهد، مگر عشقها را.
پوچی فرمانروا است و عشق نجاتدهنده.
پورآزاد
عجیب است: عدم امکان تنهابودن و عدم امکان تنها نبودن. آدم هر دو را میپذیرد. دوتایی با هم سودمندند.
kian
آدم نومید میهن ندارد.
پویا پانا
«خوشحالم که در این دنیا چیزی مانند گور وجود دارد» (کئات).
پویا پانا
و زندگی چیزی نیست جز شکنجهٔ طولانی زاییدن.
پویا پانا
«ما در حقیقت فقط چند ساعتی از عمرمان را زندگی میکنیم...»
پویا پانا
کسی که ارزشی را بسیار دوست دارد، همزمان دشمن آزادی است.
پویا پانا
کسانی که زیادی عدالت را دوست دارند، حق عاشق بودن را ندارند.
پویا پانا
کمونیسم پیامد منطقی مسیحیت است.
پویا پانا
هیچ چیزی را بر پایهٔ عشق نمیتوان بنیاد گذاشت: عشق گریز است، گسیختگی است، لحظههای شگفتیانگیز است یا سقوطی بیتأخیر.
پویا پانا
آیا میتوان کشوری را مانند یک زن دوست داشت؟
پویا پانا
عشق شادی گذشتهام و رنج امروزم است.
پویا پانا