بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اعتقاد بدون تعصب | صفحه ۵ | طاقچه
۳٫۸
(۵۲)
تکثرزایی الزاما به تغییر چیستی دین نمی‌انجامد بلکه احتمالاً چگونگی دین‌ورزی را تغییر می‌دهد.
محمد
باورهای دینی (مثل طبقه‌بندی‌های شناختی و هنجاری دیگر) از یک جهان‌بینی به جهان‌بینی دیگر «ترجمه» می‌شوند. واضح است که آنها در این فرایند ترجمه تغییر می‌کنند.
محمد
نیچه فکر می‌کرد که در آستانه عصر الحاد ایستاده است. اما هم‌اکنون به نظر می‌رسد قرن بیست‌ویکم، عصر چندخدایی است. انگار خدایان بی‌شمار دوران باستان اکنون به قصد انتقام بازگشته‌اند.
محمد
مجازات اعدام باید لغو شود زیرا این نوع مجازات فی‌نفسه نقض آشکار کرامت انسانی است.
محمدرضا
قدرت فسادآور است و برای همین است که حرامزادگان اغلب ریاست حکومت‌ها را بر عهده می‌گیرند. دموکراسی این روند را تغییر نمی‌دهد اما این اطمینان را ایجاد می‌کند که می‌توان حرامزادگان را گاه و بی‌گاه سرنگون کرد و برای کارهایی که آنها هنگام حضور در رأس قدرت قادرند انجام دهند، محدودیت ایجاد کرد.
محمدرضا
افراد متعصب به‌ندرت بذله‌گو هستند. در واقع، آنها طنز را تهدیدی برای یقین‌های خودشان می‌دانند. طنز عموما از یک سو قطعیت را به سخره می‌گیرد و از سوی دیگر پشتیبان کسانی است که با افراد متعصب مخالفند. برای همین است که بازار جوک عمدتا در شرایط سرکوب سیاسی گرم می‌شود.
محمدرضا
در طول جنگ جهانی دوم، گروهی از یهودیان از گاندی پرسیدند آیا او مطلقا با هر نوع مقاومت خشن در برابر هیتلر مخالف است؟ گاندی در پاسخ گفت، بله. آنها سپس پرسیدند، حتی اگر همه آنها کشته شوند؟ گاندی گفت، در آن صورت شما می‌توانید با علم به برتری اخلاقی‌تان بمیرید. اگر یهودیان این استدلال را می‌پذیرفتند، صرفا احمق بودند. اما این استدلال گاندی حاکی از بی‌مسئولیتیِ نهفته در ایدئولوژی عدم خشونت اوست.
محمدرضا
هر قاضی وقتی حکمی را صادر می‌کند ــ نه فقط حکم مرگ (جایی که چنین عمل وحشیانه‌ای هنوز رایج است) بلکه هر حکم دیگری‌ــ به روشی مشابه می‌تواند منکر عاملیت خودش شود: «من این حکم را صادر نمی‌کنم. قانون این کار را می‌کند. من صرفا ابزار قانون هستم.» برای مثال، «من حکم توقیف خانه شما را صادر می‌کنم. اما من مسئول ریختن اسباب و اثاثیه شما در خیابان نیستم، زیرا من این کار را نمی‌کنم. من فقط ابزار قانون هستم.» کسانی ممکن است بگویند که نظم اجتماعی و قطعا هر نظام قانونی بدون این نوع «مسئولیت محدودِ» افرادی مثل قضات، که نقش‌های خاصی را در یک نظم اجتماعی ایفا می‌کنند، غیرممکن است. اما این استدلال تغییری در این واقعیت نمی‌دهد که مسئولیت محدود در این مورد صرفا دروغی بزرگ است.
محمدرضا
جنبش‌های توده‌ای ــ مثل جنبش‌های دینی، انقلابی‌ـ اجتماعی و ملی‌گرایانه‌ــ با وجود داشتن ایدئولوژی‌های بسیار متفاوت، یک ویژگی مشترک دارند که به آنها شباهتی خانوادگی می‌بخشد: آنها مردمی را پرورش می‌دهند و بعد همین مردم این جنبش‌ها را به پیش می‌رانند، که در بالاترین درجه حاضرند حتی جان خودشان را برای آرمانشان بدهند. مردمی که به دنبال کنش جمعی هستند؛ مردمی که از تعصب، نفرت و عدم تسامح نیرو می‌گیرند. این جنبش‌های توده‌ای صرف‌نظر از آموزه‌هایی که ترویج می‌کنند و برنامه‌هایی که ارائه می‌کنند، در یک ذهنیت مشترکند ــ ذهنیت متعصبِ مؤمن حقیقی.
محمدرضا
توتالیتاریسم در شرایط مدرن غیرممکن است. توتالیتاریسم ممکن است ــ اما فقط با هزینه‌ای گزاف برای جامعه. زیرا جامعه باید خودش را از جهان خارج نه‌تنها به‌لحاظ فرهنگی بلکه از نظر اقتصادی هم کنار بکشد و این مصائب فراوانی به همراه خواهد داشت. امروزه، کره شمالی بهترین مثال در این زمینه است. این کشور مثال مناسبی برای یک مورد دیگر هم هست ــ بی‌تفاوتی نخبگان حاکم نسبت به شرایط فلاکت‌باری که بیشتر اتباع این کشور مجبور به زندگی در آن هستند. اما حتی اگر انزوای کامل نیز مقدور باشد ــ بدبختی به کنارــ چنین رژیمی احتمالاً پایدار نخواهد بود.
محمدرضا
دولت خودکامه مخالفان سیاسی را برنمی‌تابد، اما مردم را کم‌وبیش تا زمانی که با رژیم همراه باشند، به حال خودشان رها می‌کند. در مقابل، دولت توتالیتر در پی نظارت بر همه ابعاد زندگی اجتماعی است. صرف پرهیز از مخالفت سیاسی کافی نیست، بلکه باید با شور و حرارت در هر فعالیتی که رژیم برپا می‌کند، شرکت کرد.
محمدرضا
«افراد متعصب بیش از کسانی که روزانه با چالش‌های نسبیت سروکله می‌زنند، آرامش دارند و کمتر از آنها عذاب می‌کشند. اما این آرامش، هزینه‌ای دارد. یک مفهوم سارتری دیگر این هزینه را به‌خوبی توصیف می‌کند ــ مفهوم «بی‌صداقتی» . یعنی تظاهر به اینکه چیزی که فرد انتخاب کردهدر واقع انتخاب نبوده بلکه ضرورتی بوده که بر او تحمیل شده است.
محمدرضا
چیزی که «شناخت» نامیده می‌شود، همواره (همان‌طور که نیچه مدعی بود) ابزاری در مبارزه برای کسب قدرت است. دعوی شناخت بی‌غرضانه باید کنار گذاشته شود. بیرون از دایره منافع قدرت، هیچ واقعیتِ عینی وجود ندارد. مفهوم عینیت، توهمی بیش نیست و در واقع خودش هم از طریق منافع خاص قدرت تعیین می‌شود.
نون صات
به شکل تناقض‌آمیزی در این رویکرد افراطی نیز تردید سرکوب می‌شود ــ یعنی تردید درباره این‌که آیا اساسا حقیقت الزام‌آوری وجود دارد یا نه. معلوم می‌شود که حتی نظریه‌پردازان پست‌مدرن هم می‌توانند کاملاً متعصب باشند.
مهدی
تفاوت بین پیش‌نما و پس‌نما را می‌توان به‌طور خلاصه چنین توصیف کرد: رفتار پس‌نما رفتاری است که به صورت خودکار بدون تفکر زیاد انجام می‌گیرد. فرد صرفا از برنامه‌هایی که برای او تعیین شده، پیروی می‌کند. در مقابل، رفتار پیش‌نما مستلزم تفکر است: باید از این راه رفت یا آن راه؟ توازن بین پیش‌نما و پس‌نما تا حد زیادی تحت تأثیر مدرنیزاسیون قرار گرفته است: گسترش دایره انتخاب که در صفحات قبل ذکر شد، به نوبه خود منجر به گسترش تفکر شده است. هلموت شِلسکی، جامعه‌شناس آلمانی، که کمتر از یک دهه بعد از گلن به دنیا آمد، این واقعیت را تفکر دائمی نامیده است. تفکردائمی را می‌توان امروزه هم در سطح فردی و هم اجتماعی مشاهده کرد. افراد چنین تربیت می‌شوند که مدام بپرسند کیستند و چطور باید زندگی کنند و مجموعه‌ای عظیم از سازمان‌های درمانی نیز برای کمک به آنها در اجرای این وظیفه مهم آماده خدمت هستند. در سطح اجتماعی، نظام آموزشی، رسانه‌ها و مجموعه‌ای از «اتاق‌های فکر» (چه اسم مناسبی) همین سؤالات را درباره کل جامعه می‌پرسند: ما کیستیم؟ به کجا می‌رویم؟ به کجا باید برویم؟ می‌توان بی‌اغراق گفت، مدرنیته از ازدیاد آگاهی رنج می‌برد.
مهدی
دیوارهای افتراق اجتماعی بسیار بلند بود.
نون صات
برای همین است که بازار جوک عمدتا در شرایط سرکوب سیاسی گرم می‌شود. اتحاد شوروی و اقمارش بستری مناسب برای انبوه جوک‌هایی بودند که هم رژیم‌های مختلف کمونیست را به سخره می‌گرفتند و هم حامی مخالفین این رژیم‌ها بودند.
محسن
روبرت موزیل داستان‌نویس اتریشی قرن بیستم، جایی با همان زبان طنزآمیز آثارش گفته: «صدای حقیقت، ته‌مایه‌ای مشکوک دارد.»
محسن
از نظر «اهل» خرده‌فرهنگ، جهان از بدو پیدایش دچار یک انشقاق فاحش بوده است ــ کسانی که در داخل خرده‌فرهنگ هستند و در پرتو حقیقت زندگی می‌کنند و کسانی که در خارج آن قرار دارند و در ظلمت جهل زندگی می‌کنند.
محسن
ایمان نوعی شرط‌بندی است که باختی در آن وجود ندارد. اگر دین برحق باشد، می‌توان در آخرت با افتخار از ایمان خود دفاع کرد؛ اگر هم درست نباشد و آخرتی در کار نباشد، شخص هرگز این موضوع را نخواهد دانست.
مروارید ابراهیمیان

حجم

۱۶۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۲۲ صفحه

حجم

۱۶۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۲۲ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان