بریدههایی از کتاب قوانین طبیعت انسان
۴٫۱
(۸۹)
یکی از ویژگیهای راکفلر این بود که همواره راهبردهایی برای ایجاد حس ناشکیبایی و شتاب در رقیب به کار میگرفت. برای مثال، کلارک فقط یک روز فرصت داشت تا به مزایده فکر کند. صاحبان پالایشگاه در طول چند ماه چنان فشار سنگینی متحمل شدند که ناگزیر تسلیم شدن در برابر راکفلر را برگزیدند. اسکات و بنسون نیز فقط دو گزینه پیش رو داشتند: شتاب در فعالیتهایشان علیه راکفلر یا از دست دادن پول فراوان! همین شتابزدگی موجب شد هیجانزده عمل کنند.
به یاد داشته باشید: راکفلر نمایانگر فردی است که در حوزهٔ کاری خود قطعاً با چنین شخصیتی روبهرو خواهید شد. میتوانیم این فرد را متجاوز خبره یا ماهر بنامیم. متجاوزان ناکاربلد زود از کوره در میروند. کافی است فردی آنها را دست بیندازد یا به آنها بیحرمتی کند تا از شدت عصبانیت منفجر شوند. آنها قدرت کنترل بر خویش را ندارند و در زندگی به موقعیتهای بالا دست نمییابند و اگر هم برای مدتی کوتاه به جایی برسند، ناگزیر قلدری میکنند؛ اما متجاوزان ماهر زیرکترند.
1984
از آدم زخمخورده نمیپرسم چه حالی دارد... خودم را یک زخمخورده میبینم.
والت ویتمن
Nova
اولین وظیفهٔ شما این است که به هیجاناتی که دائم بر ایدهها و تصمیمهایتان سایه میافکنند، بیندیشید. یاد بگیرید که خودتان را زیر سؤال ببرید: چرا خشم یا بیزاری؟ این نیاز بیپایان به توجه از کجا میآید؟ تحت چه شرایطی هیجانات شما دست از سرتان برخواهند داشت؟ باید یاد بگیرید که به جای واکنش نشان دادن به رفتارهای دیگران به خودتان بیندیشید. هیجانات و احساسات ذهن ما را محدود میکنند و موجب میشوند بر یک یا دو ایدهای تمرکز کنیم که تمنای آنی ما برای قدرت یا توجه را پاسخ میدهند، اما در طولانیمدت نتیجهٔ معکوس دارند.
احسان رضاپور
همانطورکه آبراهام لینکلن میگوید: «من آن مرد را دوست ندارم، پس باید او را بهتر بشناسم.»
Nova
ایمان آوردن به احساسات به معنای تبعیت بیشتر از پدربزرگ و مادربزرگ و نیاکان است تا روی آوردن به خدایی که درون همهٔ ما حضور دارد و چیزی جز قوهٔ استدلال و تجربههایمان نیست.
فردریش نیچه
Nova
رویکرد او در این موارد این بود که تصور کند هر شخص فارغ از پیچیدگیهایش دلیلی برای رفتارهایش دارد، او در این رفتارها منطقی را مییافت تا رفتار آن فرد را توجیه کند. نتیجه این شد که فهمید آنها نیز به روش خودشان به دنبال رسیدن به دستاوردند، اما غیرمعقول عمل میکنند.
Nova
ما تمایل داریم رفتارمان را بسیار آگاهانه و از روی اراده بدانیم. تصور اینکه ما همیشه کنترل تمام رفتارهایمان را نداریم، شاید ترسناک باشد، اما این یک واقعیت است. ما تابع نیروهایی هستیم که در اعماق وجودمان است و همین نیروها رفتار ما را پایینتر از سطح آگاهی ما هدایت میکنند. ما نتایج یعنی افکار، حالات و اقدامات را میبینیم، اما دسترسی آگاهانهٔ کمی به چیزهایی داریم که هیجانات ما را به حرکت درمیآورد و ما را به رفتاری خاص وادار میکند.
Nova
اگر با ویژگی خاصی مانند حماقت یا رذالت مواجه شدید، مراقب باشید که رنجیدهخاطر نشوید و خودتان را آزار ندهید، بلکه آن را فرصتی برای افزایش دانش خود در نظر بگیرید. آن را حقیقتی در بررسی ویژگیهای شخصیت انسانی بدانید. نگرش شما نسبت به این موضوع باید نگرش معدنشناسی باشد که در پی ریزترین خصوصیات یک مادهٔ معدنی است.
آرتور شوپنهاور
Nova
به یاد داشته باشید: شما نیز مانند هر فرد دیگری باور دارید که منطقی هستید، اما اینطور نیست. منطقگرایی و عقلانیت نیرویی نیست که با آن زاده شده باشید، بلکه ویژگیای است که آن را باید از طریق آموزش و تمرین کسب کنید. صدای آتنا همان نیروی عظیم و برتری است که درون همهٔ شما حضور دارد، ظرفیتی که شاید در لحظات ناب آرامش و تمرکز تجربه کردهاید، همان ایدهٔ نابی که پس از تأمل و تعمق به سراغتان میآید.
احسان رضاپور
پریکلس خودش را طوری تربیت کرد که هرگز در لحظه واکنش نشان ندهد، هرگز تصمیمی را تحت نفوذ شدید هیجانات نگیرد. به جای اینها یاد گرفت که احساساتش را تحلیل کند. معمولاً وقتی دقیق به ناامنیهای درونی یا خشمهایش نگاه میکرد، به این نتیجه میرسید که آنها عاقلانه نیستند و وقتی بهخوبی بررسی میشوند، اعتبار خود را از دست میدهند.
احسان رضاپور
بسیار ساده است که نمیتوانیم به دیگران وابسته باشیم تا همواره برایمان اعتبار قائل شوند، اما باز هم برای توجه بیشتر دست و پا میزنیم.
Sajad Imen
خوشحالی در به دست آوردن نیست، بلکه در دنبال کردن است.
naomi
این اثر را یک ارزیابی بیرحمانه و صریح از گونههای انسانی بدانید که بهصراحت تشریح میکند ما چه کسی هستیم تا رفتارهای آگاهانهتری داشته باشیم.
mahdi
اولین وظیفهٔ شما این است که به هیجاناتی که دائم بر ایدهها و تصمیمهایتان سایه میافکنند، بیندیشید. یاد بگیرید که خودتان را زیر سؤال ببرید: چرا خشم یا بیزاری؟ این نیاز بیپایان به توجه از کجا میآید؟ تحت چه شرایطی هیجانات شما دست از سرتان برخواهند داشت؟ باید یاد بگیرید که به جای واکنش نشان دادن به رفتارهای دیگران به خودتان بیندیشید. هیجانات و احساسات ذهن ما را محدود میکنند و موجب میشوند بر یک یا دو ایدهای تمرکز کنیم که تمنای آنی ما برای قدرت یا توجه را پاسخ میدهند، اما در طولانیمدت نتیجهٔ معکوس دارند.
سهيل قهرمانی
به یاد داشته باشید: شما نیز مانند هر فرد دیگری باور دارید که منطقی هستید، اما اینطور نیست. منطقگرایی و عقلانیت نیرویی نیست که با آن زاده شده باشید، بلکه ویژگیای است که آن را باید از طریق آموزش و تمرین کسب کنید. صدای آتنا همان نیروی عظیم و برتری است که درون همهٔ شما حضور دارد، ظرفیتی که شاید در لحظات ناب آرامش و تمرکز تجربه کردهاید، همان ایدهٔ نابی که پس از تأمل و تعمق به سراغتان میآید. شما درحالحاضر با این نیرو در ارتباط نیستید، زیرا ذهنتان سرشار از هیجان و احساسات است. شما بهطور مداوم به چیزهایی که دیگران به خوردتان میدهند، واکنش نشان میدهید.
سهيل قهرمانی
شما دوست دارید خود را مسلط بر سرنوشت خود بدانید و آگاهانه تلاش میکنید روند زندگی را به بهترین شکل ممکن تحت کنترل داشته باشید؛ اما بهشدت ناآگاهید که هیجانات چقدر عمیق بر شما تسلط دارند. آنها شما را به سوی ایدههایی سوق میدهند که نفستان را آرام میکند. آنها موجب میشوند در پی شواهدی باشید تا به خودتان اثبات کنید خواستهها و باورهایتان درست است. هیجانات موجب میشوند شما بر اساس حالات فعلی خود همان چیزی را ببینید که میخواهید و این انفصال از حقیقت منشأ تمام تصمیمات بد و الگوهای منفی است که زندگی ما را شکار میکند.
احسان رضاپور
روح حقیقی یک گفتوگو این است که هوشمندی دیگران و نه ویژگیهای مثبت خودتان را به رخ بکشید؛ وقتی یک نفر از خودش و رفتارها و ویژگیهایش خشنود شود، قطعاً از شما نیز لذت خواهد برد. بیشتر مردم در پی این نیستند که کسی به آنها چیزی یاد دهد یا حتی آنها را سرگرم کند، بلکه تمایل دارند تحسین و تمجید شوند.
1984
به جای اینکه همواره در پی آخرین مدها باشیم و خواستههایمان را بر اساس آنچه برای دیگران جذاب است، تعریف کنیم، باید زمان خود را برای شناخت علایق و سلایق خویش بگذاریم، بهطوریکه نیاز واقعیمان را از خواستههایی که به خاطر تبلیغات و چشموهمچشمی در ما پدیدار شدهاند، تمییز دهیم.
زندگی کوتاه است و ما نیز انرژی محدودی داریم. کافی است اجازه دهیم حرص و طمع هدایتگر ما شود تا زمان خود را در دنبالهرویها و تغییرات بیهوده هدر دهیم. در همهٔ امور یک اصل را فراموش نکنید. مدام امید چیزی بهتر را در دل نداشته باشید و منتظر رسیدن شرایط بهتر نباشید، بلکه بیشترین و بهترین بهره را از آنچه دارید، ببرید.
1984
در سطح سیاسی، شاید دولت ما فاسد باشد و ما نیاز به یک تغییر اساسی مانند انقلاب داشته باشیم. در این انقلاب ما مدینهٔ فاضلهای را تجسم کردهایم که جایگزین جهان ناقص فعلیمان شود. ما به اکثریت انقلابهای تاریخ که نتیجهاش شرایط مشابه یا حتی بدتر بوده است، توجهی نداریم.
در تمام این موارد، اگر به افرادی که حسرت زندگی آنها را میخوریم، نزدیک شویم، برای مثال به آن خانوادهٔ شاد، به آن زن و مردی که دلمان را برده است، به آن شهروندانی که فکر میکنیم فرهنگی برتر از ما دارند، به آن شغل بهتر، به آن مدینهٔ فاضله، تازه متوجه این توهم خواهیم شد. اغلب وقتی بر اساس این تمناهای درونی رفتار میکنیم، ناامید میشویم، اما رفتارمان هیچ تغییری نمیکند. آن شیئی که از فاصلهٔ دور برق میزند، آن فرهنگی که هوش از سرمان برده است، آن برنامهٔ فوری پولدار شدن دوباره ما را اغوا میکند.
1984
اولین گام بهسوی منطقی شدن شناخت خردگریزی بنیادین است. دو عامل وجود دارد که این نبود عقلانیت را برایمان خوشایندتر هم میکند: هیچ کس حتی خردمندترین فرد نیز از تأثیر هیجانات بر ذهن مستثنا نیست و تا حدودی خردگریزی کارکرد ساختار مغزهای ماست و با ذات اولیهٔ ما در پردازش هیجانات در ارتباط است. غیرمنطقی بودن تا حدودی فراتر از کنترل ماست. برای شناخت این مسئله باید به تکامل هیجانات نگاهی بیندازیم.
papar
حجم
۸۸۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۵۶ صفحه
حجم
۸۸۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۵۶ صفحه
قیمت:
۱۱۹,۹۰۰
۳۵,۹۷۰۷۰%
تومان