بریده‌هایی از کتاب قوانین طبیعت انسان

آنچه مرا می‌ترساند، استراتژی دشمن نیست، بلکه اشتباهات خود ماست

میزان آگاهی ما نمایندهٔ این تفاوت است. افراد منطقی به‌سادگی گرایش‌های غیرعقلانی خود را می‌پذیرند و نیاز به هوشیاری را درک می‌کنند. ازسوی‌دیگر، افراد غیرمنطقی زمانی که ریشهٔ هیجانی تصمیم‌هایشان برایشان آشکار می‌شود، واکنش‌های تند نشان می‌دهند. آن‌ها توانایی خودآزمایی و یادگیری ندارند. همین اشتباهات آن‌ها را هر لحظه تدافعی‌تر می‌کند.

ازاین‌رو کمی آرام‌تر قدم برخواهید داشت، به قضاوت‌های اولیهٔ خود اعتماد نخواهید کرد و خود را تربیت می‌کنید تا هر آنچه را می‌بینید به‌خوبی تحلیل کنید.

ما هرگز به اندازهٔ اکنون غلام ذات انسانی و بالقوه‌های مخرب آن نبوده‌ایم. اگر این حقیقت را نادیده بگیریم، با آتش بازی کرده‌ایم.

باید به آنچه موعظه می‌کنیم، خودمان نیز عمل کنیم و حتی سخت‌تر از دیگران تلاش کنیم. منافع خود را در صورت لزوم فدا کنیم و هر گونه اشتباهی را بپذیریم و اصلاح کنیم.

باید به حال‌وهوای زیردستانمان حساس و در برابر شرایط آن‌ها پاسخگو باشیم و البته برای آن‌هایی که خودشیفته‌اند محدودیت‌هایی قائل شویم و در برابرشان قاطع و سرسخت باشیم. باید به آنچه موعظه می‌کنیم، خودمان نیز عمل کنیم و حتی سخت‌تر از دیگران تلاش کنیم. منافع خود را در صورت لزوم فدا کنیم و هر گونه اشتباهی را بپذیریم و اصلاح کنیم. اینجاست که می‌توانیم انتظار داشته باشیم اعضای گروه از ما پیروی کنند و خودشان را به اثبات برسانند.

باید از مردم اطراف خود هیچ انتظاری نداشته باشیم. حتی از افرادی که زیردستمان هستند نیز توقع خاصی نداشته باشیم. قرار نیست خودمان لم دهیم و همه چیز را از دیگران بخواهیم. باید فعال باشیم و از همه مهم‌تر برای گرفتن احترام و اعتبار آن‌ها تلاش کنیم. باید هر لحظه خودمان را اثبات کنیم. باید نشان دهیم که اولویت مهم ما خودمان نیستیم، بلکه رفاه و آسایش دیگران است.

محال است که گرایش‌ها و احساسات خود را درگیر تفکر نکنیم. افراد منطقی از این جریان آگاه‌اند و از طریق تلاش و کسب دانش می‌توانند تا حدودی هیجانات را از اندیشه‌ها دور کنند و از تأثیر مخالف آن بکاهند. افراد غیرمنطقی به سطحی از آگاهی نرسیده‌اند. آن‌ها بدون آنکه دقت نظر کافی داشته باشند و پیامدهای رفتارهایشان را بسنجند، شتاب‌زده دست به اقدام می‌زنند.

شما دوست دارید خود را مسلط بر سرنوشت خود بدانید و آگاهانه تلاش می‌کنید روند زندگی را به بهترین شکل ممکن تحت کنترل داشته باشید؛ اما به‌شدت ناآگاهید که هیجانات چقدر عمیق بر شما تسلط دارند. آن‌ها شما را به سوی ایده‌هایی سوق می‌دهند که نفستان را آرام می‌کند. آن‌ها موجب می‌شوند در پی شواهدی باشید تا به خودتان اثبات کنید خواسته‌ها و باورهایتان درست است. هیجانات موجب می‌شوند شما بر اساس حالات فعلی خود همان چیزی را ببینید که می‌خواهید و این انفصال از حقیقت منشأ تمام تصمیمات بد و الگوهای منفی است که زندگی ما را شکار می‌کند. منطق‌گرایی توانایی مقابله با تأثیرات هیجانی است و معنایش این است که به جای واکنش نشان دادن، بیندیشیم ذهن خود را نسبت به رویدادها باز کنیم و به احساسات صرف توجهی نکنیم.

ارتباط دائمی با رسانه‌های اجتماعی ما را در معرض شکل‌های جدیدی از تأثیرات هیجانی بصری قرار داده است. رسانه‌ها برای خلق آرامش در وجود ما تأسیس نشده‌اند. با حضور پررنگ و همیشگی آن‌ها، ما فضای ذهنی بسیار کمی برای عقب‌نشینی و تأمل داریم.

ما دسترسی هوشیارانه به منبع هیجانات و حالاتی که تولید می‌کنیم، نداریم. وقتی آن‌ها را حس می‌کنیم، تمام کاری که از دستمان برمی‌آید این است که آن هیجان را تفسیر و آن را به کلام تبدیل کنیم. اما بیشتر اوقات راه را اشتباه می‌رویم. ما به تفاسیری پناه می‌بریم که ساده‌اند و با حال ما متناسب‌اند. یا اینکه سردرگم می‌شویم،

لاف‌زن اخلاق: آن‌ها نسبت به کوچک‌ترین بی‌عدالتی‌ای واکنش نشان می‌دهند و سخنوری می‌کنند. با همین قدرت فصاحت و شیوایی کلام است که برای خودشان پیرو پیدا می‌کنند. اما گاهی اوقات نسبت به خوب بودن آن‌ها شک می‌کنید. آن‌ها با کارمندانشان رفتار خوبی ندارند؛ همسرشان را به دیدهٔ تحقیر می‌نگرند؛ آن‌ها در زندگی خود یا عقایدشان مخفی‌کاری دارند. این افراد اغلب در کودکی به دلیل تمنای فراوان به لذت و سرخوشی از خودشان بد

اولین وظیفهٔ شما این است که به هیجاناتی که دائم بر ایده‌ها و تصمیم‌هایتان سایه می‌افکنند، بیندیشید. یاد بگیرید که خودتان را زیر سؤال ببرید: چرا خشم یا بیزاری؟ این نیاز بی‌پایان به توجه از کجا می‌آید؟ تحت چه شرایطی هیجانات شما دست از سرتان برخواهند داشت؟ باید یاد بگیرید که به جای واکنش نشان دادن به رفتارهای دیگران به خودتان بیندیشید. هیجانات و احساسات ذهن ما را محدود می‌کنند و موجب می‌شوند بر یک یا دو ایده‌ای تمرکز کنیم که تمنای آنی ما برای قدرت یا توجه را پاسخ می‌دهند، اما در طولانی‌مدت نتیجهٔ معکوس دارند. درحالی‌که اگر روحتان را آرام کنید، قطعاً از گسترهٔ وسیعی از گزینه‌ها و راهکارها لذت خواهید برد. حال قبل از هر اقدامی بیشتر می‌اندیشید و راهبردهایتان را بازسنجی می‌کنید.

به یاد داشته باشید: شما نیز مانند هر فرد دیگری باور دارید که منطقی هستید، اما این‌طور نیست. منطق‌گرایی و عقلانیت نیرویی نیست که با آن زاده شده باشید، بلکه ویژگی‌ای است که آن را باید از طریق آموزش و تمرین کسب کنید

حقیقت این است که ما انسان‌ها در سطح زندگی می‌کنیم و بر اساس احساس و هیجان به حرف‌ها و رفتارهای دیگران پاسخ می‌دهیم. ما عقاید خود و دیگران را بیش‌ازحد ساده می‌پنداریم و به راحت‌ترین و در دسترس‌ترین جملات و حکایات روی می‌آوریم تا خودمان را با آن‌ها توجیه کنیم.

در تمرین نفوذ بر دیگران چیزی بسیار جذاب و دلنشین وجود دارد. هیچ فعالیت دیگری به این اندازه خواستنی نیست. اینکه روح خویش را به شکلی باشکوه نشان دهی و اجازه دهی برای لحظه‌ای در دیگری درنگ کند و بنشیند؛ اینکه دیدگاه‌های روشنفکرانهٔ خودت را مرور کنی و آن را به شور و جوانی آغشته کنی و به دیگری بازتاب دهی؛ اینکه خو و فطرت خویش را همچون عطری دلنواز و کیمیایی جذاب به دیگری انتقال دهی؛ در تمام این‌ها لذتی واقعی نهفته است و شاید این رضایت‌بخش‌ترین لذتی است که در عمر محدود و مبهم خویش برایمان باقی مانده است. عمری که در خوشی‌ها بسیار مادی و گذرا و در رسالت‌ها بسیار معنوی است. اسکار وایلد،

شاید خیلی‌ها دچار این وسوسه شوند و بگویند که ما تا حدودی این خودِ هیجانی را با پیشرفت‌های فناوری و عقلانی رام کرده‌ایم. هرچه باشد ما مانند نیاکان خود خرافاتی، بسیار مهاجم یا بسیار عاشق نیستیم؛ اما این یک توهم است. پیشرفت و فناوری ما را از نو خلق نکرده، بلکه فقط شکل هیجانات و نوع عدم عقلانیت ما را تغییر داده است.

وقتی افراد مستقیم برخی ویژگی‌ها مانند اعتمادبه‌نفس یا قدرت را نشان می‌دهند، اغلب حقیقتی مخالف را پنهان می‌کنند.

شخصیت آدمی، سرنوشت اوست. هراکلیتوس

قدیمی‌ترین بخش همان بخش مغز خزنده است که تمام پاسخ‌ها و واکنش‌های خودکار حاکم بر بدن را کنترل می‌کند. این همان بخش غریزی است. در بالای آن مغز عاطفی قرار دارد که احساسات و عواطف ما را کنترل می‌کند و در رأس همه نئوکورتکس یا همان مغز منطقی است که شناخت ما و در انسان‌ها به‌طور ویژه زبان را کنترل می‌کند.