بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خودانضباطی در ده روز | صفحه ۳۶ | طاقچه
کتاب خودانضباطی در ده روز اثر تئودور برایانت

بریده‌هایی از کتاب خودانضباطی در ده روز

۳٫۹
(۲۰۳)
نیاز ما به تأیید دیگران، می‌تواند ما را در یک جریان بی‌پایان احمقانه و طولانی بیندازد.
a6olf42l
اینکه ما چرا از شکست خوردن می‌ترسیم، نتیجه یک دروغ است: احساس حقارت!
a6olf42l
جامعه، مدرسه و والدین به ما القا کرده‌اند که شکست خوردن به معنای شرمنده شدن است. درنتیجه، طی مسیر رشدمان، تمایل داریم برای هر چیزی که از موفقیت آن مطمئن نیستیم تلاش کنیم، ناخودآگاه فکر می‌کنیم «اگر من شکست بخورم، احمق به نظر می‌رسم.»
a6olf42l
یادتان باشد: هیچ کس کامل نیست. هیچ کاری که ما انجام می‌دهیم، کامل نیست. همه ما انسانیم، کامل بودن از ویژگی‌های خداوند است و یک صفت خدایی است.
nasrin
«اگر من نتوانم این کار را به بهترین شکل ممکن انجام دهم، پس اصلاً نمی‌خواهم این کار را انجام دهم.» این کشمکش داخلی روی تلاش‌های ما در تمرین خودانضباطی، سایه می‌افکند تا زمانی که ترس ناخودآگاهی را که از معمولی بودن داریم جایگزین افکار منطقی و واقع گرایانه می‌کند. وقتی به دنبال کمال‌گرایی هستی، مانند این است که مدام در جستجوی جوانی باشی، که تلاشی احمقانه است. هر چه سریع‌تر عزت نفس خود را از حس کمال‌گرایی‌تان جدا کنید.
nasrin
وقتی ما از کامل نبودن می‌ترسیم توانایی خودانضباطی را نیز از دست می‌دهیم، زیرا ناخودآگاه به خودمان این پیام را می‌دهیم: «نه‌تنها ممکن است تلاش‌های من عالی نباشد، شاید حتی معمولی باشد!»
nasrin
یادتان باشد، کمال‌گرایی در حقیقت، نوعی ترس ناخودآگاه از معمولی به نظر رسیدن نزد خود یا دیگران است. تلاش برای فرار از ترس‌هایمان ما را در مسیر مخرب خودشکنی قرار می‌دهد. ترس نگرانی ایجاد می‌کند و این نگرانی زمینه را برای شرایط روحی و فیزیکی نامناسبی آماده می‌کند و فرد را به سمت رفتارهایی چون اعتیاد به الکل، مواد مخدر و افسردگی می‌برد.
nasrin
کمال‌گرایی یک حس ناخودآگاه پذیرفته‌شده از سوی جامعه است که دو قلوی به هم چسبیده ترس از معمولی بودن است. از آنجا که کمال‌گرایی یک ویژگی مثبت از سوی جامعه در نظر گرفته شده است، ما آگاهانه پذیرفته‌ایم که یک رفتار پسندیده است. اما در قلب یک انسان کمال‌گرا، ترس از معمولی بودن اختیار امور را به صورت زیرپوستی در دست می‌گیرد. بنابراین، با وجودی که کمال‌گرایی، پذیرفته شدن را می‌پسندد، این رفتار باعث ایجاد یک فشار روانی شده که باعث می‌شود ما از آن افکار اجتناب کنیم. این اجتناب، به نوبه خود، باعث تعلل‌ورزی و ضربه به خود می‌شود.
nasrin
اصولاً مغز به این صورت کار می‌کند. هر چه به خودت بگویی، مثبت یا منفی، ناخودآگاهت آن را باور می‌کند. ذهن ناخودآگاهت شواهد را نمی‌سنجد و ادعایت را ارزیابی نمی‌کند. فقط آنچه را می‌گویی به‌راحتی باور می‌کند. به علاوه، به دنبال دلایلی می‌گردد تا ثابت کند که درست می‌گویی حتی اگر در اشتباه باشی. آنگاه ناخودآگاهت شروع می‌کند به هماهنگ کردن رفتار و برخوردت با آنچه به او گفته‌ای. خلاصه مطلب اینکه شما رفتار و طرز برخوردتان را با آنچه به خود می‌گویید، شکل می‌دهید
maedeh
«هر زمان تلاش کردی همه را راضی کنی، سرت به سنگ می‌خورد و به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسی...»
nasrin
ما همگی تمام تلاشمان را می‌کنیم تا از طرد شدن اجتناب کنیم حتی اگر گاهی مجبور شویم رفتاری بکنیم که به ضرر خودمان باشد. به بیان ساده «نه شنیدن» درد دارد و از آنجا که ما همگی انسان هستیم، دوست نداریم خطر کنیم و نه بشنویم. برای بعضی از ما حتی دورنمای این حس وحشتناک است. ما درد طرد شدن را در بچگی و بلوغ تجربه می‌کنیم و این درد تا بزرگسالی به دنبال ما می‌آید. ترس از طرد شدن، توانایی ما را در به کار بردن خودانضباطی از بین می‌برد زیرا احساس می‌کنیم یک نفر همواره دارد به ما فشار می‌آورد، قضاوتمان می‌کند و ما را ارزیابی می‌کند و درنتیجه دائم مشغول زیر سؤال بردن خودمان، انتخاب‌هایمان و رویکردهایمان هستیم. آنگاه از اینکه تمام انرژی خود را به کار بگیریم، تردید می‌کنیم. این نتیجه‌گیری، یک شروع غلط و تلاشی نیمه‌کاره را به دنبال خواهد داشت.
nasrin
به خاطر شناختی که همه از او پیدا کرده بودند به زنی معروف شده بود که هیچ‌گاه «نه» نمی‌گوید. هر زمان احساس می‌کرد باید «نه» بگوید، احساسات قدیمی نگرانی و ترس سر بیرون می‌آوردند، گویی او هنوز یک دختربچه مدرسه‌ای بی‌دفاع بود که برای داشتن حس امنیت مجبور بود همه را راضی نگه دارد. «نه» نگفتن به مردم به معنای همیشه «نه» گفتن به خودش شده بود. خودانضباطی در چنین خاکی (نمی‌توانست) رشد کند. کسی که ترس از طرد شدن دارد، اغلب آگاهانه، آن را به‌عنوان ترس تعبیر نمی‌کند. بلکه، این ترس برای شخص به‌عنوان «تمایل به انسان خوب بودن» تعبیر می‌شود.
nasrin
۷. روز سوم ترس از طرد شدن
nasrin
ما یک‌سری ترس‌های شخصی را برای زمان‌های طولانی در ذهنمان نگه می‌داریم که بر رفتار ما به صورت‌ها و درجات مختلف تأثیر می‌گذارد. اما ترس‌های ناخودآگاه، مشخصاً و به‌طور خاص باعث ایجاد موانعی بین ما و خودانضباطی می‌شوند. این، یک واقعیت غیرقابل اجتناب است و هر کسی که تلاش می‌کند موانع را بشکند، باید آن را بپذیرد. ترس‌های ناخودآگاه، ذخایر درونی ریشه‌داری هستند که ما اغلب آن‌ها را از خودمان پنهان می‌کنیم.
me
گر گفتگوی درونی خودآگاهتان بگوید، «من باید روی گزارشم کار کنم» یا «من مجبورم روی گزارشم کار کنم»، آنگاه پیامی که ناخودآگاهتان می‌شنود این است «من الان روی گزارشم کار نمی‌کنم» و درنتیجه شما را به سمت انجام گزارشتان هدایت نمی‌کند. و یا زمانی‌که به خود می‌گویید، «من باید روی گزارشم کار کنم»، هاید پیام زمان حال را می‌فرستد، «من الان دارم تلویزیون تماشا می‌کنم».
me
فرمول کم کردن ترس از شکست این است که ترس را با عزت نفستان مرتبط ندانید. زیرا زمانی‌که به این درک برسید که شکست نه سنگ قبر بلکه سنگ زیر پا یا سکویی برای رسیدن به موفقیت است، از نظر احساسی قدرت تعهدتان چند برابر می‌شود؛ این خود به‌طور خودکار قدرت خودانضباطی را افزایش می‌دهد.
Mina
تمرین ۲- کشف علل ترس از موفقیت تمرین بعدی به گونه‌ای طراحی شده است تا نگرانی‌ها و احساسات پنهانی که در ارتباط با ترس از موفقیت دارید، کشف کنید و به شما بینشی در ارتباط با احساسات شخصی‌تان بدهد. بر روی یک صفحه کاغذ، سه نمونه از موفقیت‌های گذشته‌تان که با مشکل همراه بودند بررسی کنید. تنها قانونی که باید رعایت کنید این است که این رویدادها و موفقیت‌ها باید در آن زمان برای‌تان موفقیت به حساب آمده باشند. همان‌طور که راجع‌به سه موفقیت خود می‌نویسید، مشکلاتی که با آن‌ها همراه بودند را تصور کنید. سعی کنید این موفقیت‌ها را از زمان بچگی به یاد بیاورید. به‌طور خاص بنویسید. نام‌ها را ذکر کنید. با این‌کار به یک آگاهی در مورد اینکه چگونه، چه زمانی و کجا، رفتارها و باورهایتان راجع‌به بخش منفی موفقیت شکل گرفت، دست می‌یابید.
nasrin
"من تحمل فشار و مسئولیت را ندارم." ما ناخودآگاه به خود می‌گوییم که اگر موفقیت‌مان شروع شود، خوشی‌هایمان پایان می‌پذیرد. به خود می‌گوییم اگر یک برنامه تمرینی روزانه، رژیم یا هر برنامه سازمان‌یافته منظمی داشته باشیم، لذت زندگی را از دست می‌دهیم و همه چیز کسل‌کننده خواهد شد. نکته را گرفتید؟ هر کدام از این باورها و درواقع جملات تأکیدی، بر اساس مشکلات خیالی هستند و اغلب به‌ندرت تمام حقیقت را نشان می‌دهند. با این حال، خسارت زیادی به ما تحمیل می‌کنند. همه ما ترس‌های ناخودآگاه و مرموزی را برای زمان زیادی در رابطه با طرف تاریک موفقیت به دوش می‌کشیم. درواقع، فشارهای ناگفته، مسئولیت‌های بیش از اندازه، و دیگر محصولات فرعی و ترسناک موفقیت را در ذهنمان تصور می‌کنیم. درنتیجه این افکار، به‌طور ناخودآگاه، باوجودی‌که می‌دانیم موفقیت را به دنبال دارد، با آن می‌جنگیم تا با غول‌هایی که ممکن است همراه با موفقیت مجبور به رویارویی با آن‌ها شویم، روبرو نشویم.
nasrin
خانمی که همسرش فقط تحصیلات دبیرستان را تمام کرده است، خودش تحصیلات دانشگاهی را دنبال نمی‌کند. مردی که همسرش مقدار قابل توجهی اضافه وزن دارد، رژیم غذایی مناسب ندارد. مردان در ارتقای شغلی نسبت به همکاران خود، احساس ناراحتی می‌کنند. یک خانم این نگرانی را دارد که داشتن یک شغل موفق، باعث شود رفتار دوستانش نسبت به او، عوض شود. یک پسر راجع‌به به دست آوردن درآمد بیشتر نسبت به پدر خود، نگران و مضطرب است. هر کدام از این افراد ترس این را دارند که موفقیت‌شان تا اندازه‌ای به دیگران آسیب برساند. این جنبه ترس از موفقیت، به‌طور خاص مشکل ساز است، چون بر اساس شفقت و دلسوزی نسبت به دیگران شکل می‌گیرد. خصیصه‌ای که بسیاری از ما آن را مثبت در نظر می‌گیریم.
nasrin
«کسی که در اوج قرار دارد، تنهاست.» «دیگران بعد از موفقیت‌های من چه عکس‌العملی نشان می‌دهند؟ به من حسادت می‌کنند یا از من متنفر خواهند شد؟» ما از ترس اینکه دیگران چه واکنش‌های منفی‌ای در برابر موفقیت‌هایمان نشان بدهند، خود را قانع می‌کنیم که دست به هیچ کاری نزنیم. «اگر من موفق شوم، ممکن است یکی از نزدیکانم برنجد.»
nasrin

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۶۹,۹۰۰
تومان