بریدههایی از کتاب سه شنبه ها با موری
۴٫۲
(۴۲۷)
«میخواهی ذره ذره محو و نابود شوی یا از روزهای باقی مانده بهترین استفاده را ببری؟»
او از خودش این سوال را پرسیده بود.
نه، او محو و نابود شدن را نمیخواست، اما از مردن هم احساس شرمندگی نمیکرد، بلکه مرگ، پروژهٔ پایانی او بود. مگر نه اینکه همه یک روز میمیرند، پس چرا او بهترین بهره را از آن نبرد؟ میتوانستند او را مورد بررسی قرار دهند. روی من مطالعه کنید، به مرگ تدریجیام خوب نگاه کنید، ببینید چه اتفاقی میافتد. با من یاد بگیرید.
موری تصمیم گرفته از میان پل مرگ و زندگی عبور کند و سفرش را برای دیگران روایت کند.
الهام
مسائل بزرگتر یعنی این که چطور فکر کنی و چه ارزشهایی رو انتخاب کنی، اینها چیزهایی هستند که خودت باید انتخاب کنی. نمیتونی به کسی و حتی جامعه اجازه بدی که چنین کاری برات انجام بده.
مونونوکه
داشتن دوست خیلی خوبه. اما دوستان تو نمیتونن وقتی از شدت سرفه خوابت نمیبره، تمام شب رو در کنارت باقی بمونن.»
مونونوکه
اگه میخوای برای اشخاص در ردههای بالاتر تظاهر به داشتن کنی بهتره فراموش کنی، آنها به هر صورت به تو به دیده حقارت نگاه میکنند. برای افراد واقع در ردههای پایین هم تظاهر به بزرگی نکن. تنها به حالت غبطه میخورند. جاه و مقام تو رو به جایی نمیرساند
مونونوکه
این مردم به قدری عطش عشق دارند که حاضرند به جای آنچه گیرشون نمیاد هر چیز دیگهای رو قبول کنند. اونها مادیات رو در آغوش میکشند. اما بیفایده است، نمیتونن جای خالی عشق رو با مادیات پر کنن. جای خالی آرامش، محبت و رفاقت، با مادیات پر نمیشه. پول جایگزین محبت نیست. قدرت هم جایگزین محبت و عشق نیست.
مونونوکه
همهٔ ما به شکلی مشتاق بازگشت به اون دوران هستیم، همه میخواهیم به روزگاری برگردیم که از ما مراقبت میکردند، به ما عشق میورزیدند و به ما توجه بیقید و شرط میکردند.
مونونوکه
قبیلهای در شمال آمریکا زندگی میکند که مردمش معتقدند همهٔ موجودات روی زمین، نمونهٔ کوچکی از خود دارند که در وجودشان مشغول زندگی کردن هستند. به طور مثال یک گوزن، در درون خود گوزن کوچکی دارد و یک انسان هم دارای یک انسان کوچک در درون خود است. وقتی جسم بزرگ میمیرد، جسم کوچک زنده باقی میماند. این جسم کوچک میتواند به درون موجود تازه تولد یافتهای برود، این امکان هم وجود دارد که بخواهد به نقطهای در آسمان برود و آنجا درون یک روح عظیم از جنس مونث استراحت کند. روح کوچکی که به آسمان رفته، آنقدر آنجا باقی میماند تا این که ماه او را به زمین بازگرداند. میگویند گاهی ماه به قدری با روحهای تازه مشغول میشود که از آسمان ناپدید میگردد. به همین دلیل است که بعضی شبها، آسمان بدون ماه است. اما سرانجام ماه هرجا باشد بر میگردد. همانطور که ما دوباره بر میگردیم.
مونونوکه
گاه آنچه را میبینی باور نمیکنی. مجبوری آنچه را که احساس میکنی باور کنی و اگر قرار باشد کاری کنی که دیگران به تو اعتماد کنند، باید احساس کنی که تو هم میتوانی به آنها اعتماد کنی، حتی وقتی در تاریکی هستی، حتی وقتی سقوط میکنی.
Reza
«فرهنگ ما آنطور نیست که در مردم حس خوشبختی ایجاد کند. باید به اندازهٔ کافی قوی باشی که اگه تشخیص دادی فرهنگ به وظایفش عمل نمیکند، از آن حمایت نکنی و خودت یک فرهنگ ایجاد کنی.»
Reza
گاه آنچه را میبینی باور نمیکنی. مجبوری آنچه را که احساس میکنی باور کنی و اگر قرار باشد کاری کنی که دیگران به تو اعتماد کنند، باید احساس کنی که تو هم میتوانی به آنها اعتماد کنی، حتی وقتی در تاریکی هستی، حتی وقتی سقوط میکنی
مونونوکه
اگه به همسرت احترام نگذاری، به دردسر میافتی. اگه ندونی چطور باهاش به سازش و تفاهم برسی، با مشکل روبهرو میشی. اگه نتونی آشکارا دربارهٔ روابطت با او حرف بزنی، مشکل پیدا میکنی. و بالاخره داشتن ارزشهای مشترک هم اهمیت داره، اگه ارزشهای مشترک نداشته باشید، با مشکل روبهرو میشوید. ارزشهایتان باید مشترک باشد.
Vahid&Maryam
«چطور میتونم به سن و سال تو غبطه بخورم در حالیکه من هم روزی در سن و سال تو بودم؟»
Vahid&Maryam
«همه میدونند که روزی میمیرند، اما کسی هنوز به این باور نرسیده. اگر باور میکردیم، رفتارمون رو تغییر میدادیم.»
Vahid&Maryam
گاه آنچه را میبینی باور نمیکنی. مجبوری آنچه را که احساس میکنی باور کنی و اگر قرار باشد کاری کنی که دیگران به تو اعتماد کنند، باید احساس کنی که تو هم میتوانی به آنها اعتماد کنی، حتی وقتی در تاریکی هستی، حتی وقتی سقوط میکنی.
Vahid&Maryam
«خیلیها زندگی بیمعنای دارند. به نظر نیمه خواب میرسند، حتی وقتی کاری را میکنند که به نظرشان مهم است. به این دلیل که آنها دنبال چیزهای اشتباهی هستند. برای اینکه به زندگی خود معنا ببخشید باید دیگران را عاشقانه دوست بدارید، خودتان را وقف دنیای اطرافتان کنید و چیزهایی خلق کنید که به زندگی شما معنا و مفهوم ببخشد.»
Vahid&Maryam
«میدونی میچ، مرگ تنها یه غصه با خودش داره. اما زندگی به دور از خوشبختی چیز دیگهایه. خیلی از کسانی که به دیدن من میآیند شاد و خوشبخت نیستند.»
Vahid&Maryam
میدونی چیه، من دیگه مثل سابق زنده و سرحال نیستم. اما هنوز هم نمردهام. یه چیزی بین این دو هستم
Vahid&Maryam
پیش از اینکه بمیری، خود و دیگران را ببخش
Jomezade
«مرگ پایان زندگیه نه خاطره و یادها.»
کاربر ۱۵۹۶۶۸۶
«هر جامعهای مشکلات خودش رو داره. به نظر من راه کنار اومدن با مشکلات، فرار کردن از اونها نیست. باید فرهنگتون رو خودتون بسازید. ببین، بدون توجه به اینکه کجا زندگی میکنیم، بزرگترین اشکال ما انسانها اینه که بینش وسیعی نداریم. نمیبینیم که به کجا میتونیم برسیم. باید به توانمندیهامون توجه کنیم. سعی کنیم به هرچی که میتونیم و استعدادش رو داریم برسیم.»
کاربر ۱۵۹۶۶۸۶
حجم
۱۱۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه
حجم
۱۱۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه
قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان