بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سه شنبه ها با موری | صفحه ۶۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سه شنبه ها با موری

بریده‌هایی از کتاب سه شنبه ها با موری

۴٫۲
(۴۲۷)
موری معتقد بود که تمام انسان‌ها از ذات خوبی برخوردارند، با این حال می‌دانست که ممکن است به چه چیزهایی تبدیل شوند. موری چند ساعت بعد گفت: «آدم‌ها تنها وقتی تهدید بشن بدجنس می‌شوند، و این کاریه که فرهنگ با ما می‌کنه. کاری که اقتصاد با ما می‌کنه. حتی کسانی هم که شغل خوبی دارن هم در فرهنگ ما تهدید می‌شوند، چون نگران از دست دادن کارشان هستند. و وقتی تهدید بشن، تنها به مصالح خودشون فکر می‌کنن. پول براشون حکم همه چیز رو پیدا می‌کنه. این بخشی از فرهنگ ماست.»
کاربر ۱۵۹۶۶۸۶
«هرشب که می‌خوابم، می‌میرم. و صبح روز بعد وقتی بیدار می‌شوم، دوباره متولد می‌شوم.» مهاتما گاندی
کاربر ۱۵۹۶۶۸۶
در حالیکه چشمانش هنوز بسته بود، ادامه داد: «کاری که من الان انجام می‌دم، دل کندن از دنیاست...» - «دل کندن از دنیا؟» - «بله، دل کندن از دنیا. و این موضوع خیلی مهمیه. نه تنها برای کسی مثل من که در حال مردنه، بلکه حتی برای کسانی مثل تو که در سلامت کامل به سر می‌برند. باید دل کندن را یاد بگیری.»
کاربر ۱۵۹۶۶۸۶
بچه‌های بیچارهٔ امروزی یا بیش از اندازه خودخواه هستند که تن به یک رابطهٔ عاشقانه نمی‌دهند و یا با عجله ازدواج می‌کنند و شش ماه بعد هم طلاق می‌گیرند. نمی‌دونند از همسرشون چه انتظاری باید داشته باشند. خودشون رو هم نمی‌شناسند. نمی‌دونند کی هستن. با این حساب از کجا بدونن که با کی ازدواج می‌کنن؟ خیلی غم‌انگیزه.
سُعاد خانوم
تقریباً هر که را می‌شناختم با ازدواجش مشکل داشت. برای بعضی‌ها ازدواج کردن مسئله بود و برای بعضی‌های دیگر، تمام شدنش.
سُعاد خانوم
گاه آنچه را می‌بینی باور نمی‌کنی. مجبوری آنچه را که احساس می‌کنی باور کنی و اگر قرار باشد کاری کنی که دیگران به تو اعتماد کنند، باید احساس کنی که تو هم می‌توانی به آن‌ها اعتماد کنی، حتی وقتی در تاریکی هستی، حتی وقتی سقوط می‌کنی.
سُعاد خانوم
«آنچه را می‌توانی انجام دهی و آنچه را نمی‌توانی انجام دهی همه را بپذیر»؛ «بپذیرید که گذشته هرچه بوده گذشته، بدون آنکه آن را انکار کنید»؛ «یاد بگیرید خود و دیگران را ببخشید.»
سُعاد خانوم
راه کنار اومدن با مشکلات، فرار کردن از اون‌ها نیست. باید فرهنگتون رو خودتون بسازید. ببین، بدون توجه به اینکه کجا زندگی می‌کنیم، بزرگ‌ترین اشکال ما انسان‌ها اینه که بینش وسیعی نداریم. نمی‌بینیم که به کجا می‌تونیم برسیم. باید به توانمندی‌هامون توجه کنیم. سعی کنیم به هرچی که می‌تونیم و استعدادش رو داریم برسیم.»
سُعاد خانوم
او می‌دانست که همهٔ آن‌ها خواستهٔ مشابهی دارند. آن‌ها همگی حرفشان این است که همهٔ انسان‌ها مهم هستند.
roksana
«من دوست دارم در آرامش بمیرم. آرام و راحت، نه مثل این چند لحظه قبل که دیدی. و این‌جاست که انقطاع وارد می‌شود. در اوج حملهٔ سرفه، مثل حمله‌ای که چند لحظه قبل دیدی، نمی‌تونم به حالت انقطاع برسم، باید بتونم از وحشت فاصله بگیرم. باید به خودم بگم، این همان لحظهٔ من است. دوست ندارم وحشت‌زده، دنیا رو ترک کنم. می‌خوام بدونم چه اتفاقی می‌افته و بعد قبول کنم، به مکان آرامی برسم و خودم را رها کنم. می‌فهمی چی می‌گم؟»
roksana
«هر احساسی رو که می‌خواهی در نظر بگیر. عشق ورزیدن به یه زن، یا احساس غم به خاطر از دست دادن یکی از عزیزان و یا شرایطی که من دارم، ترس از یه بیماری کشنده. اگه نگذاری که این احساس رو به طور کامل تجربه کنی، هیچ‌وقت به انقطاع نمی‌رسی. از درد می‌ترسی، از غم می‌ترسی، از آسیب عشق می‌ترسی. اما اگه در این احساسات غرق بشی، اگه به درون این احساسات شیرجه بزنی، اون موقع است که اونو به طور کامل تجربه می‌کنی. می‌فهمی که درد چه معنایی داره. معنی عشق رو می‌فهمی. می‌فهمی غم چیه..
roksana
- «آه میچ، یه روزی بهت ثابت می‌شه که مردها هم می‌تونند راحت گریه کنند.»
کاربر ۱۵۹۶۶۸۶
«فرهنگ ما آن‌طور نیست که در مردم حس خوشبختی ایجاد کند. باید به اندازهٔ کافی قوی باشی که اگه تشخیص دادی فرهنگ به وظایفش عمل نمی‌کند، از آن حمایت نکنی و خودت یک فرهنگ ایجاد کنی.»
کاربر ۱۵۹۶۶۸۶
- «زندگی مجموعه‌ای از کشمکش‌های متضاد است. گاهی وقت‌ها دلت می‌خواد کاری بکنی، اما مجبوری کار دیگری انجام بدی. از چیزی ناراحتی اما می‌دونی که نباید باشی، یه وقت‌هایی فقط به فکر منافع خودت هستی، درحالیکه می‌دونی نباید باشی. کشمکش‌های متضاد مثل کشیدن یک استیک می‌مونه. همهٔ ما جایی در این میان زندگی می‌کنیم.»
کاربر ۱۵۹۶۶۸۶
یا تا به حال برایت از کشمکش دو قطب متضاد حرف زده‌ام؟» - «کشمکش دو قطب متضاد؟» - «زندگی مجموعه‌ای از کشمکش‌های متضاد است. گاهی وقت‌ها دلت می‌خواد کاری بکنی، اما مجبوری کار دیگری انجام بدی. از چیزی ناراحتی اما می‌دونی که نباید باشی، یه وقت‌هایی فقط به فکر منافع خودت هستی، درحالیکه می‌دونی نباید باشی. کشمکش‌های متضاد مثل کشیدن یک استیک می‌مونه. همهٔ ما جایی در این میان زندگی می‌کنیم.» می‌گویم به یک مسابقه کشتی شباهت دارد. - «مسابقه کشتی؟» بعد می‌خندد. «بله، می‌تونی زندگی رو به این هم تشبیه کنی.» می‌پرسم: «حالا چه چیزی برنده می‌شود؟» - «چه چیزی برنده می‌شود؟» با دندان‌های کج و نامنظمش به من لبخندی می‌زند و می‌گوید: «عشق برنده می‌شود، همیشه عشق برنده است.»
roksana
موری پرسید: «کسی رو پیدا کردی که حرف دلت رو باهاش بزنی؟ آیا حاضری بدون هیچ توقعی به جامعه‌ات خدمت کنی؟ آیا با خودت در صلح و آرامش هستی؟ آیا می‌تونی تا اون‌جا که می‌تونی همون کسی باشی که باید باشی؟»
Zoha Neyestani
گاه آنچه را می‌بینی باور نمی‌کنی. مجبوری آنچه را که احساس می‌کنی باور کنی و اگر قرار باشد کاری کنی که دیگران به تو اعتماد کنند، باید احساس کنی که تو هم می‌توانی به آن‌ها اعتماد کنی، حتی وقتی در تاریکی هستی، حتی وقتی سقوط می‌کنی.
محک
«تنها دیگران نیستند که باید اون‌ها رو ببخشم میچ، باید خودمون رو هم مورد بخشش قرار دهیم.»
ghazal76
«پیش از اینکه بمیری، خود و دیگران را ببخش.»
ghazal76
در زندگی چیزی به نام خیلی دیر شده وجود ندارد.
Fatemah Moshref

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان