بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سه شنبه ها با موری | صفحه ۵۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سه شنبه ها با موری

بریده‌هایی از کتاب سه شنبه ها با موری

۴٫۲
(۴۲۷)
خودت رو وقف جامعهٔ اطرافت بکن. وقتت را صرف کاری کن که به زندگیت معنا و هدف بده.
Mahsa Bi
می‌دونی رضایت واقعی تو چیه؟» - «تو چیه؟» -«این که دیگران رو در داشته‌هات شریک کنی.» «برام عجیبه...» - «منظورم پول نیست میچ. منظورم زمانیه که در اختیار داری. منظورم توجه است، منظورم گفتن قصه است. اون قدرها سخت نیست.
Mahsa Bi
یادت هست که دربارهٔ دل کندن و رها کردن حرف زدیم؟ رها کن. به خودت بگو این غبطه است. می‌خوام ازش فاصله بگیرم، و بعد ازش دور شو.»
Mahsa Bi
پیر شدن فقط فرسوده شدن نیست، بلکه رشد کردن هم هست.
Mahsa Bi
داد. «می‌دونی بودایی‌ها چی می‌گن؟ اونا می‌گن که به چیزی دل نبندیم، چون همه چیز موقتیه.» گفتم: «اما مگه شما نمی‌گفتی که زندگی رو تجربه کنیم؟ همهٔ احساسات خوب و بد.» - «بله.» - «پس اگه از تجربه‌ها و حس‌ها دل بکنیم، چطور می‌تونیم زندگی رو تجربه کنیم؟» - «میچ، تو این‌طوری فکر می‌کنی. اما دل کندن و انقطاع به این معنی نیست که نگذاری تجربه‌ای به درونت نفوذ کنه. بلکه بر عکس، اجازه می‌دی تا عمیقاً به درونت نفوذ پیدا کنه. فقط این‌طوریه که به دل کندن می‌رسی.»
Mahsa Bi
«می‌دونی بودایی‌ها چی می‌گن؟ اونا می‌گن که به چیزی دل نبندیم، چون همه چیز موقتیه.»
Mahsa Bi
ما بیش از اندازه با دنیای مادیات سر و کار داریم و این ما رو راضی نمی‌کنه. روابط عاطفی با دنیای اطرافمون رو فقط برای منافع خودمون می‌خواهیم.»
Mahsa Bi
به نظر من نوارها، مانند عکس‌ها، و ویدیوها، تلاشی مذبوحانه برای به سرقت بردن چیزی از چمدان مرگ هستند.
Mahsa Bi
«عشق، تنها کار، عقلانی، و منطقی، است.»
Mahsa Bi
- «مهمترین چیزی که تو زندگی باید بدونی اینه که چطور به دیگران عشق بورزی و چطور محبتشون رو پذیرا باشی.»
Mahsa Bi
«آیا تا به حال برایت از کشمکش دو قطب متضاد حرف زده‌ام؟» - «کشمکش دو قطب متضاد؟» - «زندگی مجموعه‌ای از کشمکش‌های متضاد است. گاهی وقت‌ها دلت می‌خواد کاری بکنی، اما مجبوری کار دیگری انجام بدی. از چیزی ناراحتی اما می‌دونی که نباید باشی، یه وقت‌هایی فقط به فکر منافع خودت هستی، درحالیکه می‌دونی نباید باشی. کشمکش‌های متضاد مثل کشیدن یک استیک می‌مونه. همهٔ ما جایی در این میان زندگی می‌کنیم.» می‌گویم به یک مسابقه کشتی شباهت دارد.
Mahsa Bi
موری ناگهان به حرف آمد: «می‌دونی میچ، مرگ تنها یه غصه با خودش داره. اما زندگی به دور از خوشبختی چیز دیگه‌ایه. خیلی از کسانی که به دیدن من می‌آیند شاد و خوشبخت نیستند.»
Mahsa Bi
موری پرسید: «کسی رو پیدا کردی که حرف دلت رو باهاش بزنی؟ آیا حاضری بدون هیچ توقعی به جامعه‌ات خدمت کنی؟ آیا با خودت در صلح و آرامش هستی؟ آیا می‌تونی تا اون‌جا که می‌تونی همون کسی باشی که باید باشی؟»
Mahsa Bi
دربارهٔ زندگی در سایهٔ مرگ جملات زیبا و قصار می‌نوشت: «آنچه را می‌توانی انجام دهی و آنچه را نمی‌توانی انجام دهی همه را بپذیر»؛ «بپذیرید که گذشته هرچه بوده گذشته، بدون آنکه آن را انکار کنید»؛ «یاد بگیرید خود و دیگران را ببخشید.»
Mahsa Bi
«پرسید نگران این نیستم که پس از مرگ فراموش بشم؟» - «خب؟ نگرانی؟» - «فکر نمی‌کنم که فراموش بشم. دوستان زیادی دارم که با من از نزدیک دوستی صمیمانه داشته‌اند. حتی بعد از مرگ هم، عشق، تو رو زنده نگه می‌داره.» - «شاعرانه به نظر می‌رسه.» موری خندید. «شاید. اما میچ، با این‌همه صحبتی که ما با هم می‌کنیم، وقتی به خانه‌ات برمی‌گردی، هرگز اتفاق افتاده که صدام رو دوباره بشنوی؟ توی هواپیما؟ توی خونت که تنها هستی؟ شاید هم توی ماشینت که داری رانندگی می‌کنی؟» جواب دادم: «آره شده.» - «با این حساب بعد از مرگم مرا فراموش نخواهی کرد. هر وقت به یاد صدای من بیفتی، من اون‌جا حاضر خواهم بود.» - «به یاد صدات می‌مونم.» - «و اگه دلت خواست می‌تونی کمی گریه کنی. اشکالی نداره.»
maryam
«آیا تا به حال برایت از کشمکش دو قطب متضاد حرف زده‌ام؟» - «کشمکش دو قطب متضاد؟» - «زندگی مجموعه‌ای از کشمکش‌های متضاد است. گاهی وقت‌ها دلت می‌خواد کاری بکنی، اما مجبوری کار دیگری انجام بدی. از چیزی ناراحتی اما می‌دونی که نباید باشی، یه وقت‌هایی فقط به فکر منافع خودت هستی، درحالیکه می‌دونی نباید باشی. کشمکش‌های متضاد مثل کشیدن یک استیک می‌مونه. همهٔ ما جایی در این میان زندگی می‌کنیم.» می‌گویم به یک مسابقه کشتی شباهت دارد. - «مسابقه کشتی؟» بعد می‌خندد. «بله، می‌تونی زندگی رو به این هم تشبیه کنی.» می‌پرسم: «حالا چه چیزی برنده می‌شود؟» - «چه چیزی برنده می‌شود؟» با دندان‌های کج و نامنظمش به من لبخندی می‌زند و می‌گوید: «عشق برنده می‌شود، همیشه عشق برنده است.»
zeinab
داستان دربارهٔ موج کوچکی در آب‌های اقیانوس است. دوران خوشی رو می‌گذرونه. از باد و از هوای تازه و پاک لذت می‌بره، تا اینکه چشمش به موج‌های دیگه می‌افته که جلوتر از او به ساحل می‌کوبند و از بین می‌روند. موج می‌گوید: «آه خدای من، چه وحشتناک. ببین چه سرنوشتی در انتظارمه!» بعد موج دیگه‌ای از راه می‌رسه. موج اولی رو می‌بینه که غمگین به نظر می‌رسه بهش می‌گه: «چرا این قدر غمگینی؟» موج اولی می‌گوید: «متوجه نیستی، همهٔ ما از بین می‌ریم. همهٔ ما موج‌ها قرار است که نابود بشیم. وحشتناک نیست؟» موج دومی می‌گوید: «نه. متوجه نیستی. تو موج نیستی، تو قطره‌ای از این اقیانوس هستی.
مونونوکه
خیلی ساده و معمولی بود. کمی ناامید شده بودم. با خود فکر کرده بودم ممکن است بگوید به ایتالیا سفر می‌کردم تا با رئیس جمهور آن کشور ناهار بخورم،
مونونوکه
«مرگ یک امر طبیعیه. علت اینکه ما اونو وحشتناک جلوه می‌دیم اینه که خودمون رو بخشی از طبیعت نمی‌دانیم. فکر می‌کنیم چون انسان هستیم، پس از طبیعت فراتر هستیم.» موری به گیاه بامیه لبخند زد. «اما نیستیم. هر چیزی متولد بشود می‌میرد.»
مونونوکه
«هر جامعه‌ای مشکلات خودش رو داره. به نظر من راه کنار اومدن با مشکلات، فرار کردن از اون‌ها نیست. باید فرهنگتون رو خودتون بسازید. ببین، بدون توجه به اینکه کجا زندگی می‌کنیم، بزرگ‌ترین اشکال ما انسان‌ها اینه که بینش وسیعی نداریم. نمی‌بینیم که به کجا می‌تونیم برسیم. باید به توانمندی‌هامون توجه کنیم. سعی کنیم به هرچی که می‌تونیم و استعدادش رو داریم برسیم.»
مونونوکه

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان