بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سه شنبه ها با موری | صفحه ۴۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سه شنبه ها با موری

بریده‌هایی از کتاب سه شنبه ها با موری

۴٫۲
(۴۳۱)
«با هم مهربان باشید و در برابر هم احساس مسئولیت کنید. اگه این رو رعایت کنیم، دنیا مکان بهتری برای زندگی می‌شود.»
Parva
اگه به همسرت احترام نگذاری، به دردسر می‌افتی. اگه ندونی چطور باهاش به سازش و تفاهم برسی، با مشکل روبه‌رو می‌شی. اگه نتونی آشکارا دربارهٔ روابطت با او حرف بزنی، مشکل پیدا می‌کنی. و بالاخره داشتن ارزش‌های مشترک هم اهمیت داره، اگه ارزش‌های مشترک نداشته باشید، با مشکل روبه‌رو می‌شوید. ارزش‌هایتان باید مشترک باشد. می‌دونی مهم‌ترین این ارزش‌ها چیه میچ؟» - «چیه؟» - «اعتقاد به اهمیت ازدواجت.»
Parva
«هرشب که می‌خوابم، می‌میرم. و صبح روز بعد وقتی بیدار می‌شوم، دوباره متولد می‌شوم.» مهاتما گاندی
Parva
اگه می‌خوای برای اشخاص در رده‌های بالاتر تظاهر به داشتن کنی بهتره فراموش کنی، آن‌ها به هر صورت به تو به دیده حقارت نگاه می‌کنند. برای افراد واقع در رده‌های پایین هم تظاهر به بزرگی نکن. تنها به حالت غبطه می‌خورند. جاه و مقام تو رو به جایی نمی‌رساند. تنها با دلی با دریچه‌های گشوده هم جریان بقیه می‌شوی
Parva
مراسم تدفین زنده آن روز موفقیتی درخشان و تحسین‌برانگیز بود. با این تفاوت که او هنوز زنده بود.
ملیکا بشیری خوشرفتار
موری تصمیم گرفته از میان پل مرگ و زندگی عبور کند و سفرش را برای دیگران روایت کند.
ملیکا بشیری خوشرفتار
مگر نه اینکه همه یک روز می‌میرند، پس چرا او بهترین بهره را از آن نبرد؟
ملیکا بشیری خوشرفتار
در حالیکه چشمانش هنوز بسته بود، ادامه داد: «کاری که من الان انجام می‌دم، دل کندن از دنیاست...» - «دل کندن از دنیا؟» - «بله، دل کندن از دنیا. و این موضوع خیلی مهمیه. نه تنها برای کسی مثل من که در حال مردنه، بلکه حتی برای کسانی مثل تو که در سلامت کامل به سر می‌برند. باید دل کندن را یاد بگیری.» چشمانش را باز کرد و هوا را از ریه‌هایش بیرون داد. «می‌دونی بودایی‌ها چی می‌گن؟ اونا می‌گن که به چیزی دل نبندیم، چون همه چیز موقتیه.»
Parva
مشکل این‌جاست که ما نمی‌دونیم چقدر به هم شبیه هستیم. سفیدها، سیاه‌ها، کاتولیک‌ها، پروتستان‌ها، زن‌ها و مردها. اگه یکدیگر رو بیشتر شبیه هم می‌دیدیم، می‌تونستیم مثل یه خانوادهٔ بزرگ جهانی زندگی کنیم و بعد به همون اندازه که مراقب خودمون هستیم، مراقب خانوادمون باشیم.
goli
«میچ، اگه می‌خوای برای اشخاص در رده‌های بالاتر تظاهر به داشتن کنی بهتره فراموش کنی، آن‌ها به هر صورت به تو به دیده حقارت نگاه می‌کنند. برای افراد واقع در رده‌های پایین هم تظاهر به بزرگی نکن. تنها به حالت غبطه می‌خورند. جاه و مقام تو رو به جایی نمی‌رساند. تنها با دلی با دریچه‌های گشوده هم جریان بقیه می‌شوی.»
goli
باید به اندازهٔ کافی قوی باشی که اگه تشخیص دادی فرهنگ به وظایفش عمل نمی‌کند، از آن حمایت نکنی و خودت یک فرهنگ ایجاد کنی
reyhan
«آیا تا به حال برایت از کشمکش دو قطب متضاد حرف زده‌ام؟» - «کشمکش دو قطب متضاد؟» - «زندگی مجموعه‌ای از کشمکش‌های متضاد است. گاهی وقت‌ها دلت می‌خواد کاری بکنی، اما مجبوری کار دیگری انجام بدی. از چیزی ناراحتی اما می‌دونی که نباید باشی، یه وقت‌هایی فقط به فکر منافع خودت هستی، درحالیکه می‌دونی نباید باشی. کشمکش‌های متضاد مثل کشیدن یک استیک می‌مونه. همهٔ ما جایی در این میان زندگی می‌کنیم.»
🌻nar🌻
یک معلم در جاودانگی تو اثر می‌گذارد؛ و هرگز نمی‌توانی بگویی که این تاثیر چه وقت پایان می‌پذیرد. هنری آدامز
Parva
- «اگه طلاق گرفته بودم، اگه تنها زندگی می‌کردم یا اگه فرزندی نداشتم، این بیماری بیشتر آزارم می‌داد. مطمئن نیستم که اون‌جوری می‌تونستم تحملش کنم یا نه. بله، البته، دوستان و همکاران به دیدنم میان، اما این فرق می‌کنه که کسی رو دوست داشته باشی که پیشت بمونه. فرق می‌کنه که کسی را داشته باشی که همیشه از تو مراقبت کنه. این بخشی از مزیت‌های داشتن خانواده است. مسئله تنها عشق نیست. آدم‌هایی که خانواده دارند، می‌دونند کسانی رو دارند که از اونا مراقبت کنه. این همون چیزیه که وقتی مادرم مرد ازش محروم شدم. چیزی جای خانواده رو نمی‌گیره. نه پول، نه شهرت و نه هیچ چیز دیگه.»
shmah
فرهنگ ما تا زمانی که به مرگ نزدیک نشوی تو رو به فکر کردن به این مسائل تشویق نمی‌کنه. ما همگی به شدت درگیر مسائلی مثل شغل، خانواده، پول، پرداخت قسط، ماشین مدل جدید، تعمیر شوفاژ خراب و غیره هستیم و خودمون رو درگیر هزاران کار کوچک کرده‌ایم. فقط به این دلیل که روزگارمان بگذرد. هیچ‌وقت یاد نگرفته‌ایم که لحظه‌ای عقب بایستیم، به زندگی نگاه کنیم و از خودمون بپرسیم که واقعا زندگی در همین چیزها خلاصه می‌شود؟ همین است؟ آیا در این میان چیزی گم نکرده‌ایم؟»
shmah
وقتی مردن رو یاد بگیری، چگونه زندگی کردن رو هم یاد می‌گیری
مهدیه
از درد می‌ترسی، از غم می‌ترسی، از آسیب عشق می‌ترسی. اما اگه در این احساسات غرق بشی، اگه به درون این احساسات شیرجه بزنی، اون موقع است که اونو به طور کامل تجربه می‌کنی. می‌فهمی که درد چه معنایی داره. معنی عشق رو می‌فهمی. می‌فهمی غم چیه... فقط در این صورته که می‌تونی بگی: بسیار خب، این احساس رو تجربه کردم. این احساس رو شناختم. حالا می‌خوام برای لحظاتی از این احساس حالت منقطع پیدا کنم
مهدیه
«پیش از اینکه بمیری، خود و دیگران را ببخش
fateme mirzaeefard
می‌دونی رضایت واقعی تو چیه؟» - «تو چیه؟» -«این که دیگران رو در داشته‌هات شریک کنی.»
fateme mirzaeefard
«میچ، غیر ممکن است که پیرها غبطهٔ جوان‌ها رو نخورند، اما موضوع این‌جاست که خودت رو بشناسی و بدونی که کی هستی. زمان توست که در دوران سی سالگی به سر بری، زمان من هم هست که هفتاد وهشت ساله باشم. باید ببینی که در این لحظه از زندگی‌ات چه چیزی داری که می‌تونی ازش لذت ببری. نگاه کردن به گذشته رقابت‌آمیز است و سن و سال موضوعی نیست که سرش رقابت کنی.»
fateme mirzaeefard

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۸,۰۰۰
۵۰%
تومان