بریدههایی از کتاب سه شنبه ها با موری
۴٫۲
(۴۳۱)
میدونی رضایت واقعی تو چیه؟»
- «تو چیه؟»
-«این که دیگران رو در داشتههات شریک کنی.»
721
اونها مادیات رو در آغوش میکشند. اما بیفایده است، نمیتونن جای خالی عشق رو با مادیات پر کنن. جای خالی آرامش، محبت و رفاقت، با مادیات پر نمیشه. پول جایگزین محبت نیست. قدرت هم جایگزین محبت و عشق نیست. من اینجا در انتظار مرگ به تو میگم، نه پول و نه قدرت، هیچکدوم احساسی رو که به اون نیاز داری به تو نمیدهند. هر قدر پول و قدرت داشته باشی، دوای دردی نمیشه.»
721
«سرنوشت در برابر بسیاری از افراد سر تسلیم فرود میآورد،
این خود انسان است که خودش را به خطر میاندازد.»
اودن، شاعر مورد علاقهٔ موری
721
اما دل کندن و انقطاع به این معنی نیست که نگذاری تجربهای به درونت نفوذ کنه. بلکه بر عکس، اجازه میدی تا عمیقاً به درونت نفوذ پیدا کنه. فقط اینطوریه که به دل کندن میرسی.»
721
«برای اینکه بدونی چطور باید زندگی کرد، باید چگونه مردن رو یاد بگیری.»
721
یک معلم در جاودانگی تو اثر میگذارد؛ و هرگز نمیتوانی بگویی که این تاثیر چه وقت پایان میپذیرد.
هنری آدامز
721
هیچ کاری که باعث بیگاری گرفتن از دیگران میشود را انجام ندهد و هیچوقت به خودش اجازه ندهد که از حاصل دسترنج آنها کسب درآمد کند.
721
گاه آنچه را میبینی باور نمیکنی. مجبوری آنچه را که احساس میکنی باور کنی و اگر قرار باشد کاری کنی که دیگران به تو اعتماد کنند، باید احساس کنی که تو هم میتوانی به آنها اعتماد کنی، حتی وقتی در تاریکی هستی، حتی وقتی سقوط میکنی.
721
«میچ، من بیشتر از این به خودم اجازه نمیدم که دلم به حال خودم بسوزه. در حد چند قطره اشک، اون هم فقط صبحها. همین. همین اندازه کافیه.»
به یاد همهٔ کسانی افتادم که ساعتهای زیادی از اوقات روزشان را با دلسوزی به حال خود میگذرانند. چقدر خوب است که برای دلسوزی به حال خودمان نیز زمان مشخص و محدودی در نظر بگیریم، چند دقیقه اشک بریزیم و بعد به سراغ کارهایی برویم که در پیش رو داریم و اگر موری با آن بیماری میتوانست چنین کاری بکند...
721
«مهمترین چیزی که تو زندگی باید بدونی اینه که چطور به دیگران عشق بورزی و چطور محبتشون رو پذیرا باشی.»
721
عشق، تنها کار عقلانی و منطقی است.»
721
«خیلیها زندگی بیمعنای دارند. به نظر نیمه خواب میرسند، حتی وقتی کاری را میکنند که به نظرشان مهم است. به این دلیل که آنها دنبال چیزهای اشتباهی هستند. برای اینکه به زندگی خود معنا ببخشید باید دیگران را عاشقانه دوست بدارید، خودتان را وقف دنیای اطرافتان کنید و چیزهایی خلق کنید که به زندگی شما معنا و مفهوم ببخشد.»
721
«عشق برنده میشود، همیشه عشق برنده است.»
721
«خیلیها زندگی بیمعنای دارند. به نظر نیمه خواب میرسند، حتی وقتی کاری را میکنند که به نظرشان مهم است. به این دلیل که آنها دنبال چیزهای اشتباهی هستند. برای اینکه به زندگی خود معنا ببخشید باید دیگران را عاشقانه دوست بدارید، خودتان را وقف دنیای اطرافتان کنید و چیزهایی خلق کنید که به زندگی شما معنا و مفهوم ببخشد.»
Parva
پیر شدن فقط فرسوده شدن نیست، بلکه رشد کردن هم هست. چیزی بیشتر از نزدیکتر شدن به مرگ است. همهاش جنبهٔ منفی نیست، جنبهٔ مثبت هم داره. میفهمی که باید بمیری و با این علم بهتر زندگی میکنی.»
دریا
پیر شدن فقط فرسوده شدن نیست، بلکه رشد کردن هم هست. چیزی بیشتر از نزدیکتر شدن به مرگ است. همهاش جنبهٔ منفی نیست، جنبهٔ مثبت هم داره. میفهمی که باید بمیری و با این علم بهتر زندگی میکنی.»
دریا
«هر احساسی رو که میخواهی در نظر بگیر. عشق ورزیدن به یه زن، یا احساس غم به خاطر از دست دادن یکی از عزیزان و یا شرایطی که من دارم، ترس از یه بیماری کشنده. اگه نگذاری که این احساس رو به طور کامل تجربه کنی، هیچوقت به انقطاع نمیرسی. از درد میترسی، از غم میترسی، از آسیب عشق میترسی. اما اگه در این احساسات غرق بشی، اگه به درون این احساسات شیرجه بزنی، اون موقع است که اونو به طور کامل تجربه میکنی. میفهمی که درد چه معنایی داره. معنی عشق رو میفهمی. میفهمی غم چیه... فقط در این صورته که میتونی بگی: بسیار خب، این احساس رو تجربه کردم. این احساس رو شناختم. حالا میخوام برای لحظاتی از این احساس حالت منقطع پیدا کنم.»
دریا
گفت: «وقتی مردم دربارهٔ بچهدار شدن میپرسند، هیچوقت به اونا نمیگم چه باید بکنند. به جای آن میگویم: هیچ حسی قبل از بچهدار شدن وجود نداره. بله، همینطوره، هیچ چیزی نمیتونه جای اونو بگیره. نمیشه اونو با دوست داشتن یا معشوقه داشتن تجربه کنی. اون تجربهایه که از تو یه آدم مسئول و کامل میسازه. اگر میخواهی عشق ورزیدن رو یاد بگیری، در این صورت باید بچهدار بشی.»
دریا
موری گفت: «میدونی میچ، حقیقت اینه که اگر چگونه مردن رو یاد بگیری، چگونه زندگی کردن رو هم یاد میگیری.»
دریا
- «چطور میشه برای مردن آماده شد؟»
- «باید کار بوداییها رو بکنی. تصور کن هر روز پرندهای بر شانهات مینشینه و میپرسه: ««آیا امروز همان روز است؟ آیا آماده شدهای؟ آیا همهٔ آن کارهایی را که انجام میدهی ضروری هستند؟ آیا همان کسی هستی که باید باشی؟»
دریا
حجم
۱۱۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه
حجم
۱۱۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه
قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۸,۰۰۰۵۰%
تومان