بریدههایی از کتاب زن و بازیابی هویت حقیقی
نویسنده:سیدعلی خامنهای
گردآورنده:محسن کربلای نظر
انتشارات:انتشارات انقلاب اسلامی
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۲از ۸۶ رأی
۴٫۲
(۸۶)
زن مانند گلی است که باید او را مراقبت کرد. با این چشم باید به این موجود دارای لطافتهای روحی و جسمی نگاه کرد. این نظر اسلام است. هم خصوصیت زنانگی زن که همهٔ احساسات و خواستهای او بر اساس این خصوصیت زنانگی است، حفظ شده است، بر او تحمیل نشده است، از او خواسته نشده است، که در حالی که زن است، مثل مرد فکر کند، مثل مرد کار کند، مثل مرد بخواهد - یعنی خصوصیت زن بودن که یک خصوصیت طبیعی و فطری و محور همهٔ احساسات و تلاشهای زنانه است، در دید اسلامی حفظ شده - هم درعینحال، میدان علم، میدان معنویت، میدان تقوا، میدان سیاسی، بر روی او باز شده است و او، هم به کسب علم تشویق شده است، هم به حضور در میدانهای گوناگون اجتماعی و سیاسی. آن وقت در داخل خانواده هم به مرد گفتهاند که حقّ تکلیف، تحمیل، زیادهروی، اعمال قدرتهای جاهلانه و غیر قانونی ندارد. این، آن نگاه اسلامی است.
Afsaneh Habibi
اسلام از آن مردی که به زن ظلم کند، متنفّر و بیزار است. پیغمبرِ خدا، مردی را که به زن یا دختر خودش ظلم کند، زشت میشمارد. چون زن از لحاظ جسمی ضعیفتر است، آیا این مجوّز میشود که مرد با تکیه بر قدرت جسمانی به او ظلم کند؟!
Afsaneh Habibi
بعضی خیال میکنند انسانی که مشغول عبادت میباشد، یک عابد و متضرّع و اهل دعا و ذکر است و نمیتواند یک انسان سیاسی باشد. یا بعضی خیال میکنند کسی که اهل سیاست است - چه زن و چه مرد - و در میدان جهاد فیسبیلالله حضور فعّال دارد، اگر زن است، نمیتواند یک زن خانه با وظایف مادری و همسری و کدبانویی باشد و اگر مرد است، نمیتواند یک مرد خانه و دکان و زندگی باشد. خیال میکنند اینها با هم منافات دارد؛ در حالی که از نظر اسلام، این سه چیز با یکدیگر منافات و ضدّیت که ندارد؛ در شخصیت انسان کامل، کمککننده هم است.
Afsaneh Habibi
زن با نقاط قوّت زنانهٔ خود - که خدای متعال در وجود او به ودیعه گذاشته و مخصوص زن است - همراه با ایمان عمیق، همراه با استقرار ناشی از اتکاء به خداوند، و همراه با عفّت و پاکدامنی - که فضای پیرامون او را نورانیت میبخشد - میتواند در جامعه یک نقش استثنایی اینگونه ایفا کند؛ هیچ مردی قادر به ایفای چنین نقشی نیست. مثل کوه استواری از ایمان، درعینحال مثل چشمهٔ جوشانی از عاطفه و محبّت و احساسات زنانه، تشنگان و محتاجان نوازش را از چشمهٔ صبر و حوصله و عاطفهٔ خود سیراب میکند. انسانها در چنین آغوش پربرکتی میتوانند تربیت شوند. اگر زن با این خصوصیات در عالم وجود نبود، انسانیت معنا پیدا نمیکرد.
Afsaneh Habibi
اسلام به معنای واقعی زن را تکریم کرده است. اگر روی نقش مادر و حرمت مادر در درون خانواده تکیه میکند، یا روی نقش زن و تأثیر زن و حقوق زن و وظایف و محدودیتهای زن در داخل خانواده تکیه میکند، بههیچوجه به معنای این نیست که زن را از شرکت در مسائل اجتماعی و دخالت در مبارزات و فعّالیتهای عمومی مردم منع کند.
Afsaneh Habibi
اسلام وقتی که میگوید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ»، یعنی مؤمنین و مؤمنات در حفظ مجموعهٔ نظام اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر همه سهیم و شریکند؛ زن را استثناء نکرده. ما هم نمیتوانیم زن را استثناء کنیم. مسئولیت ادارهٔ جامعهٔ اسلامی و پیشرفت جامعهٔ اسلامی بر دوش همه است؛ بر دوش زن، بر دوش مرد؛ هر کدام بهنحوی بر حسب تواناییهای خودشان.
Afsaneh Habibi
در اسلام آنچه که مطرح است، عبارت است از تعادل؛ یعنی رعایت عدالت محض میان افراد بشر، از جمله میان جنس زن و جنس مرد. برابری در حقوق مطرح است، امّا در جایی ممکن است احکام زن با احکام مرد متفاوت باشد؛ همچنان که طبیعت زن با طبیعت مرد در بعضی از خصوصیات متفاوت است. بنابراین، بیشترین حقایق و بیشترین واقعیتهای فطرت و طینت بشری در مورد زن و مرد، در معارف اسلامی است.
Afsaneh Habibi
اسلام میخواهد که رشد فکری و علمی و اجتماعی و سیاسی و - بالاتر از همه - فضیلتی و معنوی زنان، به حدّ اعلی برسد و وجودشان برای جامعه و خانوادهٔ بشری - بهعنوان یک عضو - حدّ اعلای فایده و ثمره را داشته باشد. همهٔ تعالیم اسلام از جمله مسألهٔ حجاب، بر این اساس است.
Afsaneh Habibi
اسلام طرفدار تکامل بشر است. برای اسلام، زن و مرد هیچ فرقی ندارد. برای اسلام، جنس زن یا جنس مرد مطرح نیست؛ تکامل انسانی مطرح است. یک جا سخن از مرد گفته میشود، یک جا سخن از زن. به یک مناسبت از زن تجلیل میشود، به یک مناسبت از مرد؛ چون دو حصّهٔ پیکرهٔ بشرند، دو بخش وجود بشری هستند. از لحاظ جنبهٔ بشری و جنبه الهی، هیچ تقاوتی با همدیگر ندارند.
Afsaneh Habibi
در میدان مسائل سیاسی و اجتماعی، بیعت زن را یک امر لازم و یک مسألهٔ زنده معرفی میکند.
«إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ ...» مرد مسلمان، زن مسلمان. مرد عابد، زن عابد. مرد متهجّد، زن متهجّد. در اسلام همهٔ این مقامات معنوی و درجات انسانی، بین زن و مرد بالسّویه تقسیم شده است. در این موارد، مرد و زن با یکدیگر مساوی و برابرند. هر کس که برای خدا کار کند، «مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثی»؛ چه مرد باشد و چه زن، «فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً».
Afsaneh Habibi
در زمینهٔ مسائل معنوی، زنان جزو پیشگامان حرکت معنوی انسان به سوی پیشرفتها هستند... آنجایی که بحث ایمان و اسلام و صبر و صدق و مجاهدت در راه به دست آوردن ارزشهای انسانی و اسلامی و معنوی است، میفرماید: «إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ و الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصّادِقینَ وَ الصّادِقاتِ و الصّابِرینَ وَ الصّابِراتِ». در این آیه ده عنوان برای ارزشهای معنوی ذکر میشود؛ اسلام، ایمان، قنوت، صدق، صبر، خشوع و دیگر چیزها. زن و مرد در این میدان، دوش به دوش حرکت میکنند و پیش میروند؛ هر دو را ذکر میکند. این بت مردگرایی را که در جاهلیتها همیشه به وسیلهٔ مردان و حتی به وسیلهٔ زنان پرستیده میشد، اسلام در این آیات میشکند.
Afsaneh Habibi
این طور هم نیست که بگوییم همه جا خانم باید از آقا تبعیت کند؛ نخیر. چنین چیزی نه در اسلام داریم و نه در شرع. «الرّجالُ قَوّامونَ عَلی النِّساء» معنایش این نیست که زن بایستی در همهٔ امور تابع شوهر باشد. نه! یا مثل برخی از این اروپاندیدههای بدتر از اروپا و مقلّد اروپا، بگوییم که زن بایستی همه کاره باشد و مرد باید تابع باشد. نه! این هم غلط است. بالاخره دو تا شریک و دو تا رفیق هستید. یک جا مرد کوتاه بیاید، یک جا زن کوتاه بیاید. یکی اینجا از سلیقه و خواست خود بگذرد، دیگری در جای دیگر، تا بتوانید با یکدیگر زندگی کنید.
Afsaneh Habibi
اسلام در برخی جاها حتی زن را بر مرد ترجیح داده است. مثلاً آنجا که مرد و زن، پدر و مادری هستند که فرزندی دارند، این فرزند اگرچه فرزند هر دو نفر است، امّا خدمتگزاری فرزند در مقابل مادر، لازمتر است. حقّ مادر بر گردن فرزند، بیشتر و وظیفهٔ فرزند نسبت به مادر سنگینتر است.
Afsaneh Habibi
مسألهٔ ارزشگذاری به اصالت زن، زن بودن، برای زن یک ارزش والاست؛ یک اصل است. به هیچ وجه تشبه به مردان برای زن ارزش به حساب نمیآید؛ همچنان که برای مردها تشبه به زنان ارزش به حساب نمیآید. هر کدام نقشی دارند، هر کدام جایی دارند، جایگاهی دارند و طبیعتی دارند و مقصودی از وضعیت خاص آنها در آفرینش حکیمانهٔ الهی مورد نظر بوده که این مقصود باید برآورده شود؛ این مسأله مهم است.
Afsaneh Habibi
شما ببینید وقتی که خدای متعال میخواهد برای انسانهای مؤمن در طول تاریخ نبوتها در قرآن مثالی بزند، میفرماید: «وَ ضَرَبَ اللهُ مَثلاً لِلّذینَ امَنوا اِمرأتَ فرعَون». در زمان موسی، این همه مؤمن بودند، این همه کسانی در راه ایمان تلاش و فداکاری کردند؛ امّا آن نمونه را اسم میآورد. این ناشی از چیست؟ آیا خدای متعال خواسته از زنان جانبداری کند؛ یا نه، مسأله چیز دیگری است؟ مسأله این است که این زن در اوج حرکت معنوی به جایی رسیده که فقط او را میشود مثال زد و لاغیر. حالا این قبل از فاطمهٔ زهرا (سلاماللهعلیها) است؛ این قبل از مریم کبری (سلاماللهعلیها) است؛ این متعلّق به آن زمان است. زن فرعون، نه پیامبر است، نه پیامبرزاده است، نه همسر پیامبر است، نه در خانوادهٔ هیچ پیامبری بوده است. تربیت معنوی و رشد و بالندگی یک زن، او را به اینجا میرساند.
Afsaneh Habibi
من مکرّراً عرض کردم که نمونه برای انسان مؤمن و مرضی الهی، و انسان کافر و مردود درگاه پروردگار در قرآن، زن مطرح شده؛ این چیز جالبی است.
خدای متعال در این جا، دو زن را بهعنوان دو نمونه از انسانهای برجسته و مؤمن - نه از زنان برجسته - ذکر میکند. یعنی در صحنهٔ انسانیت و تکامل معنوی، خدای متعال وقتی میخواهد نمونهٔ ممتازی بیان کند، سخن از پیامبران و مردان بزرگ و شخصیتهای علمی و دینی نمیکند؛ بلکه سخن از دو زن به میان میآورد
Afsaneh Habibi
عظمت زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفاف زنانه را که خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده است، حفظ کند؛ این را بیامیزد با عزّت مؤمنانه؛ این را بیامیزد با احساس تکلیف و وظیفه؛ آن لطافت را در جای خود به کار ببرد، آن تیزی و برندگی ایمان را هم در جای خود به کار ببرد. این ترکیب ظریف فقط مال زنهاست؛ این آمیزهٔ ظریف لطافت و برندگی، مخصوص زنهاست؛ این امتیازی است که خدای متعال به زن داده است.
Afsaneh Habibi
بوسه بر دست فاطمهٔ زهرا از طرف پیامبر را، هرگز نباید حمل بر یک معنای عاطفی کرد. این خیلی غلط و خیلی حقیر است اگر ما خیال کنیم که چون دخترش بود و دوستش میداشت، دستش را میبوسید. مگر شخصیتی به آن ارجمندی، آن هم با آن عدل و حکمتی که در پیامبر هست و اتکایش به وحی و الهام الهی است، خم میشود و دست دخترش را میبوسد؟ نه، این یک چیز دیگر و یک معنای دیگری است؛ این حاکی است که این دختر جوان، این زنی که وقتی از دنیا رفته، بین هجده سال تا بیستوپنج سال سن داشته - هجده سال هم گفتهاند، بیستوپنج سال هم گفتهاند - اصلاً در اوج ملکوت انسانی قرار داشته و یک شخص فوقالعاده بوده است. این، نگرش اسلام به زن است؛ سراغ این بروید
Afsaneh Habibi
در رژیم گذشته، با اینکه جمع کثیری از زنها، هم بیسواد بودند و هم از مسائل اجتماعی چیزی سرشان نمیشد - یعنی نمیگذاشتند چیزی سرشان بشود - و هم به سرنوشت کشور بیعلاقه بودند و اصلاً نمیدانستند که زن میتواند در سرنوشت کشور دخالت داشته باشد، با وجود اینها از لحاظ ظاهر، شبه اروپایی و گاهی هم روی دست زنهای غربی و اروپایی زده بودند و وقتی کسی نگاهشان میکرد، خیال میکرد که این زن الان از یک کشور اروپایی و از یک محیط غربی وارد ایران شده است؛ امّا اگر با او دو کلمه صحبت میکردی، میدیدی که یک خانم بیسواد و یا کم سوادی است!
Afsaneh Habibi
در آن دوران [رژیم طاغوت]، افراد معدودی از خانمها و دخترخانمها در دانشگاهها حجاب داشتند که مورد تمسخر و استهزا بودند. آن برخورد، یک برخورد غیرانسانی جلف و غلطی بود که انسان چیزی را که خودش قبول ندارد، آن را به لجن بکشاند و به باد استهزا بگیرد؛ کاری که امروز رسانههای غربی عیناً انجام میدهند.
در دانشگاهها و در همین دانشگاه شهید بهشتی، قبل از انقلاب چند جوان متدین بودند که اگر اسم بیاورم، بعضی از آنها را میشناسید. بعضی از آنها با بنده دوست و خویشاوند بودند؛ میآمدند از اینجا - که آن زمان اسمش دانشگاه ملی بود - مطالبی برای بنده نقل میکردند. اوّلاً مراسم مذهبی که هیچ، حتی یک محیط کوچک هم برای نماز خواندن نداشتند. خودشان دور هم جمع شدند و با پول شخصی جای کوچکی را بهعنوان نمازخانه درست کردند. مگر دستگاه اجازه میداد؟ آن روز همین دانشگاه - که عمدتاً محل اعیان و اشراف و بچه پولدارها بود - اینگونه بود؛ مرکز چه فجایع و فسادهایی! دانشگاههای دیگر هم همینگونه بود. واقعاً استاد و دانشجوی متدین در دانشگاه زیر فشار بودند. در سطح جامعه هم همین مسائل بود. زنی که مایل بود حجابش را حفظ کند - نه اینکه با چادر و روگیری، بلکه با یک حجاب معقول - مگر میتوانست در جامعه راه برود؟!
Afsaneh Habibi
حجم
۲۹۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۲۹۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰۵۰%
تومان