بریدههایی از کتاب مادمازل شنل
۴٫۵
(۱۰۵)
حیوونای وحشی هیچوقت رام نمیشن.»
𝓜𝓪𝓷𝓮𝓵𝓲
غرور دیگه بسه. میخوام کنارم باشی.»
𝓜𝓪𝓷𝓮𝓵𝓲
«اینجا دنیای آزادیه. جایی که آدم رو از روی گذشته و اصالتش قضاوت نمیکنن، بلکه به اونچه تبدیل میشه و از خودش میسازه میشناسن.»
دانور🌱
زندگیام خوشایندم نبود، بنابراین دوباره آفریدمش...
دانور🌱
از آنچه در فکرها میگذرد باخبرم: «از پسش برمیآد؟ اصلاً میتونه؟ هفتادویهسالشه! پونزده ساله لباسی طراحی نکرده! بعد از اون افول چطوری ممکنه بتونه دوباره سرپا شه؟»
واقعاً چطور؟!
هیچیک از این حرفها برایم تازگی ندارند. من پیش از این با تمامشان مواجه شدهام. انتظار شکست و ولع ستودهشدن دو حس لاینفک زندگی من هستند.
کیانا
در فرسودگی مطلق سیر میکردم؛ در هالهای میان گذشتهای منهدمشده و آیندهای دهشتناک
✿tanin
ووگ آمریکا میخواهد مثل همیشه نام مرا پرآوازه کند. و اگر آمریکا از من استقبال کند، فرانسه هم چنین خواهد کرد. مشتریانم بهسراغم باز خواهند گشت. زنان باهوشتر از آنند که به افکار عمومی بها ندهند.
شعف پیروزی با لبخندی بر چهرهام مینشیند. شنل به میدان بازگشته است. باشد که نام اسطورهای من وسعتی تازه یابد و عمری شاد و پایدار بر خود ببیند.
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
یه وقتهایی نمیشه بهترین کار رو انجام داد، مجبوری کاری رو که ضروریه انجام بدی. جنگ علیه آلمان ضروری بود، اگرچه به قیمت جون هزاران جوون پاک تموم شد.»
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
شاکی از اینکه من هرچقدر با جان و دل کار و تلاش میکردم که ما زنها را از زنجیرهٔ لباسهای سنتی دستوپاگیر برهانم و آزاد کنم، بازهم ذهنهایمان آنقدر بسته و اسیر بود که حتی احتمال نمیدادیم شاید لیاقت چیزی فراتر از شوهر و فرزند و به پای اجاق پیرشدن را داشته باشیم.
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
«هر زنی ذاتاً منحصربهفرده. چه لزومی داره لباساش منحصربهفرد باشن، وقتی همینکه لباس رو بپوشه اون رو منحصربهفرد میکنه؟ لباسای من طوری طراحی شدن که خود شما اول دیده بشید بارونس نه لباساتون.»
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
«من باور دارم که در تقدیر تو موفقیتهای عظیمی هست کوکو شنل. میخوام کمکت کنم بهشون برسی.»
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
شما یاد گرفتید که بهجای جنگیدن با طوفان خودتون رو در مسیر باد رها کنید و بذارید باد شما رو بالا ببره. خیلیها تلاش میکنن اون چیزی بشن که ازشون انتظار میره، درحالیکه من و شما هر دو میدونیم اون چیزی که از آدم انتظار میره اون چیزی نیست که آدم آرزوش رو داره.»
علی دوست
زندگیام خوشایندم نبود، بنابراین دوباره آفریدمش...
abar
«اما تو میتونی هرکاری بکنی. تو یه موهبت داری.»
Zahra Sayerii
زمانهایی که بقیه در حیاط مشغول طناببازی بودند، گوشهای پیدا میکردم و مشغول خواندن میشدم. شبها زیر ملحفهام و با کورسوی شمعی که ممکن بود کل خوابگاه را به آتش بکشد، کتاب میخواندم. در مراسم عشای ربانی وانمود میکردم کتاب مذهبی به دست دارم و کتاب خودم را میخواندم و روح فناناپذیرم را به مخاطره میانداختم و چهبسا که جانم را لایق جهنم میکردم
Zahra Sayerii
مهارتی که تو داری میتونه نجاتت بده. شک نکن که خدا واقعاً دوستت داره گابریل.»
Zahra Sayerii
زندگیام خوشایندم نبود، بنابراین دوباره آفریدمش...
گابریل کوکو شنل
مهدیه
«مادمازل تا حالا شده کسی رو که از خودت هم بیشتر دوستش داری، از دست داده باشی؟ یه چیز که ارزشمندترینه، غیرقابلجایگزینه، حاضری زندگیت رو برای نجاتش بدی.»
mahsa.shojaeiii
«مادمازل تا حالا شده کسی رو که از خودت هم بیشتر دوستش داری، از دست داده باشی؟ یه چیز که ارزشمندترینه، غیرقابلجایگزینه، حاضری زندگیت رو برای نجاتش بدی.»
azar
کهنسالی هزینهٔ گذران عمر بود و شرمی در آن وجود نداشت.
maahnegah
حجم
۴۷۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
حجم
۴۷۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
قیمت:
۷۷,۵۰۰
۵۴,۲۵۰۳۰%
تومان