بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دانش منطق | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب دانش منطق اثر گئورگ‌ویلهلم‌فریدریش  هگل

بریده‌هایی از کتاب دانش منطق

۳٫۴
(۲۰)
از این رو به شیئی ـ در ـ خود، از آنجا که او اینهمانی دارای بودش وجود است، ـ این بازتاب بی‌بودش تعلق نمی‌یابد، بلکه این بازتاب نسبت به شیئی ـ در ـ خود بیرونی، درون خود به‌شخصه فرو می‌ریزد. این بازتاب بی‌بودش، منهدم می‌گردد و به این ترتیب به‌شخصه، اینهمانی اساسی یا شیئی ـ در ـ خود می‌گردد. ـ آن را، این گونه نیز، می‌توان مشاهده کرد: وجود بی‌بودش در شیئی درخود، بازتاب به درون خویش را داراست؛ او نخست به مثابه امر دیگرش بر آن معطوف می‌گردد؛ لیکن به مثابه امر دیگر در برابر آنچه، که درخود است، بازتاب به درون خویش تنها برداشتن خود او به‌شخصه و شدن به درخود بودن است. در نتیجه شیئی ـ در ـ خود با وجود بیرونی همسان است.
mehdi hoore
هنگامی که همه شرط‌های یک مطلب در اختیار است، در این صورت او به وجود در می‌آید. مطلب، قبل از آنکه موجود باشد، هست؛ و آن هم بر این منوال که مطلب اولاً به مثابه بودش یا به مثابه امر غیرمشروط است؛ ثانیا او دارای اینجا بودن است یا متعین است و این امر به شیوه دوگانه بررسی شده: از یکسو درون شرایطش، از سوی دیگر درون علتش. مطلب درون شرایطش به خود شکلِ بودنِ بیرونیِ بدون علت داده است، چون به مثابه بازتابِ مطلق رابطه منفی، معطوف بر خود است و خود را به از پیش نهادگی مبدل می‌سازد. از این رو، این امر غیرمشروطِ از پیش نهاده، امر بلاواسطه بدون علت است، که بودنش چیزی نیست جز آنکه به مثابه امر بی‌علت اینجا باشد.
mehdi hoore
به این ترتیب بالطبع آن کسانی که، با اعتقاد خالصانه به این دانش‌ها می‌پیوندند، می‌توانند به این نظر شخصی برسند، که مولکول‌ها، فضاهایِ میانی تهی، نیرویِ گریز، اِتر، شعاع منفرد نور، ماده الکتریکی و مغناطیسی و بسیاری امرهای مشابه دیگر نسبت‌ها یا چیزهایی هستند، که مطابق شیوه‌ای که از آنها به‌مثابه تعین‌هایِ اینجا بودن بلاواسطه صحبت می‌گردد، در عمل، در ادراک حسّی حضور دارند. آنها به مثابه نخستین علت‌های امر دیگر به مثابه فعلیت یافتگی‌ها عنوان می‌گردند و با اطمینان به کار برده می‌شوند؛ با اعتقاد به درستی‌اشان، آنها معتبر شناخته می‌شوند، قبل از آنکه یقین حاصل گردد، که آنها بالعکس تعین‌هایِ استنتاجی از آن چیزی هستند، که باید علتش ارائه گردد؛ انگاشته‌های اشتقاق یافته از بازتابی ناسنجیده و بافته‌هایی ذهنی. در عمل انسان خود را در حلقه جادویی‌ای می‌بیند که در آن تعین‌هایِ اینجا بودن و تعین‌های بازتاب، علت و معلول، پدیده‌ها و تصویرهای وهمی در انجمنی متمایز نشده در هم آمیخته‌اند و از مرتبه‌ای یکسان با یکدیگر برخوردارند.
mehdi hoore
به همین ترتیب دولت‌ها نیز از طریق تمایز اندازه‌هایشان ـ اگر سایر امور برابر مفروض شوند ـ خصلت‌های کیفی متفاوتی می‌یابند. قانون‌های عادی و اساسی چیز دیگری می‌شوند، اگر ابعاد دولت و تعداد شهروندانش گسترش یابد. دولت دارای یک مقیاسِ اندازه‌اش است، که با به فراسو رفتن بر فراز آن فاقد تکیه‌گاه می‌گردد، به درون خود فرو می‌پاشد، «اگرچه تحت همان قانون اساسی تنها در وسعتی دیگر، قدرت و اقبال به او روی می‌آورد.»
mehdi hoore
در امر اخلاقی، تا جایی که در سپهر بودن مشاهده گردد، همان تحولِ امر کمّی به امر کیفی تحقق می‌پذیرد و کیفیت‌های مختلف چنین پدیدار می‌گردند، که خود را بر یک متفاوت بودگی اندازه استوار سازند. این امر تنها یک کم یا زیاد است، که از طریق آن مقیاسِ کم‌خردی درنوردیده می‌شود و چیز دیگری است، هنگامی که جُرم ظاهر می‌گردد و از طریق آن حق به ناحق، تقوی به ننگ متحول می‌شود.
mehdi hoore
به این ترتیب هر دوی رویه‌ها از نظر کیفی در مخالفت با یک دیگر قرار دارند و هر کدام برای خود یک چنین اینجا بودنی دارد، و یک مقدار نخست تنها به مثابه مقدار عمودی و در خود مقدار نامعین، مقدارِ یک یکچیز و کیفیتش است، و اینکه چه‌گونه رابطه آنها در عطف بر یک دیگر اکنون خود را به مثابه مقیاس در کل متعین ساخته است و به همان ترتیب اندازه ویژه این کیفیت‌هاست.
mehdi hoore
البته ترکیب‌شدنی که ما هم آن را خنثی‌سازی خوانده‌ایم، تنها شکل فشردگی نیست؛ نما ماهیتا تعینِ مقیاسی و به این وسیله مستثنی سازنده است؛ عددها در این رویه وضعیت‌یابی مستثنی سازنده، پیوستگی و قابلیت به هم پیوستن‌شان را از دست داده‌اند؛ تنها امر بیشتر یا امر کمتر است که خصلتی منفی می‌یابد و مزیتی که یک نما در برابر دیگری دارد، در معین بودگی اندازه‌ای متوقف نمی‌ماند. لیکن به همان ترتیب این رویه دیگر نیز در دسترس است، که بر حسب آن، برای یک رانا، دوباره بی‌تفاوت است، که از راناهای بسیاری که در برابرش قرار گرفته‌اند، مقدار خنثی سازنده را ــ از هر کدام بر حسب معین بودگیِ ویژه‌اش در برابر دیگری ــ دریافت کند؛ در عین حال وضعیت‌یابی مستثنی سازنده منفی از این دست‌اندازیِ رویه کمّی در زحمت است. ـ به این ترتیب یک دیگرسانیِ وضعیت‌یابی کمّیِ صرف و بی‌تفاوت به وضعیت‌یابی کیفی، و بالعکس تحولِ متعین بودنِ ویژه به نسبتِ بیرونیِ صرف نهاده است، ـ مجموعه‌ای از نسبت‌ها که زمانی دارای سرشتی صرفا کمی و زمانی سرشتِ ویژه و مقیاس هستند.
mehdi hoore
آن زوجی که قرار است به مثابه خودایستایی با هم مقایسه گردد، نخست رودرروی یک دیگر تنها به مثابه مقدارها، متمایز است؛ برای تعیینِ نسبتِ آنها نیاز به یک یکی‌بودگیِ مشترک و «برای خویش باشنده» است. این یکی بودگی معین تنها باید در جایی جستجو گردد، که در آن مقایسه‌شوندگان، همان گونه که نشان داده شد، اینجا بودنِ ویژه مقیاسشان را دارند، یعنی در نسبتی هستند، که نماهای نسبتیِ مجموعه با یک دیگر دارند.
mehdi hoore

حجم

۹۸۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۸۳۹ صفحه

حجم

۹۸۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۸۳۹ صفحه

قیمت:
۳۵۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱۲
۳
صفحه بعد