بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فیلسوفان بدکردار | صفحه ۴ | طاقچه
کتاب فیلسوفان بدکردار اثر نایجل راجرز

بریده‌هایی از کتاب فیلسوفان بدکردار

امتیاز:
۴.۱از ۲۰ رأی
۴٫۱
(۲۰)
در سال ۱۸۶۸ با واگنر دیدار کرد و فوراً این آهنگ‌ساز را قهرمان خود خواند. این دو برای مدتی الهام‌بخش نبوغ یکدیگر شدند. نیچه تبدیل به بزرگ‌ترین تبلیغات‌چی واگنر شد و کتاب تولد تراژدی او که در سال ۱۸۷۲ منتشر شد مدیحه‌ای برای اپرای واگنری بود. اما بعد از اینکه نیچه احساس کرد این آهنگ‌ساز خود را به پادشاهی آلمان فروخته است، وحشیانه‌ترین نقدها را نثار او کرد. از سرتاپای اولین کتاب او که در آن نوشته بود این آهنگ‌ساز تجسم «همهٔ محاسنی است که یک انسان آرزوی داشتنش را دارد» شیدایی نسبت به واگنر می‌بارد.
وحید
روسو اعلام کرد «در بین زنان نابغه‌ای پیدا نمی‌شود و آنها نه هنر را تحسین می‌کنند و نه از آن خوششان می‌آید»
yazdaan
شوپنهاور و زندگی اعتکاف‌گونهٔ او بیشتر شکل جانوری دارد تا خدایی. او با لحن خاص خودش می‌گوید: طبیعت نقش خود در سخت کردن قلب مرا با اعطای بی‌اعتمادی، تندخویی، خشونت و غرور بازی کرده است.... من از پدرم ترسی را به ارث برده‌ام که دائماً آن را نفرین می‌کنم... و با همهٔ اراده و قدرتی که دارم با آن مبارزه می‌کنم. اما این ترس در عادی‌ترین لحظات همچنان بر من مستولی می‌شود که مشکلات غیرممکن و یا حتی غیرقابل تصوری را در پیش چشمم مجسم می‌بینم... در بچگی دائماً با خیال امراض و دعواها رنج می‌کشیدم... در ناپل از آبله می‌ترسیدم و در برلین از وبا. در ورونا از ترس اینکه با پودر دماغی مسموم شوم خواب نداشتم... هروقت در شب چهرهٔ کسی از درون تاریکی پیدا می‌شد، دست به شمشیر و اسلحه‌ام می‌بردم که همیشه پر بود.
Amin
حالا دیگر شوپنهاور و واگنر بت‌های دوقلوی او شده بودند اما این بت‌پرستی خطرات خاص خود را داشت.
yazdaan
چه نیچه به آن فاحشه‌خانه برگشته باشد یا برنگشته باشد، واقعیت این است که او در همین سال‌ها مبتلا به سفلیس شده است
yazdaan
فریدریش کوچک حتی در خانه‌اش هم نشان داد که به‌شدت مذهبی است. بازی محبوب او در دوران کودکی بازی با کشیش‌ها بود و به همین دلیل لقب «کشیش کوچک» به او دادند. خواهرش الیزابت هم در این بازی‌ها همراه او بود و تا آخر عمر برادرش را قهرمان خود می‌دانست و می‌ستود.
yazdaan
بود. او مردی ضعیف‌النفس، نیمه‌کور و روان‌پریش بود که سردردهای دائمی امان او را بریده بود و مجبورش می‌کرد به رختخواب بخزد. بخشی از این مشکل ناشی از بیماری‌های چشمی و سینوزیت بود که از کودکی تا بزرگسالی او را رها نکرد و بخش دیگری از مشکل بعدها احتمالاً در نتیجهٔ بیماری سفلیس که آن‌را می‌توان ایدز قرن نوزدهم خواند ایجاد شد. او زمانی‌که از دست بیماری‌هایش به جان آمده بود فریاد زد: «آیا آدم‌های سالم نباید یک ذره هم رنج بکشند»؟ او که دائماً به دیونیسوس خدای شراب متوسل می‌شد در عالم واقع هرگز شراب نمی‌خورد. نوشیدنی محبوب او کاکائوی کم‌چرب بود.
yazdaan
«فلسفه‌ای که من آن را زیسته‌ام و می‌شناسم زندگی داوطلبانه در یخ و کوه‌های بلند است... یک روح چقدر می‌تواند حقیقت داشته باشد، یک روح چقدر جرئت می‌کند حقیقت داشته باشد»؟
yazdaan
این احساس سرخوردگی همگانی همان چیزی بوده که دیکتاتورهای قرن بیستم و شیادان زرنگ از آن به‌خوبی بهره برده‌اند.
yazdaan
البته نیچه خودش به‌ندرت به سیاست فکر می‌کرد. او که یک فردگرای جدی بود، از همهٔ حرکت‌های جمعی بیزار بود و زیرتیتر کتاب چنین گفت زرتشت او «کتابی برای همه‌کس و هیچ‌کس» بود.
yazdaan

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۰۳ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۰۳ صفحه