بریدههایی از کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفهی بزرگ
۴٫۲
(۱۷۹)
ما هرگز به نقطهٔ نهایی و قلهٔ شادی و احساس خوشبختی نمیرسیم چون شادی و خوشبختی اصولاً قلهای ندارد. همیشه یک کوه بلندتر هست. کوهی که درحالحاضر در قلهاش نشستهایم و حس خوبی داریم، بهزودی تبدیل به سطح هوشیاری و درک معمول میشود.
Roozbeh Mohammadzadeh
گاهی اوقات از خودم میپرسم «چی میشد اگه میشد روزهایی که قوه و بنیهش رو داشتم و حواس پنجگانهم بهتر و کاملتر کار میکرد از زندگی بیشتر لذت میبردم؟
Eli
هنگامی که ما درک کنیم که زندگی و زیستن محکوم به ناامیدی همیشگی است، میتوانیم به آن بخندیم و در این زمان لذت واقعی به شیوهای آیرونیک آغاز میشود
Eli
طبیعت در سِیر زندگی انسان چونان مادری مهربان و دلسوز جهت یاری بشر، توهمات و خیالها و رؤیاها را به او هدیه میدهد تا انسان غرق در آرزوها، تلخی و ظلم سرنوشت خویش را درک ننماید.
جیاکومو لئوپاردی؛ فیلسوف و شاعر ایتالیایی
library
دیگر شیوهٔ طفره رفتن ما از مسئولیت انسانیمان پذیرفتن نقشهای از پیش تعریفشده است. «من یک زن خانهدارم. این چیزیه که من هستم.» اگر هویت زن خانهدار را بپذیریم و صرفاً در پی همخوانی با مشخصههای از پیش تعریفشدهاش باشیم بار دیگر تبدیل به همان شی شدهایم.
library
سارتر در نوشتههایش به شیوههای گوناگونی اشاره میکند که توسط آن اکثر ما سعی میکنیم از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کنیم و چیستی را مقدم بر هستی بدانیم. بهانههایی چون:
«من اینجوریام دیگه. عوضبشو نیستم.»
«سیگار میکشم چون یک شخصیت معتاد و متکی دارم.»
library
قابلیت توستْ منظور و دلیل وجودیِ توستر است اما ما انسانها قابلیت تولید و تغییر مشخصههای بنیادی و اهداف خود را داریم. پس صحیح نیست که بگوییم ما مشخصههای وجودی تغییرناپذیر داریم. نخست ما وجود داریم و سپس خودمان را خلق میکنیم.
library
این دانشمندان مدعی هستند چیزی که ما به آن تصمیم آزاد میگوییم صرفاً فعلوانفعالات شیمیایی است.
library
وقتی کامو در رمان بیگانه نوشت: «اگر در جستوجوی معنای زندگی باشید هرگز زندگی نخواهید کرد.» همین موضوع را از زاویهٔ دید متفاوتی بیان میکرد. معنی زندگی، چیزی نیست که بتوانیم جستوجو و کشفش کنیم چیزی است که شخصاً بایستی خلقش کنیم.
library
اما در مورد پرسش اینکه یک انسان باید چگونه زندگی کند، نیچه با قاطعیت تأکید کرده که «اجازه بده خود واقعیِ تو زندگی کند.»
pari
اینکه ما از مسئولیتِ خودسازی طفره میرویم این است که پذیرش آن بسیار ترسناک است. فکرش را بکنید اگر به این باور برسیم که معمارِ سرنوشت خود هستیم و بعد براساس این اندیشه در زندگیمان به جایی برسیم که حالوروز خوب و خوشی نداشته باشیم چه کسی را غیر از خودمان میتوانیم مقصر قلمداد کنیم؟ یقهٔ چه کسی را میتوانیم بگیریم؟
pari
مشکل اصلی اینجاست که امروزه اعضای قبایل متفاوت به قلمرو یکدیگر بسیار رفتوآمد دارند. قبیلهگراییهای ملی، قبیلهگراییهای سیاسی، مذهبی، این روزها مشکل بتوانید از خانه خارج شوید و با فردی از قبیلهای دیگر تماس برخوردی نداریم.
زهرا
ما همیشه میتوانیم حس بهتری از عالی داشته باشیم. دلیل اینکه میتوانیم همیشه حال بهتری از عالی داشته باشیم هم این است که در هر زمانی ما تنها میتوانیم یک درک و حس داشته باشیم. جایی درون خودمان این را خوب میدانیم اما کسانی که مواد روانگردان مصرف میکردهاند از آن کاملاً آگاه هستند. آنها در این سفر ذهنی خودشان را دیدهاند که از یک سطح درک به سطح دیگری پریدهاند. آنها خودشان را در حالتی مشاهده کردهاند که در حال مشاهدهٔ خودشان هستند که از یک سطح درک به سطح دیگر میجهند.
morvarid
«محرک اصلی انسان کسب لذت و پرهیز از درد نیست، بلکه یافتن معنایی است در زندگی. فرد آمادهٔ رنج کشیدن است به شرط آنکه معنا و مقصودی در آن رنج بیابد.»
کاربر ۳۳۱۶۷۱۲
این مفهوم اگزیستانسیالیستی از آن ایدههایی بود که ذهن مرا سخت درگیر خودش کرد. اینکه معنای زندگی چیزی نیست که قرار باشد آن را جستوجو کنیم بلکه چیزی است که بایستی شخصاً آن را خلق کنیم.
helia
به اعتقاد سارتر از لحاظ تاریخی، جامعهٔ انسانی تحتتأثیر تعالیم مسیحی ـ یهودی تمایل به شیئی شدن داشتند. «خدا جوهرهٔ خود را در ما دمیده و ما را به شکل خودش آفریده و به ما امتیاز ویژهای اعطا کرده. تلاش برای تغییر خودمان و خروج از گلهٔ مؤمنانش در حکم توهین به مقدسات است.» اما دلیل اصلی اینکه ما از مسئولیتِ خودسازی طفره میرویم این است که پذیرش آن بسیار ترسناک است. فکرش را بکنید اگر به این باور برسیم که معمارِ سرنوشت خود هستیم و بعد براساس این اندیشه در زندگیمان به جایی برسیم که حالوروز خوب و خوشی نداشته باشیم چه کسی را غیر از خودمان میتوانیم مقصر قلمداد کنیم؟
helia
چهطور رفتار یک فرد میتواند تغییر پیدا کند اگر او فکر میکند که هر انتخابش از پیش مقدر شده؟
helia
«چهته پسر؟ اگر تو فقط یهبار شانس زندگی کردن داشته باشی، نمیخوای یهسری چیزها رو تجربه کنی؟ چه مرگته؟» با خودم فکر کردم اگه تو بدترین حالتِ ممکن خدایی در کار نباشه و همهٔ ما با مرگمون تمومِ تموم بشیم چرا اینقدر بیخودی خودم رو اذیت کنم. باید بیخیال جوابهایی بشم که بهشون نمیرسم و فقط تا آخرین لحظه از عمرم لذت ببرم.
خطابهٔ میکی مرا یاد آن جملهٔ قصار اسکار وایلد میاندازد که «همهٔ ما در ته چاه فاضلابایم اما شماری از ما به ستارگان خیره شدهایم.»
helia
«ایمنترین شیوه برای خیلی بدبخت نبودن این است که انتظار نداشته باشیم خیلی خوشبخت شویم.» (دقت کنید! شوپنهاور از کلمهٔ بدبخت و بیچاره استفاده میکند نه مثلاً ناشاد و غمگین.)
helia
هنر زندگی کامجویی در هر لحظه و هر مکان است و لذیذترین و ماندگارترین لذتها نه ذهنی هستند و نه همیشه اخلاقی.
helia
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
قیمت:
۴۸,۵۰۰
تومان