بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی | صفحه ۱۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی

بریده‌هایی از کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی

۴٫۰
(۱۰۷)
یاد بگیرید که به آن‌چه شما را می‌ترساند عشق بورزید، از شکست لذت ببرید، با تمام قوا زندگی کنید، و خودتان را واقعاً بشناسید.
0
می‌گویند که در انتهای هر تونل تاریکی، روزنه‌ای از نور هست؛ اما نه وقتی چشم‌تان به تاریکی عادت کرد.
کاربر ۱۶۴۰۹۰۲
شانسْ دیوانه‌ای دمدمی‌مزاج است و همیشه به‌دلخواه شما پیش نمی‌رود. نمی‌توانید در این تصور گرفتار شوید که فقط به این دلیل که امکانی را برای خود تصور کرده‌اید به‌نوعی لایق آن هستید.
Muhammad Reza Alizadeh
اما صدای بیرونی نیست که شما را از پا درمی‌آورد. آن‌چه به خود می‌گویید اهمیت دارد. مهم‌ترین گفت‌وگوهایی که در زندگی تجربه می‌کنید گفت‌وگوهایی هستند که با خودتان دارید. شما با آن‌ها بیدار می‌شوید، با آن‌ها راه می‌روید، با آن‌ها به خواب می‌روید، و درنهایت براساس آن‌ها عمل می‌کنید؛ فارغ از این‌که بد باشند یا خوب.
Raymond
در تک‌افتاده‌بودن قدرت زیادی نهفته است. شما را مجبور می‌کند منابع خودتان را تا قطرهٔ آخر به‌کار بگیرید و در مواجهه با ارزیابیِ ناعادلانه به خودتان باور داشته باشید.
Raymond
به‌جای تمرکز روی مسائل بیهوده‌ای که نمی‌توانید تغییرشان دهید چیزهایی را تصور کنید که می‌توانید انجام دهید.
Raymond
فریاد می‌زدم: «درد رو تحمل کن، وگرنه فقط خودت نیستی که شکست‌خورده می‌ش
Raymond
تجارب زندگی، مخصوصاً تجربه‌های منفی، به چغرشدن ذهن کمک می‌کنند
Raymond
با هرکسی که سروکار دارید هدف‌تان باید این باشد که مجبورشان کنید ببینند که شما به چیزی دست یافته‌اید که آن‌ها خودشان هیچ‌وقت نمی‌توانستند به آن برسند. باید بخواهید آن‌ها با خود فکر کنند که شما چقدر شگفت‌انگیز هستید. منفی‌بودن آن‌ها را بگیرید و با تمام وجود از آن استفاده کنید تا بر وظایف محول‌شده احاطه پیدا کنید. روح آن‌ها را بگیرید!
Raymond
با هرکسی که سروکار دارید هدف‌تان باید این باشد که مجبورشان کنید ببینند که شما به چیزی دست یافته‌اید که آن‌ها خودشان هیچ‌وقت نمی‌توانستند به آن برسند. باید بخواهید آن‌ها با خود فکر کنند که شما چقدر شگفت‌انگیز هستید. منفی‌بودن آن‌ها را بگیرید و با تمام وجود از آن استفاده کنید تا بر وظایف محول‌شده احاطه پیدا کنید. روح آن‌ها را بگیرید!
Raymond
تصمیم من به این ربط داشت که من چه کسی بودم و می‌خواستم به چه کسی تبدیل شوم. من یک زندانی در ذهن خودم بودم و این موقعیت تنها شانس من برای آزادی بود.
Raymond
«لعنتی! اگه خیلی راحت جا بزنی موفق نمی‌شی! هیچ راه میون‌بُری واسه‌ت وجود نداره گاگینز!»
Raymond
تنها راهی که باعث شد بتوانم به مسیرم ادامه دهم این بود که از افسردگی‌ام تغذیه کنم. باید موقعیت را وارونه می‌کردم و خودم را قانع می‌کردم این اضطراب و شکی که به خودم داشتم مهر تأییدی بر این مسئله بود که زندگی من دیگر بی‌هدف نیست. شاید مأموریت پیشِ‌روی من مأموریتی غیرممکن از آب درمی‌آمد؛ اما حداقل من مأموریت داشتم!
Raymond
اما خوب می‌دانستم که اگر به زانوزدن در برابر ترس‌ها و احساس بی‌کفایتی‌ام ادامه دهم، درواقع به آن‌ها اجازه داده‌ام آینده‌ام را به من دیکته کنند.
Raymond
وقتی اعتمادبه‌نفسی نداشته باشید، بهادادن به نظرات بقیهٔ مردم آسان می‌شود
Raymond
وقتی اعتمادبه‌نفسی نداشته باشید، بهادادن به نظرات بقیهٔ مردم آسان می‌شود
Raymond
به کسانی که باعث می‌شدند احساس ناراحتی کنم نگاه می‌کردم و متوجه می‌شدم که آن‌ها چگونه در زندگی خود عذاب می‌کشند.
Raymond
از آن زمان به‌بعد، خود را طوری شست‌وشوی مغزی دادم که مدام به‌دنبال سختی‌ها باشم. اگر باران می‌بارید، برای دویدن زیر باران به بیرون می‌رفتم
Raymond
در همهٔ این موارد، آن احساس منفی همان انگیزهٔ درونی برای تغییر است
Raymond
هر روز خود را موظف به قبول مسئولیت در قبال اهدافی می‌دانستم که تعیین می‌کردم.
Raymond

حجم

۹۱۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۵ صفحه

حجم

۹۱۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۵ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰
۷۰%
تومان