بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کتاب | صفحه ۲۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب کتاب

بریده‌هایی از کتاب کتاب

نویسنده:فاضل نظری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۹۲ رأی
۴٫۵
(۱۹۲)
با لب سرخت مرا یاد خدا انداختی روزگارت خوش که از میخانه، مسجد ساختی
شقایق خیری
ای که می‌پرسی چرا نامی ز ما باقی نماند سیل وقتی خانه‌ای را برد از بنیاد برد
فاطمه میرزائی
زیان اگر همهٔ سود آدم از دنیاست جدال خلق چرا بر سر زیاد و کم است
ZGh
زیان اگر همهٔ سود آدم از دنیاست جدال خلق چرا بر سر زیاد و کم است
فاطمه
هرچه آیینه به توصیف تو جان کند، نشد آه! تصویر تو هرگز به تو مانند نشد
فاطمه میرزائی
تنگ آب اینقدر هم کوچک نمی‌آمد به چشم فکر آزادی نمی‌کردند ماهی‌ها اگر
...
همیشه زخم زبان خون‌بهای زیبایی‌ست
saayeh
شراب تلخ بیاور که وقت شیدایی‌ست که آنچه در سر من نیست بیم رسوایی‌ست چه غم که خلق به حسن تو عیب می‌گیرند همیشه زخم زبان خون‌بهای زیبایی‌ست اگر خیال تماشاست در سرت بشتاب که آبشارم و افتادنم تماشایی‌ست
fatemeh
این صید را به معجزهٔ عشق زنده کن عیسای من به دیدن این نیمه‌جان بیا یک‌عمر آمدم به در خانه‌ات، تو نیز یکدم به خانهٔ من بی‌خانمان بیا
nardoon
دل، اهل مکدر شدن از حرف کسی نیست ای آه جگرسوز! به آیینه چه گفتی؟ از بوسهٔ گلگون تو خون می‌چکد ای تیر! جان و جگرم سوخت! به این سینه چه گفتی؟
گمنام
کنون اگرچه کویرم، هنوز در سر من صدای پر زدن مرغ‌های دریایی‌ست
مهدی
بر گِرد خویش پیله‌تنیدن به صد امید این «رنج» دلپذیر همین است زندگی
تبسم جوان
ای عمر! چیستی که به‌هرحال عاقبت جز حسرت گذشته در آیندهٔ تو نیست
AVA
ای دل! بگو به عقل که دشمن هم اینچنین در خون مرا به حال خودم وانمی‌گذاشت
ملی‌کا
کنون اگرچه کویرم، هنوز در سر من صدای پر زدن مرغ‌های دریایی‌ست
ملی‌کا
بهلول‌وار فارغ از اندوه روزگار خندیده‌ایم! ما به جهان یا جهان به ما
سرو
گر عقل٬ پشت حرف دل «اما» نمی‌گذاشت تردید پا به خلوت دنیا نمی‌گذاشت
سرو
اگر بناست بمانیم زیر این آوار بگو دگر نگذاریم خشت بر سر خشت
لیا
فرقی میان طعنه و تعریف خلق نیست چون رود بگذر از همهٔ سنگریزه‌ها
لیا
شاید اگر تو نیز به دریا نمی‌زدی هرگز به این جزیره کسی پا نمی‌گذاشت
لیا

حجم

۳۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۳۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
۵۵,۰۰۰
۵۰%
تومان