همراه بسیار است، اما همدمی نیست
مثل تمام غصهها، این هم غمی نیست
mohan
برکهای گفت به خود، ماه به من خیره شدهاست
ماه خندید که من چشم به «خود» دوختهام
🌱
در این فکرم که در پایان این تکرار پیدرپی
اگر جایی برای مرگ باشد! زندگی زیباست
مستورع
چقدر چون همگان، مثل دیگران باشم
به جای عشق، به دنبال آب و نان باشم
اگر پرنده مرا آفریدهاند چرا
قفس بسازم و در بند آشیان باشم
م.حکیمی
من از سرمایهٔ عالم همین یک «قلب» را دارم
ali
قصهٔ فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه
دل بهدست آوردن از کشورگشایی بهتر است
ویکتـوریـا
چشمانتظار حادثهای ناگهان مباش
با مرگ زندگی کن و با زندگی بمیر
مستورع
خدا کسیاست که باید به عشق او برسی
خدا کسی که از آن سخت میهراسی نیست
Parinaz
گر عشق مقصد است خوشا لذت مسیر
مینا
مپرس از من چرا در پیلهٔ مهر تو محبوسم
که عشق از پیلههای مرده هم پروانه میسازد
نَــسـی
به اسم صبر، کم با زندگی امروز و فردا کن
nia
هر لحظهٔ همراهی ما خاطرهای بود
اما تو به یک خاطره پیوستی و رفتی
منتظر
دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی
هُـــو
حرف منّت نیست اما صد برابر پس گرفت
گردش دنیا اگر چیزی به ما افزوده بود
کاربر ۳۸۱۸۲۹۰
کاش دست دوستی هرگز نمیدادی به من
«آرزوی وصل» از «بیم جدایی» بهتر است
SARA
مرگ در قاموس ما از بیوفایی بهتر است
در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است
قصهٔ فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه
دل بهدست آوردن از کشورگشایی بهتر است
بانوی نویسنده
ای دل ناباور من دیر فهمیدی که عشق
از همان روز ازل هم جرم نابخشوده بود
MrM
یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم
یک آه و کشیدیم رسیدیم به معراج
.
عقل ظاهربین، چه تردید عجیبی ساختهاست
Aysan
که عاقل آن کسی باشد که با دیوانه میسازد
هدی✌