بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب همه‌ی افق (مجموعه داستان) | طاقچه
کتاب همه‌ی افق (مجموعه داستان) اثر فریبا وفی

بریده‌هایی از کتاب همه‌ی افق (مجموعه داستان)

نویسنده:فریبا وفی
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۱۵ رأی
۳٫۸
(۱۵)
هیچ‌وقت از تنهایی‌اش تراژدی نساخت، برعکس، تا می‌توانست لذت برد.
کتاب خوب
در کتاب‌ها خوانده بودم که آدم‌ها بعد از چند سال همانی نیستند که قبلاً بودند.
لیلی مهدوی
تو زندگی خوبی داری. شوهرت بهت علاقه دارد. خیلی مهم است که یک نفر، فقط یک نفر..." کمی مکث کرد. انگار بغض راه گلویش را گرفت، اما زود به خودش مسلط شد. "... یک نفر توی دنیا آدم را از ته دل دوست داشته باشد. می‌فهمی؟ حتا اگر بد دوست داشته باشد یعنی از طرز دوست داشتنش خوشت نیاید. توجهت را معطوف کن به زندگی‌ات."
SaNaZ
خیلی مهم است که یک نفر، فقط یک نفر..." کمی مکث کرد. انگار بغض راه گلویش را گرفت، اما زود به خودش مسلط شد. "... یک نفر توی دنیا آدم را از ته دل دوست داشته باشد. می‌فهمی؟ حتا اگر بد دوست داشته باشد یعنی از طرز دوست داشتنش خوشت نیاید.
کتاب خوب
"تو نگران همه‌چیز هستی غیرِ خودت."
Pariya
شاید این سختی‌ها همه ساختهٔ ذهنم بود و با حرف زدن مثل کوه یخ آب می‌شد و از بین می‌رفت. دلم می‌خواست مثل او ولو بشوم روی فرش و با چای و شعر حال کنم و بی‌خیال همه‌چیز بشوم.
SaNaZ
دوست دارد مردی پیدا بشود که با شنیدن خرابی‌های زندگی او و خانواده‌اش رم نکند.
مریم
قاب عکس پلاستیکی ارزانی روی تاقچه بود
sumit
هیچ‌وقت از تنهایی‌اش تراژدی نساخت، برعکس، تا می‌توانست لذت برد.
کتاب خوب
ذهنم آزادترین لحظه‌ها را می‌گذراند. گرفتار هیچ فکروخیالی نبودم. سبک‌بالی پرنده‌های دریایی را داشتم. داشتند آن دورها پرواز می‌کردند. ممنون زمین بودم. ممنون دریا. ممنون آسمان. ممنون خودم که تکه‌ای از آن‌ها بودم. به‌طور مبهمی حس کردم آزادی باید همین باشد. پس تا آن روز فقط طوطی‌وار آن را تکرار کرده بودم، بی‌آن‌که بدانم واقعاً چیست.
SaNaZ

حجم

۶۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۹۹ صفحه

حجم

۶۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۹۹ صفحه

قیمت:
۲۲,۰۰۰
۱۱,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۵صفحه بعد