بریدههایی از کتاب مکتب دیکتاتورها
۳٫۸
(۳۱)
چه اندک خرد بر جهان فرمان میراند
♤ 𝐍𝐞𝐨 ♤
منتسکیو میگوید دیکتاتور کسی است که «برای چیدن یک سیب درخت را از ریشه درمیآورد».
pedram
این دیکتاتورها چهگونه آدمهایی هستند، چهطور به قدرت رسیدهاند
Darush
رژیمی هم که دورانش به سر میرسد و مرگ خود را نزدیک میبیند آخرین حربههایی را که برایش مانده به کار میگیرد، دست به مانورها و امتیازدادنها و بندوبستها و تهدیدهای پی درپی میزند و جنب وجوشی مجازی و گولزننده از خود نشان میدهد.
sajii
خطرناکترین خرافهها آنهایی است که برای همه عادی و متداول شده و حتی متوجه خرافهبودن آنها هم نمیشویم.
Smnhgh
خطرناکترین خرافهها آنهایی است که برای همه عادی و متداول شده و حتی متوجه خرافهبودن آنها هم نمیشویم
مسافر
بینظمی مداوم، زندگی اقتصادی و اجتماعی را فلج میسازد. رابطه با خارج را مشکل میکند، به فقر دامن میزند، نهادهای اجتماعی را به نحو جبران ناپذیری بیاعتبار میکند، هر طرح و برنامهای را غیرقابل اجرا جلوه میدهد و وضعی به وجود میآورد که دیکتاتوری تنها راه نجات به نظر برسد. شرایط روانی ناشی از بینظمی دائمی موجب میشود که فرد معمولی کاسهٔ صبرش لبریز شود و هر نوع ملاحظهای را کنار بگذارد و به هر آشنا و ناشناسی بگوید: هرکس بیاید مهم نیست، حتی اگر خود شیطان باشد، همین قدر کافی است که بتواند با جدیت حکومت کند و به این آشفتگی سروسامانی بدهد. بینظمی برای فاشیسم مثل آب برای ماهی است.
pedram
حقیقت این است که توده حافظهٔ خوبی ندارد.
pedram
برای اینکه مسئولان در جایی ریشه ندوانند و محبوبیتی به هم نزنند، آنها را مرتب جا به جا میکنند، و ترجیحآ به محلهایی میفرستند که هیچکس آنها را نشناسد.
M.o
پس، اولین وظیفهٔ یک پیشوا این است که تودههای پیرو خود را به تصور مرگ عادت بدهد. این کار را زمانی کشیشها به عهده داشتند، اما الان دیگر امکان انجام آن را ندارند. دلیل سرگشتگی اجتماعی کنونی را در همین باید جستوجو کرد.
pedram
کجا سراغ دارید که رژیم استبدادی جز با دستاویز استقرار «آزادی واقعی بر کشوری تحمیل شده باشد؟
pedram
دیکتاتور کسی است که «برای چیدن یک سیب درخت را از ریشه درمیآورد».
M.o
اغلب دیده شده که ملتهایی نسبت به خبر کشتار گروه عظیمی از انسانها بیتفاوتی نشان میدهند، اما بهشدت تحت تأثیر سرگذشت فرد بیگناهی قرار میگیرند که محکوم به مرگ شده است.
M.o
حتمآ این جملهٔ معروف را شنیدهاید که میگوید: «یک جمله از هر کتاب کافی است تا به استناد آن بتوان نویسندهاش را دار زد.» به همین راحتی میتوانید سرکوب آزادی مطبوعات را توجیه کنید.
M.o
گفتهٔ ناپلئون این بود:برای پایاندادن به جنگ وانده کاتولیک شدم، برای استقرار در مصر خودم را مسلمان قلمداد کردم، برای جلب کشیشهای ایتالیا طرفدار پاپ شدم. و اگر بنا باشد بر یهودیان حکومت کنم، هیکل سلیمان را دوباره میسازم.»
M.o
اگر کشتارهای نظامی و فقر و قحطی چندین و چند ساله نباشد، کوشش بهترین کارشناسان تبلیغات برای تحمیق تودههای مردم به جایی نخواهد رسید و اثری نخواهد داشت.
M.o
انتقاد از پیشوا در حضور کسی که به او معتقد است به منزلهٔ حمله به جنبهای از شخصیت خود اوست که تعالی یافته و به کمال رسیده و او با اتکا به آن، مشکلات زندگی محقرانهٔ خود را تحمل میکند و به خود تسکین میدهد. همین رابطهٔ تنگاتنگ میان هویت پیشوا و هویت تودههای مردم است که یکپارچگی تشکیلاتی حزبهای دیکتاتوری را به وجود میآورد.
M.o
تا زمانی که وضع خوب است، همه مطمئناند که بعضی چیزها هرگز در کشور آنها اتفاق نخواهد افتاد؛ وقتی هم که توفان از راه برسد، هرکدام از گوشهای فرار میکنند. حقیقت این است که یک طبقهٔ حاکم رو به انحطاط، دقیقآ به همهٔ بیماریهای دوران کهولت، از جمله ناشنوایی، دچار میشود
M.o
ناپلئون پیشترها گفته بود: «یک دکمه به من بدهید، کاری میکنم که مردم آن را بپرستند و جان خودشان را فدایش کنند.
کاربر ۵۱۷۰۱۳۰
قبول آگاهانهٔ مشکلات همان چیزی است که همیشه انسان را از حیوانات اهلی، از قبیل مرغ و خوک و روزنامهنگار رسمی و طوطی و امثال اینها متمایز میکند.
داوود صارمی
حجم
۲۱۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۲۵۴ صفحه
حجم
۲۱۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۲۵۴ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۴۵,۵۰۰۳۰%
تومان