بریدههایی از کتاب برادران کارامازوف؛ جلد دوم
۴٫۲
(۱۲۶)
شاید بهخاطر اینکه خودش را نسبت به او گناهکار احساس میکند چنین از او متنفر است
pejman
با هیچ نمیتوان عشق بهوجود آورد.
pejman
قسم میخورم، حتی با متنفربودن از تو، هنوز دوستت داشتم؛ ولی تو مرا دوست نداشتی.
pejman
انسان بهکمک غرور غولآسایش خودش را به مرحلهٔ خدایی میرساند و از آن، انسان ــ خدا زاده میشود.
pejman
«زنها بیشتر وقتها نمکنشناسند.
pejman
رنج بردن چه اهمیتی دارد؟
pejman
در مردم همهچیز بستگی به عادت دارد، در هر زمینهای، حتی در قلمرو حکومت و سیاست. عادت، قوهٔ محرکهٔ اصلی آدمهاست.
pejman
خودتان تعجب خواهید کرد که احساسهای انسان، تا چه درجه از پستی و دنائت میتواند او را تنزل دهد.
pejman
پروردگارا، مرا با همهٔ گناهانم بپذیر؛ ولی محکومم نکن. بگذار بدون داوریات از این دنیا بروم... محکومم نکن، چون پیشاپیش خودم را محکوم کردهام؛ دربارهام داوری نکن، چون دوستت دارم، من آدم پست و کثیفی هستم؛ ولی دوستت دارم: اگر مرا به دوزخ بفرستی، آنجا هم دوستت خواهم داشت، آنجا هم به همه اعلام خواهم کرد برای ابد دوستت دارم...
saqqa
آه! البته که برای ما هم پیش میآید مردمان خوشقلب و کمالگرایی باشیم؛ ولی فقط موقعی که همهچیز بر وفق مرادمان است.
کتابخوان
اضطراب، اضطراب و بیاطمینانی و بیتصمیمی لحظه به لحظه و با سرعتی فوقالعاده در قلبش فزونی میگرفت.
zohreh
«نه بهخاطر اینکه آنجا نیست؛ بلکه به این علت که موفق نمیشوم بفهمم آنجا هست یا نه.»
zohreh
«فقط سکوت زمزمه میکرد».
zohreh
پول به قرض کسی دادن، یعنی مشاجره را بهجانخریدن.
zohreh
«همهچیز را رها کنید، دیمیتری فئودوروویچ، همهچیز، بهخصوص زنها را. هدف شما باید معادن طلا باشد، بنابراین لزومی ندارد زنها را با خودتان آنجا ببرید. بعدها، موقعی که ثروتمند و سرشناس و سراپا افتخار برگشتید، همسری از بالاترین طبقات اجتماع برای خودتان انتخاب خواهید کرد. دختری جوان، تحصیلکرده، متجدد و بدون هیچگونه تعصب یا کوتهبینی. از حالا تا آن موقع، مسئلهٔ شأن و مقام زن در جامعه که اکنون موضوع روز است جا افتاده و زن جدید با شرایط جدید در جامعهٔ ما ظهور خواهد کرد.»
zohreh
فقط جاذبهٔ جنسی و انحناهای بدن زنانهٔ او انگیزهٔ این عشق نبوده است.
zohreh
قابل توجه است که این افراد بلندطبع، امکان دارد در یک انباری یا گوشهای دورافتاده پنهان شوند، به گوش بنشینند، جاسوسی کنند، حتی اگر در «طبع بلند و بزرگوارشان» هم متوجه شئامت و پستی این کاری که بهطور ارادی دست به آن زدهاند بشوند، هرگز احساس ندامت نمیکنند، یا دستکم تا زمانی که در آن سوراخ یا در گنجه پنهان ماندهاند.
zohreh
این آشتیکردن مدت کوتاهی بیشتر دوام نمیآورد، چون اگرچه رقیب واقعاً از صحنه بیرون رفته، حسود از فردای آن روز رقیب دیگری را برای خودش میتراشد، رقیبی جدید و نسبت به او حسادت میکند. باری، این عشقی که دایماً باید اینگونه مراقبش بود به چه کار میآید و عشقی که برای حفظ آن باید همیشه به کمین نشست، چه ارزشی دارد؟ ولی درست همین واقعیت است که حسود واقعی نمیتواند درک کند؛ بااینهمه، آدم میان آنها به افرادی بلندطبع و بزرگوار هم برمیخورد.
zohreh
حسود میتواند با سرعتی فوقالعاده (هرچند پس از مشاجرهای شدید در آغاز کار) خیانتی کم و بیش بهاثباترسیده را ببخشد، بهطور مثال درآغوشگرفتنها و بوسه رد و بدل کردنهایی که خودش شاهد آن بوده. امکان دارد بهنحوی خودش را متقاعد کند که این خطا برای «آخرین بار» بوده و از آن لحظه به بعد رقیب از میدان بیرون میرود، ناپدید میشود، یا خودش زن مورد علاقهاش را به نقطهای میبرد که آن رقیب خطرناک دیگر ردشان را پیدا نکند.
zohreh
اتللو هرگز نتوانست با خیانت کنار بیاید ـنه اینکه آن را ببخشد و نادیده بگیرد؛ بلکه موضعش را روشن کندــ هرچند روحی پاک و معصوم داشت، مانند یک کودک. هرکس جای او میبود، حسود واقعی میشد.
zohreh
حجم
۶۰۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۷۵ صفحه
حجم
۶۰۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۷۵ صفحه
قیمت:
۹۹,۰۰۰
۴۹,۵۰۰۵۰%
تومان