بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب برادران کارامازوف (جلد اول) | صفحه ۷۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب برادران کارامازوف (جلد اول)

بریده‌هایی از کتاب برادران کارامازوف (جلد اول)

امتیاز:
۴.۰از ۳۷۸ رأی
۴٫۰
(۳۷۸)
تا زمانی که دربند کینه‌هایش است، همواره به بیراهه خواهد رفت و راه... راه پهن است و سرراست، روشن، درخشان و در پایان آن خورشید است که نور می‌پراکند...
راحله حسنی
نظریهٔ فعلی مردم دنیا این است. آن‌ها آزادی را در این می‌بینند و این حقوق با چندین‌برابرکردن خواست‌ها و نیازها به کجا می‌انجامد؟ میان ثروتمندان به «انزوا» و خودکشی معنوی، میان تهی‌دستان به غبطه و جنایت، چون حق برآورده‌کردن‌شان را به آن‌ها داده‌اند؛ ولی وسایل برآورده‌کردن آن‌ها را تعیین نکرده‌اند.
راحله حسنی
بااین‌همه، تا آن‌موقع درفش را باید برافراشته نگه داشت و اگر به‌شکل فردی هم که شده، هر آدمی گهگاه نشان دهد که درصدد است روحش را از حالت انزوا درآورد و با عشقی برادرانه به خدمت جمع بگمارد، حتی اگر آدمی سبک‌مغز انگاشته شود، با این هدف که آن اندیشهٔ بزرگ نابود نشود...
راحله حسنی
«زندگی همان بهشت موعود است
راحله حسنی
با شور و شوقی ملایم، به‌نحوی که خودتان هم از خواندن آن و شنیده‌شدنش از سوی بچه‌ها لذت ببرید، گفته‌های الهی را دوست داشته باشید
راحله حسنی
هیچ‌چیز برای انسان و جامعهٔ بشری گذشت‌ناپذیرتر از آزادی نبوده است!
راحله حسنی
اگرچه شمرده و واضح و با صدایی بدون لرزش حرف می‌زد، گفته‌هایش نظم و ترتیبی نداشت. از خیلی چیزها حرف زد، انگار می‌خواست پیش از مردن همه‌چیز را بگوید، آن‌چه را در طول زندگی‌اش ناگفته گذاشته بود، شرح دهد؛ نه‌تنها برای آموختن؛ بلکه گویی می‌خواست همه را در شادی و شعفش شریک کند و آن‌چه در دل دارد، دراختیار همه قرار دهد..
راحله حسنی
در سراسر کرهٔ زمین هیچ عاملی حق ندارد آدم‌ها را مجبور کند هم‌نوعان‌شان را دوست داشته باشند. در طبیعت هم هیچ قانونی نیست که به آدم‌ها دستور دهد بشریت را دوست داشته باشند و اگر این دوست‌داشتن وجود داشته و هنوز هم وجود دارد به‌هیچ‌وجه بر اثر قانونی طبیعی نیست. به‌نحوی که اگر ایمان به فناناپذیری در بشریت نابود شود، نه‌تنها بی‌درنگ عشق را در انسان می‌کشد؛ بلکه هرنوع انگیزه‌ای هم که بشر را به ادامهٔ زندگی در این دنیا تشویق کند، از میان خواهد رفت. به‌عبارت دیگر می‌توان گفت که هیچ‌چیزی غیراخلاقی نیست و همه کاری مجاز است، حتی آدم‌خواری.
محمدرضا
گر فناناپذیری‌ای در کار نباشد، تقوا و پرهیزکاری‌ای هم وجود نخواهد داشت.
راحله حسنی
اگر ایمان به فناناپذیری در بشریت نابود شود، نه‌تنها بی‌درنگ عشق را در انسان می‌کشد؛ بلکه هرنوع انگیزه‌ای هم که بشر را به ادامهٔ زندگی در این دنیا تشویق کند، از میان خواهد رفت. به‌عبارت دیگر می‌توان گفت که هیچ‌چیزی غیراخلاقی نیست و همه کاری مجاز است
راحله حسنی
عشق تخیلی تشنهٔ اقدامی فوری است تا خشنودی سریعی هم به‌وجود بیاورد، همچنین دوست دارد، همه آن را ببینند و به‌وجودش پی‌ببرند. از این راه، آدم به‌جایی می‌رسد که حاضر می‌شود حتی جانش را هم فدا کند، به این شرط که این امر زیاد به‌درازا نکشد؛ بلکه خیلی سریع صورت بگیرد و مانند صحنهٔ نمایش همه شاهد آن باشند و تمجیدتان کنند. حال آن‌که عشق عملی و فعال یک کار و رعایت یک انضباط است، حتی برای خیلی‌ها می‌تواند عملی واقعی به‌شمار رود. ولی به شما یادآور می‌شوم، درست در همان لحظه‌ای که با هراس می‌بینید به‌رغم همهٔ تلاش‌هاتان، نه‌تنها به هدف‌تان نزدیک نشده‌اید؛ بلکه به‌نظرتان می‌آید از آن دور هم شده‌اید، در آن لحظه است، این را یقین داشته باشید، که ناگهان به هدف‌تان می‌رسید و قدرت معجزه‌آسای خداوند را در وجود خودتان درمی‌یابید. خدایی که در همهٔ احوال شما را دوست داشته و پنهانی هدایت‌تان کرده است.
راحله حسنی
تجربهٔ عشق عملی. بکوشید هم‌نوعان‌تان را همیشه عملا دوست داشته باشید. هرقدر در این عشق پیش بروید، به همان ترتیب هم می‌توانید خودتان را متقاعد کنید که خدا وجود دارد و روح‌تان نیز فناناپذیر است، شما اگر در این راه آن‌قدر پیش بروید تا خودتان را به‌طور کامل در دوست‌داشتن دیگران فراموش کنید، آن‌وقت به‌طور حتم ایمان پیدا می‌کنید و هیچ شک و تردیدی نمی‌تواند به ذهن‌تان راه یابد. این کار عملی است و آزمایش هم شده است.
راحله حسنی
به‌ویژه هرگز به خودتان دروغ نگویید. کسی که دروغ می‌گوید و دروغ‌هایش را هم باور می‌کند، دیگر هرگز نمی‌تواند حقیقت را دریابد، نه در خودش و نه در اطرافیانش، درنتیجه هم حرمت خودش را ازبین می‌برد و هم حرمت دیگران را. وقتی کسی رعایت حرمت خودش و دیگران را نکند، دیگر کسی را دوست نخواهد داشت و در نبودن عشق، موقعی که می‌خواهد خود را سرگرم کند، به شهوت و گناه رو می‌آورد. آن‌وقت در فساد و تباهی، حالتی حیوانی پیدا می‌کند و همهٔ این‌ها از دروغ گفتن به خود و به دیگران ناشی می‌شود.
راحله حسنی
به‌همین‌دلیل است که مسخره‌بازی درمی‌آورم، چون از دلقک‌بودن شرمنده‌ام، سالک بزرگ، شرمنده. در ضمن به‌علت نداشتن اعتمادبه‌نفس است که این گندکاری‌ها را بر پا می‌کنم. چون اگر مطمئن بودم که هرجا وارد می‌شوم مردم مرا آدمی مهربان و هوشمند می‌انگاشتند، خداجان، آن‌وقت چه آدم خوبی می‌شدم.»
راحله حسنی
یک حقیقت‌بین واقعی اگر مذهبی نباشد، همیشه این نیرو و استعداد را در خودش سراغ دارد که منکر معجزه شود. حتی اگر هم جلو روی خودش رخ بدهد، بیش‌تر تمایل دارد چشم‌ها و حواسش را مقصر بداند که اشتباه دیده یا حس کرده‌اند تا اینکه واقعیت را بپذیرد. از طرفی، اگر هم بپذیرد، آن را امری طبیعی خواهد پنداشت که تا آن موقع از آن بی‌اطلاع بوده است.
راحله حسنی
چیزی در او بود (که پس از آن هم در تمام عمرش آن را حفظ کرد) که آشکارا تأیید می‌کرد که به‌هیچ‌وجه نمی‌خواهد درمورد همنوعش داوری کند و به خودش هرگز اجازه نمی‌دهد در هر موردی که باشد کسی را محکوم کند. حتی به‌نظر می‌آمد بدون هرگونه ملامتی، ولی با اندوهی ژرف، همه کاری را از دست بشر ساخته می‌داند.
راحله حسنی
چیزی در او بود (که پس از آن هم در تمام عمرش آن را حفظ کرد) که آشکارا تأیید می‌کرد که به‌هیچ‌وجه نمی‌خواهد درمورد همنوعش داوری کند و به خودش هرگز اجازه نمی‌دهد در هر موردی که باشد کسی را محکوم کند. حتی به‌نظر می‌آمد بدون هرگونه ملامتی، ولی با اندوهی ژرف، همه کاری را از دست بشر ساخته می‌داند. با
راحله حسنی
بیش‌تر وقت‌ها آدم‌ها، حتی بدکاران و جانی‌ها، ساده‌لوح‌تر و صاف و ساده‌تر از آن‌چه هستند که ما تصور می‌کنیم، طبعاً من هم همین‌طور فکر می‌کنم.
راحله حسنی
آه خدای من! چی به‌سرم آمده؟ در دلم چه اتفاقی افتاده، هرلحظه چشم‌هایم را می‌بندم و می‌بینم همهٔ این فکرها بیهوده و چرند است، کاملا بیهوده.
Toobakiani
هرگز به خودتان دروغ نگویید. کسی که دروغ می‌گوید و دروغ‌هایش را هم باور می‌کند، دیگر هرگز نمی‌تواند حقیقت را دریابد، نه در خودش و نه در اطرافیانش، درنتیجه هم حرمت خودش را ازبین می‌برد و هم حرمت دیگران را. وقتی کسی رعایت حرمت خودش و دیگران را نکند، دیگر کسی را دوست نخواهد داشت و در نبودن عشق، موقعی که می‌خواهد خود را سرگرم کند، به شهوت و گناه رو می‌آورد. آن‌وقت در فساد و تباهی، حالتی حیوانی پیدا می‌کند و همهٔ این‌ها از دروغ گفتن به خود و به دیگران ناشی می‌شود. کسی که حتی به خودش هم دروغ می‌گوید، اولین کسی است که به خودش توهین می‌کند.
جلال مهدی پورحدیقه

حجم

۵۵۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۵۱۹ صفحه

حجم

۵۵۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۵۱۹ صفحه

قیمت:
۹۹,۰۰۰
۴۹,۵۰۰
۵۰%
تومان