بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زن زیادی | طاقچه
تصویر جلد کتاب زن زیادی

بریده‌هایی از کتاب زن زیادی

نویسنده:جلال آل احمد
انتشارات:انتشارات نگاه
امتیاز:
۳.۹از ۹۴۵ رأی
۳٫۹
(۹۴۵)
در مملکت آدم‌های مفنگی، یکی دکترها کار و بارشان خوب است؛ یکی هم مرده شورها.
Amir
- آقای دکتر چرا این دستگاه‌تان این قدر گنده است؟ خنده‌ای زیرکانه کرد و گفت: - برای این که مردم باورشان بشه.
انجم شعاع
مردم هر چه بیش‌تر مفنگی باشند به طبیب بیش‌تر احتیاج دارند. در تمام این شهر شاید بیست تا کلوپ ورزش بیش‌تر نباشد، اما چند تا مطب هست؟
Seyyed Tabatabaei
این دله دزدی‌ها به این زودی ازین خراب شده ریشه کن نمی‌شود.
"Shfar"
آدم خودش باید فکر خودش باشد.
" بامِ آسمون "
در مملکت آدم‌های مفنگی، یکی دکترها کار و بارشان خوب است؛ یکی هم مرده شورها.
" بامِ آسمون "
بدبختی این جاست که هر سال داوطلب طب بیش‌تر هم می‌شود آقا! - البته باید هم همین طور باشد. مردم هر چه بیش‌تر مفنگی باشند به طبیب بیش‌تر احتیاج دارند. در تمام این شهر شاید بیست تا کلوپ ورزش بیش‌تر نباشد، اما چند تا مطب هست؟
" بامِ آسمون "
در مملکت آدم‌های مفنگی، یکی دکترها کار و بارشان خوب است؛ یکی هم مرده شورها.
Seyyed Tabatabaei
این دله دزدی‌ها به این زودی ازین خراب شده ریشه کن نمی‌شود.
faezeh.kh
شاید فکر کنید که خدادادخان از داشتن چنین زن خوب و فهمیده‌ای که ماهی هزار تومان حقوق می‌گیرد بسیار خوشبخت است.
{ آیه راد } کتاب نخوان همیشگی :)
کم‌کم پی برده‌است که مهم، فهمیدن یا نفهمیدن طرف نیست. طرف می‌خواهد بفهمد، می‌خواهد نفهمد.
{ آیه راد } کتاب نخوان همیشگی :)
این قلب پدرسگ صاحاب داشت از کار می‌افتاد.
asma
۲۶. بدان که (نه آن چه به دهان فرو می‌رود فرزند انسان را نجس می‌کند، بلکه آن چه از دهان بیرون می‌آید.)
mahroo
مادر شیره‌ی جانش را به آدم می‌دهد
Aliye
در مملکت آدم‌های مفنگی، یکی دکترها کار و بارشان خوب است؛ یکی هم مرده شورها.
"Shfar"
«یعنی می‌شه؟... یعنی منم جاپام رو زمین باقی می‌مونه؟
Amir Salahi
هنوز نمی‌دانست که شوهر ایده‌آلش چه خصوصیاتی باید داشته باشد. ولی حالا که از شوهر اولش طلاق گرفته بود و آسوده شده بود می‌دانست که شوهر ایده‌آلش چه خصوصیاتی را نباید داشته باشد.
keep
اصلاً لغت «فداکاری» را برای چه در فرهنگ‌ها نوشته‌اند؟
foroq
«با گذشته‌ها باید برید و به آینده پیوست».
Amir Salahi
او همیشه از سجل و دیپلم و سواد مصدق و معرفی نامه و این نوع نشانه‌ها و انگ‌ها بدش آمده بود. همه‌ی این انگ‌ها برای او مثل خرمهره‌ای بود که گاو ماده‌ی «کل قربان علی» را از دیگر گاوها مشخص می‌کند. مثل انگی بود که روی بسته‌های قماش می‌زنند یا روی صندوق پرتقال که «پرتقال شهسوار فرمایش حاج عبدالصمد مامقانی.» مثل داغی بود که روی کفل اسب‌های نظامی می‌زنند... این نشانه‌ها و انگ‌ها همیشه برای او حاکی از چیزی خالی از انسانیت بود. و آن‌ها را کوششی برای پست کردن آدم‌ها می‌دانست.
اقلیت

حجم

۱۱۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۱۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۵۶,۰۰۰
۳۹,۲۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۱۱صفحه بعد