![کتاب زن زیادی اثر جلال آل احمد کتاب زن زیادی اثر جلال آل احمد](https://img.taaghche.com/frontCover/5742.jpg?w=200)
بریدههایی از کتاب زن زیادی
۳٫۹
(۹۳۵)
«آدم تو خلأ هم که میره راضی میشه.»
انجم شعاع
- در مملکت آدمهای مفنگی، یکی دکترها کار و بارشان خوب است؛ یکی هم مرده شورها.
کاربر ۱۴۳۵۷۴۱
حسن کار در این بود که صاحب عله حاضر نبود و در غیاب او حتی احتیاج به این نبود که وزیر داخله رسما مداخله کند و تلفنی به کسی بزند و همان خاله زنکهای فامیل یک ماهه نشانی خانهی آن دو زن دیگر را که پیدا کردند هیچ، حتی دفترخانههایی را هم که ازدواج در آنها ثبت شده بود نشان کردند و عروس و داماد که بی خبر از همه جا از ماه عسل برگشتند قضیه را آفتابی کردند.
mah abadi
در مملکت آدمهای مفنگی، یکی دکترها کار و بارشان خوب است؛ یکی هم مرده شورها.
marziye
فندوق و بادوم سمنو شیکم سیر کن که نیست. خدا نذرت رو قبول کنه. یه هل پوک هم که باشه اجرش رو داره...
شیرین
از تو هرکس چیزی میطلبد: یکی کتاب، یکی شعر، یکی مدح، یکی طلسم، یکی دعا، یکی ناسزا، یکی سحر، و یکی باطل سحر. ۲۵. در آن منگر که دیگری از تو چه میطلبد، به آن بنگر که دل تو از تو چه میطلبد. ۲۶. بدان که (نه آن چه به دهان فرو میرود فرزند انسان را نجس میکند، بلکه آن چه از دهان بیرون میآید.) ۲۷. این کلام پدر ما بود و اینک من میگویمت آنچه تو برقلم جاری سازی. ۲۸. هر چیز که به زبان گویی از روح برداشتهای، اما هرچیز که به قلم نویسی بر روح نهادهای. ۲۹. با هر پلیدی که به زبان آوری مرمان را آلودهای، اما با هر پلیدی که به قلم جاری کنی درون خویش را. ۳۰. زینهار تا کلام را به دروغ نیالایی که روح خود را به زنگ سپردهای. ۳۱. زینهار به کلام، تخم کین
Mahshid Fallah
ای ننه. دعا کن پیشونیش بلند باشه. درس خوندههاشم این روزها بیشوهر میمونن.
جو مارچ
«با گذشتهها باید برید و به آینده پیوست».
sana
به این مطلب میاندیشد که «با سلاح بورژوازی باید به جنگ بورژواها رفت» و این بورژواهایی که خدادادخان به جنگ آنها رفته است - به خصوص در روزهایی که با دوست تازه نمایندهشدهاش غذا میخورد - سرمیز آنها هستند و او را هم در شور و بحث امور سیاسی و غیر سیاسی خود شرکت میدهند.
esrafil aslani
من برای خودم در میان نگاههای مردم کوچه و بازار و محافلی که بودهام و دیدهام و حتی از میان نگاه چهارپایان خیلی چیزها توانستهام دریابم. نگاه درخشان یک قمارباز وقتی میخواهد به حریفش توپ بزند، نگاه پاسبانهای راهنما به تاکسیهای عجول و مزاحم، نگاهی که یک مستخدم کافه به مشتری تازه واردی میافکند، نگاه کنجکاو و سرگردان فاحشهای که تا نیمه شب به انتظار مشتری پشت میز کافهای مینشیند، نگاه پیرمردها به جوانها، نگاه حریص سگ گرسنهای که دم قصابی کشیک میدهد، نگاه التماس کنندهای که فروشندههای بازار دارند، نگاه دو رفیق فراق کشیده که تازه به هم رسیدهاند و نمیدانند از کجا شروع کنند، نگاه معصوم گاوی که در چراگاه، همچنان که نشخوار میکند انگار به چیزی گوش میدهد، نگاه رییس اداره به خدمتکار پیری که نه میتواند بیرونش کند و نه میتواند کاری از او بکشد، نگاه فقرا به مردمی که شب عید از در شیرینی فروشیها بیرون میآیند؛ و خیلی نگاههای دیگر را دیدهام و شناختهام.
m .azar
حجم
۱۱۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۱۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
قیمت:
۵۶,۰۰۰
تومان