بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اوضاع خیلی خراب است | صفحه ۶۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اوضاع خیلی خراب است

بریده‌هایی از کتاب اوضاع خیلی خراب است

۳٫۶
(۴۲۱)
می‌دانم، شاید به‌دنبال یافتنِ نوعی امید و اطمینان از این‌که اوضاع بهتر می‌شود،‌ سراغ این کتاب آمده‌اید، مثلاً اگر این کار و آن کار و کارهای دیگری را انجام دهید، اوضاع بهتر خواهد شد. متأسفم. من چنین جوابی برای‌تان ندارم، هیچ‌کس ندارد؛ چون حتی اگر تمام مشکلات امروز به‌شکلی جادویی حل شوند، ذهنِ ما ـ ناگزیر ـ مشکلاتِ فردا را تجسم می‌کند. بنابراین خودتان را در جست‌وجوی امید خسته نکنید. درعوض، این کار را بکنید: امید نداشته باشید. ناامید هم نباشید. درواقع باور نکنید که چیزی می‌دانید. همین فرضیهٔ دانستن ـ آن‌هم با این اطمینانِ کور و احساسی و ملتهب ـ است که در وهلهٔ اول ما را در دام چنین دردسری می‌اندازد. به چیزهای بهتر امیدوار نباشید. خودتان بهتر باشید. چیزِ بهتری باشید: مهربان‌تر، انعطاف‌پذیرتر، فروتن‌تر، منظم‌تر.
phoenix
هوش مصنوعی، آن "چیزِ والاتر" نیچه است. این آیینِ نهایی‌ست؛ آیینی که فراتر از خیر و شر است، آیینی که درنهایت همهٔ ما را، خوب یا بد، متحد و مقید خواهد کرد
phoenix
هوش مصنوعی، آن "چیزِ والاتر" نیچه است. این آیینِ نهایی‌ست؛ آیینی که فراتر از خیر و شر است، آیینی که درنهایت همهٔ ما را، خوب یا بد، متحد و مقید خواهد کرد
phoenix
«از آزادیِ افراطی نمی‌توان انتظار داشت راهنمای چیزی جز تغییر به برده‌داریِ افراطی باشد.»
phoenix
قبلاً این‌طور بود که وقتی غربی‌ها به مردمِ سرکوب‌شدهٔ تمام دنیا توجه می‌کردند، برای کمبود آزادی جعلی و کمبود سرگرمی‌هاشان تأسف می‌خوردند: مردم کُرهٔ شمالی نمی‌توانند در جریان اخبار باشند یا لباس‌های موردعلاقه‌شان را بخرند یا به موسیقی‌ای گوش کنند که سفارشِ دولت نیست. اما این دلیل عدم‌آزادیِ مردم کُرهٔ شمالی نیست. آن‌ها آزاد نیستند، نه به این خاطر که تواناییِ انتخابِ لذت‌هاشان را ندارند، بلکه چون اجازهٔ انتخابِ رنج‌هاشان را ندارند. آن‌ها اجازه ندارند تعهداتِ خود را آزادانه انتخاب کنند. آن‌ها به ازخودگذشتگی‌هایی وادار می‌شوند که نمی‌خواهند یا حق‌شان نیست. درواقع کمبود لذت برای آن‌ها صرفاً اثر جانبیِ سرکوب واقعی‌شان، یعنی رنج تحمیلی بر آن‌هاست.
phoenix
آزادی جعلی به‌معنای نگاه‌کردن به دنیا به‌عنوان مجموعهٔ بی‌پایانی از معاملات و چانه‌زنی‌هاست که احساس می‌کنید در آن برنده هستید. آزادی واقعی دیدنِ بی‌قیدوشرط دنیاست، و پذیرشِ این‌که تنها پیروزیْ پیروزی بر خواسته‌ها و هوس‌های خودتان است. آزادی جعلی از دنیا می‌خواهد مطابق ارادهٔ شما پیش برود؛ آزادی واقعی از دنیا چیزی نمی‌خواهد، فقط شمایید و اراده‌تان.
phoenix
آزادی جعلی اعتیادآور است: صرف‌نظر از این‌که چقدر از این آزادی برخوردارید، همیشه احساس می‌کنید انگار کافی نیست. آزادیِ واقعیْ تکراری، قابل‌پیش‌بینی و گاهی کسل‌کننده است.
phoenix
تنها شکل واقعی و اخلاقیِ آزادیْ از طریق خودمحدودسازی است. آزادیْ اختیار انتخاب خواسته‌هاتان در زندگی نیست، بلکه انتخاب چیزهایی‌ست که حاضرید در زندگی رهاشان کنید. این نه‌تنها آزادیِ حقیقی، بلکه تنها نوع آزادی‌ست. سرگرمی‌ها می‌آیند و می‌روند. لذت هرگز ماندگار نیست. تنوع معنای خود را از دست خواهد داد. اما شما همیشه می‌توانید تصمیم بگیرید که حاضرید چه چیزی را فدا کنید. این نوع انکار نفس به‌طور متناقض، تنها چیزی‌ست که آزادیِ واقعی را در زندگی گسترش می‌دهد. دردِ تمرینِ جسمانیِ مستمرْ درنهایت آزادیِ جسمانیِ شما، یعنی قدرت، تحرک، استقامت و بُنیه‌تان را بهبود می‌بخشد. فداکاری‌های برخاسته از وجدانِ کاریِ قوی، به شما آزادیِ دنبال‌کردنِ فرصت‌های شغلیِ بیش‌تر، هدایت مسیر حرفه‌ای خود، و کسبِ درآمدِ بیش‌تر و مزایای همراه آن‌را می‌دهد. اگر از بحث و گفت‌وگو با دیگران ابایی نداشته باشید، آزاد می‌شوید که با هر کسی صحبت کنید و ببینید آیا در ارزش و عقاید با شما مشترک است یا نه.
phoenix
شاید موافقت کنی کاری را انجام بدهی که ذهن عاطفی دوست دارد، به‌شرط این‌که او هم کاری را بکند که دوست ندارد. برنامهٔ تلویزیونیِ موردعلاقه‌ات را تماشا کن، اما فقط توی باشگاه و درحالی‌که روی تردمیل می‌دوی. با دوستانت برو بیرون، اما فقط وقتی قبض‌های ماهیانه‌ات را پرداخت کرده‌ای. یادت نرود که ذهن عاطفیْ زیادی حساس و کاملاً غیرمنطقی‌ست.
زی زی
بعد، وقتی احساس کردی با ذهن عاطفی‌ات به تفاهم خوبی رسیده‌اید، وقت این است که به‌شکلی که او هم بفهمد، در موردش تجدیدنظر کنی. می‌پرسی چطور؟ خب از راه احساسات. مثلاً می‌توانی به همهٔ مزایای یک رفتارِ مطلوبِ جدید فکر کنی. یا می‌توانی همهٔ چیزهای جذاب، براق و سرگرم‌کننده در مقصدِ مطلوب را یادآور شوی. یا می‌توانی به ذهن عاطفی یادآوری کنی که ورزش‌کردن چه حس خوبی دارد، آن‌هم وقتی تابستانِ امسال توی لباس شنا ظاهر خوبی داشته باشی. یا این‌که وقتی اهدافت را دنبال می‌کنی چقدر حس خوبی به خودت پیدا می‌کنی. یا مثلاً وقتی مطابقِ ارزش‌هایت زندگی کرده و به‌عنوان الگو برای کسانی که دوست‌شان داری عمل می‌کنی، چقدر خوشحال می‌شوی. اساساً باید با ذهن عاطفی‌ات طوری برخورد کنی که انگار داری با قالی‌فروش‌های مراکشی چانه می‌زنی؛ او باید باور کند که دارد معاملهٔ خوبی می‌کند وگرنه کل ماجرا حاصلی ندارد جز یک عالمه دست‌تکان‌دادن و دادزدن‌های بی‌فایده.
زی زی
افراط در احساسات به بحرانِ امید منجر می‌شود، و سرکوبِ احساسات هم همین‌طور.
زی زی
۱. امکانِ رشد، بهبودی و رستگاری در آینده وجود دارد؛ ۲. راه‌هایی وجود دارند که از طریق آن‌ها می‌توانیم خودمان را به آن‌جا برسانیم. همین! هر روز و هر سال، زندگیِ ما صحنهٔ تداخلِ بی‌پایانِ این خرده‌روایت‌های امید است
زی زی
قهرمان‌بودن یعنی تواناییِ فراخواندن امید؛ آن‌هم در جایی‌که ذره‌ای امید وجود ندارد
زی زی
خوب‌زندگی‌کردن به‌معنای اجتناب از رنج‌ها نیست؛ بلکه به‌معنای رنج‌کشیدن برای هدفِ درست است
کاربر ۱۹۳۴۹۷۷
«همیشه تلاش کردم طوری زندگی کنم که لحظهٔ مرگم به جای ترسْ احساسِ شادی کنم.»
masoom
قهرمان‌بودن یعنی تواناییِ فراخواندن امید؛ آن‌هم در جایی‌که ذره‌ای امید وجود ندارد، مثل برافروختنِ کبریتی برای روشن‌کردنِ دنیایی تاریک. یعنی نشان‌دادنِ احتمالِ وجودِ جهانی بهتر؛ نه آن جهانِ بهتری که می‌خواهیم وجود داشته باشد، بلکه آن جهانِ بهتری که اصلاً نمی‌دانستیم ممکن است وجود داشته باشد. یعنی در شرایطی قرار بگیریم که به نظر می‌رسد همه‌چیز کاملاً در آن به فنا رفته، اما هر طور شده شرایط را به‌سمت بهبود پیش ببریم.
masoom
دائماً به جای این‌که به مجموعه‌فعالیت‌های موفقیت‌آمیزمان فکر کنیم، به جزئیاتِ بی‌اهمیتی که آزارمان می‌دهد، توجه می‌کنیم.»
Reza Nasr
«فرمولِ من برای بزرگیِ انسان amor fati است: یعنی انسان هیچ‌چیزی را به‌گونه‌ای دیگر نخواهد، نه در آینده، نه در گذشته، نه در هیچ‌جای عالم هستی. یعنی انسان نه‌تنها چیزهای ضروری را به دوش بکشد، بلکه علاوه‌بر پنهان‌نکردنِ آن، عاشقش هم باشد. آرمان‌گرایی در چهرهٔ ضروریاتْ دروغی بیش نیست.»
کاربر ۱۹۳۴۹۷۷
مشکلاتی که از پیش حل شده‌اند برای امید اهمیتی ندارند. فقط مشکلاتی که هنوز نیازمند حل‌شدن هستند برای امید مهم‌اند؛ چون هر چقدر جهان بهتر شود، ما هم چیزهای بیش‌تری برای ازدست‌دادن داریم و هر چقدر چیزهای بیش‌تری برای ازدست‌دادن داشته باشیم، احساس می‌کنیم چیزهای کم‌تری برای امیدبستن به آن‌ها داریم.
Anahita
شجاعت امری رایج است. انعطاف‌پذیری هم امری رایج است. اما قهرمانی یک روی فلسفی دارد. قهرمانانْ چرایی بزرگ مطرح می‌کنند، آرمان و اعتقادی خارق‌العاده که در هر شرایطی استوار باقی می‌مانَد. برای همین است که امروزه به‌لحاظ فرهنگی این‌طور تشنهٔ قهرمانیم: لزوماً نه به این دلیل که مشکلات زیادی وجود دارد، بلکه به این دلیل که ما به‌وضوح، آن "چرا"یی را که محرکِ نسل‌های قبلی بود از یاد برده‌ایم.
Anahita

حجم

۳۶۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۳۶۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۷۰%
تومان