«پس با دیگران همانگونه رفتار کنید که دلتان میخواهد با شما رفتار شود.»
mrs._prs
تفاوتهامان را بهمراتب مهمتر از شباهتهامان در نظر میگیریم، و این تراژدیِ واقعیِ بشریت است، اینکه ما محکومیم بر سر تفاوتهای جزئی تا ابد با هم بجنگیم.
Ahmad
چرا چیزهایی را که میدانیم باید انجامشان بدهیم، انجام نمیدهیم؟
جوابْ ساده است: چون حساش را نداریم.
RDH
ارزشِ والای آیینْ دیگر از اصولی ساخته نشده که در وهلهٔ اول الهامبخشِ آیین بودند. ارزشِ والای آن بهآرامی تغییر میکند و برای اینکه دستاوردهای خود را از دست ندهد، به حفاظت از خودِ آیین تبدیل میشود.
این آغازِ راهِ فساد است. وقتی ارزشهای اولیهٔ تعریفکنندهٔ آیین و جنبش و انقلابْ با هدف حفظ موقعیت کنونی کنار گذاشته میشوند، این یعنی خودشیفتگی در سطح سازمانی. اینطور است که از مسیح به جنگهای صلیبی، از مارکسیسم به زندانهای سیاسی و از تالار عروسی به دادگاه میرسیم.
k.t
تعریفِ هدف این است: چیزیکه بهخاطر خودش خواسته میشود.
k.t
اگر در کشور شما احمقی به قدرت برسد که نمیتوانید او را تحمل کنید، شاید از کشور و دولت خود و حتی سایر شهروندان، احساس بیزاری کنید. همچنین حس خواهید کرد که در اِزای تحملِ آن سیاستهای وحشتناک، چیزی طلبکارید.
برقراریِ مساوات در هر تجربهای وجود دارد؛ چون میل به برقراریِ مساوات، خودْ نوعی احساس است
k.t
به زندگیِ بهتر امید نداشته باشید. فقط خودتان زندگیِ بهتر باشید.
BehzadArtmim
قهرمانبودن یعنی تواناییِ فراخواندن امید؛ آنهم در جاییکه ذرهای امید وجود ندارد،
Nilimoon
بیایید واقعبین باشیم: آدمها مزخرفاند، و زندگی مدام سختتر و غیرقابلپیشبینیتر میشود.
k.t
چیزی بهاسم "بیایمان" وجود ندارد. البته بستگی دارد منظورتان از بیایمان چه باشد. منظورم این است که هر کدام از ما چیزی داریم که از روی ایمان به اهمیتِ آن معتقدیم. حتی اگر پوچگرا باشید، از روی ایمان معتقدید که هیچچیز مهمتر از چیزی دیگر نیست. پس درنهایت همه به چیزی ایمان دارند.
k.t