بریدههایی از کتاب اوضاع خیلی خراب است
۳٫۶
(۴۲۱)
قهرمانبودن یعنی تواناییِ فراخواندن امید؛ آنهم در جاییکه ذرهای امید وجود ندارد، مثل برافروختنِ کبریتی برای روشنکردنِ دنیایی تاریک. یعنی نشاندادنِ احتمالِ وجودِ جهانی بهتر؛ نه آن جهانِ بهتری که میخواهیم وجود داشته باشد، بلکه آن جهانِ بهتری که اصلاً نمیدانستیم ممکن است وجود داشته باشد.
stayesh
قانون اول نیوتن دائماً جریانِ زندگیِ ما را معین میکند؛ چراکه درواقع همان الگوریتمیست که ذهن عاطفیمان با آن جهان را تفسیر میکند. اگر فیلمی بیشتر از اینکه حس خوشایند به همراه داشته باشد، باعث عذاب شود، بیحوصله یا حتی عصبی میشوید. شاید حتی تلاش کنید با درخواستِ پسگرفتنِ پولتان مساوات را برقرار کنید. اگر مادرتان روز تولد شما را فراموش کند، شاید شما با نادیدهگرفتنِ او در شش ماهِ آینده مساوات را برقرار کنید، یا اگر بالغتر باشید، در مورد ناامیدیِ خود با او صحبت کنید. اگر تیم ورزشیِ محبوبتان بدجوری شکست بخورد، ترغیب میشوید کمتر به دیدنِ بازیهای آن بروید یا کمتر تشویقش کنید. اگر بفهمید استعداد نقاشی دارید، حس تمجید و رضایتی که از تواناییِ خود میگیرید به شما الهام خواهد داد تا زمان، انرژی، احساسات و پولتان را صرف هنرتان کنید. اگر در کشور شما احمقی به قدرت برسد که نمیتوانید او را تحمل کنید، شاید از کشور و دولت خود و حتی سایر شهروندان، احساس بیزاری کنید. همچنین حس خواهید کرد که در اِزای تحملِ آن سیاستهای وحشتناک، چیزی طلبکارید.
esrafil aslani
این آغازِ راهِ فساد است. وقتی ارزشهای اولیهٔ تعریفکنندهٔ آیین و جنبش و انقلابْ با هدف حفظ موقعیت کنونی کنار گذاشته میشوند، این یعنی خودشیفتگی در سطح سازمانی. اینطور است که از مسیح به جنگهای صلیبی، از مارکسیسم به زندانهای سیاسی و از تالار عروسی به دادگاه میرسیم. این فسادِ ارزشهای اصلیِ آیینْ باعث فروپاشیِ پیروانِ آن میشود و درنتیجه به ظهور آیینهای جدیدتر و واپسگرایانهای میانجامد که درنهایت آیین اصلی را تحت سلطهٔ خود درمیآورند. بعد کل آن روند دوباره تکرار میشود.
donye.book
ذهن عقلانیْ باوجدان، دقیق، بیطرف، روشمند و منطقی است، اما کُند است. به تلاش و انرژی زیادی نیاز دارد و مثل عضله باید در طول زمان پرورش داده شود. همچنین اگر بیش از حدِ تحملش کار کند ممکن است خسته شود. بااینحال ذهن عاطفیْ سریع و بیدردسر به نتیجه میرسد، اما معمولاً بیدقت و غیرمنطقیست و همهچیز را زیادی بزرگ میکند. عادتِ بدی هم که دارد این است که بیشازحد واکنش نشان میدهد.
donye.book
نه، قهرمانبودن یعنی تواناییِ فراخواندن امید؛ آنهم در جاییکه ذرهای امید وجود ندارد، مثل برافروختنِ کبریتی برای روشنکردنِ دنیایی تاریک. یعنی نشاندادنِ احتمالِ وجودِ جهانی بهتر؛ نه آن جهانِ بهتری که میخواهیم وجود داشته باشد، بلکه آن جهانِ بهتری که اصلاً نمیدانستیم ممکن است وجود داشته باشد.
Nazgol
ارزشها را نمیتوان از طریق منطق تغییر داد؛ آنها فقط از طریق تجربه قابلتغییرند.
محمدرضا صادقی سیرویی
قهرمانبودن یعنی تواناییِ فراخواندن امید؛ آنهم در جاییکه ذرهای امید وجود ندارد، مثل برافروختنِ کبریتی برای روشنکردنِ دنیایی تاریک. یعنی نشاندادنِ احتمالِ وجودِ جهانی بهتر؛ نه آن جهانِ بهتری که میخواهیم وجود داشته باشد، بلکه آن جهانِ بهتری که اصلاً نمیدانستیم ممکن است وجود داشته باشد.
.
در روز پایانی محاکمه به پیلکی اجازهٔ صحبت دادند. او اظهار کرد که همواره به لهستان و مردمش وفادار بوده و هرگز به هیچ شهروند لهستانیای آسیب نرسانده و خیانت نکرده و ضمناً از کارهایی که کرده پشیمان نیست. او اظهارات خود را اینطور به پایان رساند: «همیشه تلاش کردم طوری زندگی کنم که لحظهٔ مرگم به جای ترسْ احساسِ شادی کنم.»
sara rahimi
ً میتوانی به همهٔ مزایای یک رفتارِ مطلوبِ جدید فکر کنی. یا میتوانی همهٔ چیزهای جذاب، براق و سرگرمکننده در مقصدِ مطلوب را یادآور شوی.
sagheb|Terme|🌸
بگویم آیینهای معنوی بسیار مستحکماند. این آیینها حداقل صدها سال و شاید حتی هزاران سال بقا مییابند. دلیلش این است که باورهای ماورایی هرگز قابلاثبات یا انکار نیستند. درنتیجه بهمحض اینکه باوری ماورایی در ارزش والای فردی ساکن میشود، بیرونآوردنِ آن تقریباً غیرممکن است.
کاربر ۱۴۱۵۲۳۶
اما هر کاری میکنی، لطفاً با ذهن عاطفی نجنگ! این فقط اوضاع را بدتر میکند. اول اینکه تو هیچوقت برنده نخواهی شد و همیشه ذهن عاطفی راننده است. دوم اینکه جنگیدن با ذهن عاطفی دربارهٔ احساسات بد فقط باعث میشود ذهن عاطفی حس بدتری پیدا کند. پس چرا باید این کار را بکنی؟ قرار بود تو ذهنِ باهوشتر باشی. یادت رفته؟
سمانه انصاف جو
آدمها هم که همیشه چیزی را که حسِ خوبی دارد با چیزیکه واقعاً خوب است اشتباه میگیرند.
💚Book lover💚
آن اوایل، شورویها بهمراتب از نازیها ظالمتر بودند. هرچه باشد آنها از قبل تجربهٔ انجام این کار لعنتی را داشتند. «براندازیِ دولت و بهبردگیگرفتنِ یک جامعه در راستای ایدئولوژیهای غلط.»
سامان
همانطور که ماهی به آب نیاز دارد، روانِ ما هم برای بقا به امید نیاز دارد. امید سوختِ موتورِ ذهنِ ماست. امید مثل کره برای مربای ماست.
" بامِ آسمون "
اگر امید را در زمینههایی پَست پیدا کنید بهتر از این است که اصلاً امیدی نداشته باشید. ما بدون انگیزههای سرکشانهمان، هیچ نیستیم.
fereshte hsz
«همیشه تلاش کردم طوری زندگی کنم که لحظهٔ مرگم به جای ترسْ احساسِ شادی کنم.»
و اگر این تکاندهندهترین چیزیکه شنیدهاید نیست، پس لطفاً آدرس ساقیتان را به من هم بدهید!
آیدا
«حرفزدنِ بیشازحد دربارهٔ خودتان میتواند ابزاری برای پنهانکردنِ خودِ واقعیتان باشد»
هلیا
احساسْ الهامبخشِ عمل است و عملْ الهامبخشِ احساس. این دو جداییناپذیرند.
این موضوع قرار است به صریحترین شکلِ ممکن، جوابِ این سؤال همیشگی را بدهد: چرا چیزهایی را که میدانیم باید انجامشان بدهیم، انجام نمیدهیم؟
جوابْ ساده است: چون حساش را نداریم.
هر مشکلی در خویشتنداری، ناشی از مشکل در اطلاعات یا نظم یا منطق نیست، بلکه بیشتر اوقات احساسیست. ناخویشتنداریْ مشکلی احساسیست. تنبلیْ مشکلی احساسیست. عقبانداختنِ کارها مشکلی احساسیست. کمبازدهی مشکلی احساسیست. تصمیماتِ نسنجیده مشکلی احساسیست.
این افتضاح است! چون سروکلهزدن با مشکلات احساسی خیلی سختتر از مشکلات منطقیست.
محمدرضا
ما در دوران جالبی زندگی میکنیم، چراکه از لحاظ مادی، همهچیز قطعاً از همیشه بهتر است؛
👽iskelet💀
برای ایجاد و حفظ امید به سه چیز نیاز داریم: احساس کنترل، اعتقاد به ارزش هر چیزی، و جامعه.
RDH
حجم
۳۶۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۳۶۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۷۰%
تومان