بریدههایی از کتاب دایی جان ناپلئون
۴٫۰
(۷۵۱)
بهخصوص آن وقتها مرگ ومیر بین بچهها قبل از سن رشد زیاد بود. گاهی میشنیدیم که در مجالس تعداد بچههایی را که خانمها زاییده بودند و تعدادی از آنها که زنده مانده بودند میشمردند.
محمد جواد
بعدها دانستم که لیلی خیلی آسانتر از من این ناکامی را تحمل کرده بود.
محمد جواد
چشمهای سیاه او را روشنتر از آنکه واقعاً در برابرم باشد میدیدم.
Bertha
اولاً داییجانت لیلی را به تو نمیدهد. برای اینکه با آقاجانت میانه ندارد. ثانیاً اگر هم بخواهد بدهد تو باید لااقل شش هفت سال صبر کنی تا بتوانی زن بگیری. ثالثاً آن پسر را که الان توی مریضخانه خوابیده چه میکنی؟ خلاصه هزار جور اشکال دارد. تو هم که عرضه سانفرانسیسکو نداری ... وقتی خوب فکر میکنم میبینم باز هم آسپیران غیاثآبادی ...
Juror #8
این گرگ مزوّر انگلیس با هر کسی که وطنش را و آب و خاکش را دوست دارد بد است.
.....
نه! نباید گریه کنم. از وقتی چشم به دنیا باز کرده بودیم حتی قبل از اینکه زبان باز کنیم و معنی کلمات را درست بفهمیم مرتب در گوش ما خوانده بودند: تو پسری نباید گریه کنی! ... مگر تو دختری که گریه میکنی؟ ... هوهو. این پسر نیست که گریه میکند دختره ...
کاربر
امتیاز عبدالقادر به من این بود که من با ظرافت با زنم حرف میزدم و او با زمختی و خشونت. من روزی یک بار حمام میرفتم او ماهی یکبار. من شعر سعدی میخواندم او بادگلو میکرد. آن وقت در چشم زنم من بیهوش بودم او باهوش، من بیشعور بودم او باشعور. من زمخت بودم او ظریف ...
کاربر ۴۹۴۸۳۳۲
جسم آدم توی کارخانه ننه آدم درست میشود امّا روح آدم توی کارخانه دنیا ...
دختر بهاری
ممکن است آدم از یک فکر احمقانه خندهاش نگیرد ولی دلیل نمیشود که احمقانه نباشد.
Mahin._.rezaeian
ــ عمواسداللّه، این عرب زن شما را دزدیده، بعد عکسش را قاب کردهاید بالای بخاری منزلتان گذاشتهاید؟
ــ تو هنوز بچهای نمیفهمی. اگر توی اقیانوس غرق شده باشی و در آخرین لحظه که دارد جانت با زجر و شکنجه از بدنت درمیرود یک نهنگ هم نجاتت بدهد به چشمت شکل ژانت مکدونالد میشود. عبدالقادر کریهالمنظر هم همان نهنگی است که به چشم من ژانت مکدونالد شده است.
Bookworm
ــ حیزی هم حیزی اسداللّه! آدم تو حیزی هم باید ظرافت داشته باشد!
Bookworm
بیخودی دوی علیگلابی نیا! ...
نور
در کف شیر نر خونخوارهای/غیر تسلیم و رضا کو چارهای؟
نور
میگفت که پنجاه سالش است. امّا شصت را شیرین داشت ...
نور
یکی کرده بیآبرویی بسی /چه غم دارد از آبروی کسی .
نور
ــ خدا بیامرزدت! جوان خوبی بودی! بده بالای سرت بنویسند: ای نکویان که در این دنیایید یا از این بعد به دنیا آیید ـ آنکه خفته است در این خاک منم ـ آنکه سانفرانسیسکو نرفته است منم ... بلکه آن دنیا ملاحظهات را بکنند یک سانفرانسیسکو بفرستندت.
soroosh7561
آن چیزی که حدی ندارد خریت است.
soroosh7561
آن کسی پیش خدا عزیزتر است که پرهیزگارتر است.
soroosh7561
ــ خدایا! اولاً مرا ببخش که با پول دزدی شمع روشن میکنم. ثانیاً یا به من کمک کن که این اختلاف بین آقاجان و داییجان را حل کنم یا خودت حلش کن.
soroosh7561
ــ اصلاً عضوی که در اداره شما خدمت کند هر قدر شریف باشد بهتر است اخراج بشود، اعدام بشود ...
کیان
حجم
۴۵۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۶۹۶ صفحه
حجم
۴۵۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۶۹۶ صفحه
قیمت:
۱۵۲,۵۰۰
۷۶,۲۵۰۵۰%
تومان