بریدههایی از کتاب حفره ها
۳٫۵
(۶۶)
و این آدمبرفی درون
که هِی اسکلت صدایش میکنند
عمق زمستان است در من.
دختر آفتاب
جهان از دور میزِ کوچکی آغاز شد
از گفتوگوی دو نفر باهم
یا یک نفر با خودش...
وقتی
که اولین سیگار را
بر لب گذاشت.
the.simia
پریدن، ربطی به بال ندارد
قلب میخواهد.
leila tofighy
ابری که بالای شهر ایستاده
روزیست که من دود کردهام.
13
تهران
کلاهِ بزرگیست
که بر سرِ زمین گذاشتهایم.
13
آنانچه میبینی
و آنانچه میشنوی
و آنانچه دست میکشی
و آنانچه درک میکنی،
بنبست میشود.
حفرهها، تو را پیش میبرند...
13
دکتر سرش را تکان میدهد
پرستار سرش را تکان میدهد
دکتر عرقش را پاک میکند
و رشتهکوههای سبز
بر صفحهٔ مانیتور
کویر میشوند
سمیه جنگی
میخواستم بمانم،
رفتم.
میخواستم بروم،
ماندم.
نه رفتن مهم بود و
نه ماندن...
مهم
من بودم
که نبودم.
:)
دلم نیامد بگویم!
این شعر
در همان سطرهای اول گلوله خورد
وگرنه تمام نمیشد.
(:Ne´gar:)
همینطور برای خودم میخندم
همینطور برای خودش اشک میآید
(:Ne´gar:)
نهنگی که در ساحل تقلا میکند
برای دیدن هیچکس نیامده است
r.mohami
پریدن، ربطی به بال ندارد
قلب میخواهد.
کتابخوار
نهنگی که در ساحل تقلا میکند
برای دیدن هیچکس نیامده است.
کتابخوار
شمعها را روشن کردم
ولی هیچچیز روشن نشد
نور
تاریکی را
پنهان کرده بود...
کتابخوار
بدون نام
باد که میآید
خاکِ نشسته بر صندلی بلند میشود
میچرخد در اتاق
دراز میکشد کنار زن،
فکر میکند
به روزهایی که لب داشت
حسین پورقلی
پریدن، ربطی به بال ندارد
قلب میخواهد.
z.gh
باید بروم،
این بهمنِ کوچک را ترک کنم
اسفند را
بهار را هم...
باید بروم
سیدطه
یک جفت کفش
چند جفت جوراب با رنگهای نارنجی و بنفش
یک جفت گوشوارهٔ آبی
یک جفت...
کشتی نوح است
این چمدان که تو میبندی!
بعد
صدای در
از پیراهنم گذشت
از سینهام گذشت
سیدطه
جهان از دور میزِ کوچکی آغاز شد
از گفتوگوی دو نفر باهم
یا یک نفر با خودش...
وقتی
که اولین سیگار را
بر لب گذاشت.
Sahar B
مردانِ تهنشینشده در دود
مردانِ تهنشینشده در کافه
ما روی مرگ لباس پوشیده بودیم
Sahar B
حجم
۴۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
حجم
۴۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
قیمت:
۲۳,۰۰۰
۱۱,۵۰۰۵۰%
تومان