بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رهبری | صفحه ۵ | طاقچه
۴٫۰
(۱۰۰)
ساکت‌ترین‌های‌شان، آن‌ها که همه‌چیز را در خاطرشان ثبت می‌کنند، موفق‌ترین‌ها خواهند بود.
Mary gholami
نکته‌ی دیگری که روشن شد این بود که اصول رهبری ابدی‌اند، و زبان مبهمی که در بسیاری از کتاب‌های مدیریت یافت می‌شود چیزی بیش‌تر از دوزوُکلک‌های بازار ندارد. حقّه‌ها با حفظ‌کردن فهرستی از اصول مدیریت به دست نمی‌آیند (کاری که هر جوان‌چهارده ساله‌ی باهوشی می‌تواند بکند) بلکه بیش‌تر با داشتن تاب‌وتوان، شناخت و مهارت در اجرای منسجم آن‌ها حاصل می‌شود.
کاربر ۱۹۰۱۷۰۰
طوری حرف زدم که گویی امکان ندارد در چند روز اخیر، هیچ نوشیدنی نبوده که من از آن آگاه نبوده باشم یا این‌که انگار مدرک مستدلی دارم که نشان عبور بازیکن خاصی از خط قرمزهایم است. فقط از روی شنیده‌ها عمل کردم و کار عاقلانه‌ای نبود. اگر آن‌چه را امروز می‌دانم، آن موقع می‌دانستم، هرگز آن جلسه را برگزار نمی‌کردم. به‌جای این‌کار باید از یکی دو بازیکنی که از حدود می‌گذشتند نمونه‌ای بسازم نه این‌که همه را متهم کنم.
کاربر ۱۹۰۱۷۰۰
همه‌ی ما دو مجموعه ابزار بسیار قدرت‌مند در‌اختیار داریم که کاملاً در کنترل ماست و عبارت‌اند از چشم‌ و گوش‌مان. نگریستن به دیگران و گوش‌سپردن به نصیحت‌های‌شان و نیز مطالعه درباره‌ی افراد، سه‌تا از بهترین کارهایی هستند که در تمام زندگی‌ام انجام داده‌ام.
کاربر ۱۹۰۱۷۰۰
وقتی بدترین دوره را در منچستریونایتد می‌گذراندم، همسرم کتی پرسید اگر اخراج شوم چه باید بکنیم و من هم گفتم که احتمالاً باید به اسکاتلند برگردیم. مطمئنم که اخراج مرا را نابود می‌کرد، ولی می‌دانستم که می‌توانم از خانواده‌ام حمایت کنم و این مسئله به معنی تمام‌شدن دنیا نیست.
ZAHRA
با گذر زمان، این فرصت‌های از‌دست‌رفته و مشکلات و شکست‌ها درنهایت به من کمک کردند تا بازنده‌ی بهتر یا حداقل آگاه‌تری شوم. جوان‌تر که بودم، بازنده‌ی بدی به حساب می‌آمدم.
ZAHRA
مدیران بی‌تجربه یا بدون اعتماد‌به‌نفس معمولاً هر لغزشی را توهینی بزرگ تلقی می‌کنند. در این‌صورت همه‌چیزِ خوب تا وقتی خوب پیش می‌رود که همه را حسابی تنبیه کرده‌ باشید و بنابراین دیگر گزینه‌ای برای‌تان باقی نخواهد ماند. به‌تدریج متوجه‌ی منطق پشت عبارتِ‌ «مجازات باید متناسب با جرم باشد» شدم و در نقش هیئت منصفه و قاضی مجازات‌های مختلفی آماده داشتم. یکی از مجازات‌های ساده ولی خیلی مؤثر سکوت بود که برای من کاربرد زیادی داشت. نیازی به تحقیر در میان جمع و کلمات زننده نبود، اما از آن‌جا که همه نیاز به تصدیق کلامی دارند، کسی که مجازات سکوت را دریافت می‌کرد، می‌دانست کار بدی از او سر زده.
Reza
فقط در پانزده دقیقه‌ی آخر بازی و اگر یک گل عقب باشیم حاضرم دست به ریسک بزنم. در چنین شرایطی باخت با اختلاف چند گل دیگر اهمیت ندارد و تنها در این موقعیت است که حاضرم همه‌‌چیز را قمار کنم.
ع...ادلــ
از سر تا پای بازیکن آزمایش می‌شد و حتا دندان و پوست پا هم جا نمی‌ماند. تمام این کارها به ما این قابلیت را می‌داد تا ببینیم هر بازیکن چقدر نسبت به آسیب‌دیدگی مصون است و آن‌ها را به سه‌دسته تقسیم می‌کردیم: کم، متوسط، زیاد. بعد برنامه‌های تمرینی مشخصی برای هر گروه در نظر می‌گرفتیم که در نیمه‌ی اول فصل هم دنبال می‌شد.
ع...ادلــ
رهبری که به‌دنبال کنترل است، با کسی که عطش قدرت دارد فرق می‌کند. میان قدرت و کنترل تفاوت زیادی وجود دارد. رهبر هر گروهی معمولاً قدرت قابل ملاحظه‌ای دارد، اما سوءاستفاده از این قدرت هم راحت است. یکی از اثرات جانبی سوءاستفاده از قدرت زمانی است که فرد از آن برای تهدید و ارعاب استفاده می‌کند. با گذر زمان، یاد گرفتم عصبانیت خود را کنترل کنم.
گنجینه
به این نتیجه رسیده بودم که تنها راه موفقیت‌ام در زندگی، سخت کارکردن است. در ذهنم این‌طور حک شده بود. نمی‌توانستم تن‌آسایی کنم و همیشه از دست آدم‌هایی که استعداد‌های‌شان را به این بهانه‌ هدر می‌دادند که نمی‌توانند برای کار وقت بگذارند، عصبانی می‌شدم. وقتی بدانی داری نهایت تلاش‌ات را می‌کنی احساس رضایت زیادی داری و وقتی‌که تلاش‌های‌ات نتیجه می‌دهند، این احساس رضایت بیش‌تر هم می‌شود.
Mohsen7080
امروزه عبارت «طبقه‌ی کارگر» همان معنای چند دهه قبل را ندارد و بیش‌تر بازیکنان یونایتد از خانواده‌هایی می‌آیند که امروزه «کم درآمد» نامیده می‌شوند. دل‌ام نمی‌خواهد مثل پیرمردها غرولند کنم، اما بالا‌رفتن استانداردهای زندگی به‌این‌معنا است که بازیکنان امروزی با آب گرم و تلویزیون و تلفن و کامپیوتر و ماشین و سفرهای هوایی بزرگ شده‌اند و محیط پیرامون‌شان بسیار مرفه‌تر از محیطی است که من در آن بزرگ شدم. تا مدت‌ها نسبت به کسانی که از خانواده‌های طبقه‌ی کارگر می‌آمدند، نظرمساعدتری داشتم چون فکر می‌کردم برای سخت‌کوشی در زندگی آماده شده‌اند
ع...ادلــ
گری نویل بیش از چیزی که می‌دانست طاقتش را دارد، به‌خود فشار می‌آورد زیرا می‌دانست او استعداد ذاتی برخی از هم‌تیمی‌هایش را ندارد. هیچ‌وقت لازم نبود نگران باشم که فلان عصر جمعه در حال انجام چه کاری است، قطعاً در سال‌های جوانی‌اش ساعت نه‌ونیم، به تخت‌خواب رفته بود
ع...ادلــ
از وارد‌شدن به چیزی‌که برخی بازیکن‌ها آن‌را حریم شخصی خود می‌دانستند هراسی نداشتم، چیزهایی مثل مدل مو و جواهر‌آلات‌شان. هرگز نفهمیدم چرا برخی بازیکن‌ها دل‌شان می‌خواهد موی‌شان را بلند کنند، آن‌هم وقتی آن‌همه تمرین می‌کنند که تا جای ممکن سریع و متناسب باشند. هر چیزی حتا چند طره موی بلند هم به‌نظرم منطقی نبود. اولین بار که سر این مسئله با بازیکنی مشکل پیدا کردم، وقتی بود که کارل پوبورسکی در سال ۱۹۹۶ از اسلاویا پراگ به منچستر آمد و به‌نظر می‌رسید به جای منچستر یونایتد قرار است برای لِد زپلین روی صحنه برود
ع...ادلــ
بازیکن دیگری هم بود که یک بار به من گفت نمی‌تواند سر یکی از تمرین‌ها حاضر شود چون او و دوست‌دخترش بلیت کنسرت دارند. پرسیدم مگر نه این‌که کنسرت هر شب برگزار می‌شود؟ و پاسخ‌ام داد که مسئله این نیست و من هم گفتم: «اگر می‌خواهی به کنسرت بروی اشکالی ندارد، ولی دیگر نمی‌توانی به‌تیم برگردی.» می‌خواستم برای همه روشن شود کسی نباید از من سرپیچی کند. آن‌ها هم پیغام مرا فهمیدند
ع...ادلــ
پس از این‌که برای بازی فوتبال، حقوق دریافت کردم، شنبه‌شب‌ها بیرون می‌رفتم. پدرم خوش‌اش نمی‌آمد. فکر می‌کرد زیادی دارد به من خوش می‌گذرد. شش ماه با او حرف نزدم. ما دو نفر خیلی به‌هم شبیه بودیم
ع...ادلــ
وقتی شما یک‌قدم از همه‌چیز فاصله می‌گیرید، چیزهایی می‌بینید که غافل‌گیرتان می‌کند و عنصر غافل‌گیری بسیار مهم است. اگر درست وسط تمرین باشید و سوتی هم در دهان‌تان باشد، خودبه‌خود تمام تمرکزتان معطوف توپ می‌شود. وقتی از مرکز بازی فاصله گرفتم و از کنار زمین تماشا کردم، میدان دیدم گسترده‌تر شد و می‌توانستم کلیت تمرین و حالت‌های بازیکن‌ها را ببینم و انرژی‌ و عادت‌های‌شان را بشناسم.
Kaveh Bz
اظهار‌نظر بازیکن‌ها درباره‌ی کانتونا که به خرید او منجر شد، نظری معمولی نبود و یاد گرفتم که به صحبت‌های بازیکنان‌مان درباره‌ی چینش احتمالی بازیکنان تیم رقیب گوش کنم. همیشه تا زمانی‌که برگه‌ی تیم مقابل را به ما می‌دادند، در حال حدس‌وگمان درباره‌ی بازی بودیم، چون چینش تیم رقیب بر تاکتیک‌های ما تأثیر زیادی داشت.
ع...ادلــ
شاید مهم‌ترین بخش هر فعالیتی الهام‌بخشیدن به گروهی از افراد باشد به‌نحوی که بتوانند به بهترین وجه ممکن کار کنند.
کتاب ناب
کجاست، پدرومادرش چه کسی هستند، آیا هم‌سن‌وسال‌هایش اذیتش می‌کنند و چرا این‌قدر عصبانی و خشمگین است. اگر این چیزها را ندانید و شخصیت فرد را درک نکنید، بیرون کشیدن بهترین عملکرد از آن‌ها غیرممکن خواهد بود.
کاربر ۷۷۳۹۹۲۲

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

قیمت:
۷۲,۰۰۰
۲۱,۶۰۰
۷۰%
تومان