بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قلب قرآن | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب قلب قرآن

بریده‌هایی از کتاب قلب قرآن

انتشارات:انتشارات اریش
امتیاز:
۴.۰از ۸ رأی
۴٫۰
(۸)
ردّ او را در همه چیز می‌توان گرفت چرا که او خود را همه‌جا افشانده است. تمام جهات، چهرهٔ او را آینگی می‌کنند: وَهُوَ مَعَکمْ أَینَ مَا کنْتُمْ (حدید/۴)؛ «و هر کجا باشید او با شماست.»
عبدالوهاب
(مثنوی، دفتر پنجم) کوه‌ها و پرندگان با داود پیامبر هم‌نوایی می‌کنند: «وَلَقَدْ آتَینَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا یا جِبَالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَالطَّیرَ» (سبأ/۱۰)؛ «و به راستی داوود را از جانب خویش مزیتی عطا کردیم (و گفتیم) ای کوه‌ها با او (در تسبیح خدا) هم‌صدا شوید و ای پرندگان (هماهنگی کنید)» «وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ یسَبِّحْنَ وَالطَّیرَ» (انبیاء/۷۹)؛ «و کوه‌ها را با داوود و پرندگان به نیایش واداشتیم.» گرنه کوه و سنگ با دیدار شد پس چرا داود را او یار شد (مثنوی، دفتر چهارم)
عبدالوهاب
حتی بانگ رعد، تسبیح است: «وَیسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ» (رعد/۱۳)؛ «رعد به حمد او تسبیح می‌گوید.»
عبدالوهاب
«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیرُ صَافَّاتٍ کلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ» (نور/۴۱)؛ آیا ندانسته‌ای که هر که (و هر چه) در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح می‌گویند و پرندگان (نیز) در حالی که در آسمان پر گشوده‌اند (تسبیح او می‌گویند) همه ستایش و نیایش خود را می‌دانند. هر کس به زبانی صفت حمد تو گوید بلبل به غزلخوانی و قمری ترانه (شیخ بهایی)
عبدالوهاب
بذکرش هر چه بینی در خروش است دلی داند درین معنی که گوش است نه بلبل بر گلش تسبیح خوانیست که هر خاری به تسبیحش زبانیست (گلستان، باب دوم)
عبدالوهاب
از منظر قرآن بوته‌ها و درختان در برابر او، چهره سایانند: «وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یسْجُدَانِ» (رحمان/۶)
عبدالوهاب
به ذکرش هر چه بینی در خروش است جهان، در نگرش قرآنی، جان‌مند است. مادهٔ صرف نیست. از جنس شعور و آگاهی است و بهره‌مند از دم و صلایی الوهی. نه تنها حیوانات و گیاهان، که حتی سنگ‌ها و چوب‌ها هم در تلقّی قرآن بهره‌ای از آگاهی و خداجویی دارند. سِرّی از خدا در جزءجزء هستی پراکنده است و به تعبیر حافظ: «در هیچ سَری نیست که سِرّی ز خدا نیست». در تلقّی قرآن، آسمان‌ها و زمین و هر آنچه میان آنهاست، تسبیح‌گو و ثناخوانِ خدایند. هر کس با زبان خویش: «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَیءٍ إِلَّا یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَکنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ» (اسراء/۴۴)؛ «آسمان‌های هفتگانه و زمین و هر کس که در آن‌هاست او را تسبیح می‌گویند و هیچ چیز نیست مگر اینکه در حال ستایش تسبیح او می‌گوید ولی شما تسبیح آنها را درنمی‌یابید.»
عبدالوهاب
هر انسانی، در رابطه با شیوهٔ زندگی و انتخاب‌هایش مسؤول است و باید حواس‌جمع، از سرِ تحقیق و وارسی و با دقت و ظرافت، بشنود، ببیند، درک کند و دست به انتخاب بزند: «وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» (نحل/۹۳)؛ «و از آنچه انجام می‌دادید حتماً سؤال خواهید شد.» «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ» (صافات/۲۴)؛ «و آنان را باز دارید که آنها مسؤولند!»
عبدالوهاب
از اوصاف ستودنی اسماعیل پیامبر (ع) که چنان واجد اهمیت است که حتی قبل از وصف رسالت او ذکر می‌شود، وفای به وعده است: «وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولًا نَّبِیًّا» (مریم/۵۴)؛ «و در این کتاب از اسماعیل یاد کن، زیرا که او درست‌وعده و فرستاده‌ای پیامبر بود.»
عبدالوهاب
«وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَی» (انعام/۱۵۲)؛ «و چون (به داوری یا شهادت) سخن گویید دادگری کنید، هر چند (در باره) خویشاوند (شما) باشد.» مناسبات و تعلقات ما نباید مانع آن نشوند که انصاف و عدالت را در ارزیابی‌ها و داوری‌هایمان رعایت کنیم
عبدالوهاب
«أَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی * وَأَنْ لَیسَ لِلإنْسَانِ إِلا مَا سَعَی * وَأَنَّ سَعْیهُ سَوْفَ یرَی» (نجم/ ۳۸ تا ۴۰) «هیچ بردارنده‌ای بار گناه دیگری را بر نمی‌دارد. و اینکه برای انسان جز حاصل تلاش او نیست. و (نتیجه) کوشش او به زودی دیده خواهد شد.»
عبدالوهاب
سبب و شیوهٔ تقرّب دیگر، انفاق کردن است. دست شستن از داشته‌های خود به نفع دیگران. هر چه رها می‌کنی و می‌بخشی، به تقرّب و نزدیکی بیشتری نایل می‌شوی: «وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَیتَّخِذُ مَا ینْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَیدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِی رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (توبه/۹۹)؛ «و برخی (دیگر) از بادیه‌نشینان کسانی‌اند که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه را انفاق می‌کنند مایه تقرب نزد خدا و دعاهای پیامبر می‌دانند بدانید که این (انفاق) مایه تقرب آنان است. به زودی خدا ایشان را در جوار رحمت خویش درآورد که خدا آمرزنده مهربان است. « تقرّب به خدا از راه نثار کردن، حاصل می‌شود. ایمان، خلوص، عمل صالح، سجده (فروتنی و خودسپاری) و انفاق (نثار کردن)، اسباب و وسایلِ تقرّب به خدا است.
عبدالوهاب
سجده، چنان که فرزانگان ما می‌گفتند عملی نمادین است که بیان می‌کند فردِ ساجد حاضر است تمامی خود را در برابر خدا ـ امر مقدس ـ تسلیم کند. (سر را به زمین چو می‌نهی وقتِ نماز / آن را به زمین بنه که در سر داری) سجده نشانگرِ فروتنی تمام عیار فرد در برابر کانون هستی ـ خدا ـ است. سجده، و نه عملِ ظاهری سجده، که آن کیفیتی درونی که بناست سجده آن را نمایندگی کند، یعنی آن فروتنی و خودسپاری و پاکیزگی از أنانیت، راهِ تقرّب به خداست و از مهم‌ترین اسباب و شیوه‌های نزدیکی جستن به امر مقدس: «وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ»(علق/۱۹)؛ «و سجده کن و نزدیکی بجوی.»
عبدالوهاب
تا اینجا دانستیم که آنچه اسباب تقرّب ما به امر مقدس است «خلوص»، «ایمان» و «عمل صالح». از میان اعمال صالحی که در این خصوص اهمیت بیشتری دارد، قرآن به دو چیز اشاره می‌کند: «سجده» و «انفاق».
عبدالوهاب
«وَهُوَ مَعَکمْ أَینَ مَا کنْتُمْ»(حدید/۴)؛ «و هر کجا باشید او با شماست.»
عبدالوهاب
«وَإِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ» (بقره/۱۸۶)؛ «اگر بندگان من از تو دربارهٔ من پرسیدند، بی‌گمان من نزدیکم.»
عبدالوهاب
«وَلْیعْفُوا وَلْیصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ یغْفِرَ اللَّهُ لَکمْ» (نور/۲۲)؛ «و باید عفو کنند و گذشت نمایند مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟» از خطای دیگران چشم بپوش و درگذر، چنانکه دوست داری از خطایت درگذرند. وقتی از خدا طلب آمرزش می‌کنی، یعنی دوست داری که از تو درگذرد. چنان که خودت طالبِ آمرزش و خطاپوشی هستی، از دیگری نیز درگذر و خطاپوشی کن.
عبدالوهاب
دیگری را خودت فرض کن! «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» (آل عمران/۹۲)؛ «هرگز به نیکوکاری نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید و از هر چه انفاق کنید قطعا خدا بدان داناست.» شرط دستیابی به نیک‌نفسی آن است که چیزی را به دیگری ببخشی که برای خودت دوست داری. چیزی را شایستهٔ نثار کردن به دیگری بدانی که خودت دوستش داری. معنای اولیه آیه این است که از آنچه دوست دارید، انفاق کنید تا به «نیکی» برسید. با قدری تأمل می‌توان «قاعدهٔ زرین» را نیز در این توصیه بازشناخت. یعنی چیزی را برای دیگری دوست بدار که برای خود دوست
عبدالوهاب
در دشوارترین شرایط اجتماعی هم مسؤولیت فردی تو پابرجاست. حتی اگر راهی برای اصلاح نیافتی، دست‌کم می‌توانی محیط خود را ترک کنی.
عبدالوهاب
از تنگ‌دستی مترس! «الشَّیطَانُ یعِدُکمُ الْفَقْرَ وَیأْمُرُکمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ یعِدُکمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» (بقره/۲۶۸)؛ «شیطان شما را از تهیدستی بیم می‌دهد و شما را به زشتی وامی‌دارد؛ و (لی) خداوند از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش می‌دهد، و خداوند گشایشگر داناست.» مهمترین القای شیطانی «بدبینی هستی‌شناسانه» است. آینده را در چشمان ما تیره و تار تصویر می‌کند و ما را از بی‌نوایی و تهیدستی در آینده بیم می‌دهد. در بندِ فردای نیامده‌ای که بدبینانه تلقّی می‌شود قرار می‌گیریم و «بیم از فقر» مانع از اقدامات دیگرخواهانهٔ ما می‌شود. چه بسا ذلت و خواری را تاب بیاوریم و یا رذالت‌های آشکار را تأیید کنیم، صِرفاً از این‌رو که می‌ترسیم اگر اقدام درست و شجاعانه‌ای کنیم، آینده‌ای تباه و قرین فقر و تنگنای مادی پیدا کنیم. وعدهٔ شیطانی، آیندهٔ قرین فقر و تنگ‌دستی است. وعده‌های خدایی، فرداهایی قرینِ آمرزش و گشایش است.
عبدالوهاب

حجم

۲۰۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۶۲ صفحه

حجم

۲۰۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۶۲ صفحه

قیمت:
۲۸,۵۰۰
تومان